تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

مراسم خیمه‌سوزان در ظهر عاشورا

زویا امین

از صبح هیات‌های مذهبی که حدود یک‌ماه بود برای روز عاشورا برنامه‌ریزی و تمرین کرده بودند از مساجد و حسینیه‌ها بیرون آمدند و در مسیر از پیش تعیین شده مشغول راهپیمایی و عزاداری شدند.

امسال از طرف حکومت محدودیت‌هایی برای هیات‌ها در نظر گرفته شده بود. مثل استفاده نکردن از علم و کتل و همینطور اشعار و ترانه‌های غیر متعارف و آلات موسیقی غربی مثل کی‌بورد... و همین مساله خطر کم‌رونقی آنها را تهدید می‌کرد.


دهل‌زنان در مراسم روز عاشورا -عکس از زمانه

علم‌های سنگین از حسینیه‌ها به بیرون منتقل شده بودند اما کسی حق نداشت آن‌ها را حمل کند، گاهی می‌دیدم پسری زیرش می‌ایستد و با آن عکس یادگاری می‌گیرد. تعداد کتل‌های رنگین و پرچم‌ها هم نسبت به سال قبل بسیار کمتر شده بود. اما زنجیرزن‌ها و دهل‌نوازان مثل سابق با شور و حال مشغول بودند.

گل‌مالی سرو صورت و لباس هم که مختص به روستاها بود، امسال به شکل نویی در شهرها هم دیده شد. به این ترتیب که جوانان زیادی از گلِ رُس مخلوط با آب، به صورت ژل برای آرایش موها و ریش به سبک جدید استفاده کرده بودند که رنگش از دور شبیه های‌لایت بور به نظر می‌آمد.

در مراسم سینه‌زنی و زنجیر زنی کمتر کسی را دیدم که گریه کند. شاید فقط یکی دو زن مسن.
اما...

از خیمه‌سوزان ظهر عاشورا شنیده بودم اما تا به ‌حال به چشم خودم ندیده بودم. امسال موفق شدم در دو محله‌ی متفاوت این مراسم پرشور را ببینم.


خیمه‌ها را برای مراسم خیمه‌سوزان آماده می‌کنند -عکس از زمانه

در میدان نبوت کرج، زمین بزرگی را به صورت خیمه‌گاه درآورده بودند. به جای شنِ صحرا زیر پا پر از برف بود. از صبح، ده‌ها خیمه‌ی سفید کوچک و یک خیمه‌ی پاره‌ پاره سبز (به نشانه‌ی خیمه‌ی امام حسین) بر پا کردند. در یک خیمه سفید گهواره‌ای (به نشانه‌ی گهواره‌ی رقیه) ساخته بودند که مردم یکی یکی به آنجا می‌آمدند. پولی به گهواره سنجاق می‌کردند- بیشتر اسکناس هزار تومنی- و چند نفری را دیدم که شروع به گریه ‌کردند. می‌دانستند این خیمه را قرار است با گهواره به ‌زودی به آتش بکشانند.

هر لحظه تعداد بیشتری از مردم دور خیمه‌گاه جمع می‌شدند. با چند نفر که صحبت کردم دیدم این مراسم را بسیار بیشتر از سینه‌زنی و دور دسته راه افتادن دوست دارند و می‌گفتند دسته‌ راه افتادن از محتوای خودش خالی شده و تنها در این مراسم گریه‌شان می‌گیرند.

خیمه‌ها آماده شده بود. منتظر اذان ظهر عاشورا بودند و منتظر هیات سینه‌زنی که از راهپیمایی‌شان برگردند و مراسم را اجرا کنند.

چوب‌هایی که سرشان پارچه پیچیده شده بود آماده بودند با چند پیت بنزین.

هیات عزاداری که از دور رسید جمعیت بی‌تاب شد. اعضای هیات چند دور، دور زمین زنجیر زنی کردند و حسین‌حسین گفتند. مردم هم ناخودآگاه بر سینه‌شان می‌زدند. اذان ظهر توسط مردی خوش‌صدا خوانده شد. پسرکی سبز پوش پرچمی سبز رنگ در دست، دور چادرها می‌دوید.


خیمه‌سوزان، یکی از مراسم روز عاشورا -عکس از زمانه

در همین حین چند نفر که نقش سپاه یزید را بازی می‌کردند روی چادرها بنزین ‌می‌ریختند.

بعد از اذان با چوب‌های مشتعل چادرها را آتش زدند. قیامتی در جمعیت برپا شد و صدای حسین‌حسین بود که از مردم برمی‌خاست. زن‌های زیادی دیدم که از ته دل گریه می‌کردند.

چادرها که کاملا سوختند، هیات عزاداری به وسط آمدند و با شدت تمام بر سر و صورت خودشان می‌کوفتند و حسین‌حسین می‌ گفتند...

این عزاداری حدود یک‌ربع طول کشید. و بعد همه به سمت مسجدی که ناهار ظهر عاشورا می‌داد رفتند. می‌گفتند ناهارِ امام حسین خوردن دارد.

بعد به سمت گوهر دشت رفتم. می‌دانستم در فلکه‌ی دوم گوهردشت هم هر سال مراسم خیمه‌سوزی برپا می‌شود. پیش خود گفتم اذان را که خیلی وقت است گفته‌اند، حتما نمی‌رسم.

اما خوشبختانه اذان آنجا با دوساعت تاخیر خوانده شد. چند فرش انداخته بودند و بعد از اذان که ساعت دو ادا شد. نماز را هم کامل ادا کردند. مردی از بین نماز‌خوان‌ها بعداً به من گفت که او را اغفال کرده‌اند. چون در این مراسم، اذان به صورت نمادین خوانده می‌شود و نماز اصلاً واجب نبوده.


گهواره حضرت رقیه در مراسم روز عاشورا -عکس از زمانه

در آنجا دو چادر بزرگ سفید - که یکی از آنها برچسبی داشت با مضمون" جاوید حاجی"- برپا شده بود و یک چادر بزرگ سبز.

دو پسر نوجوان عربی‌پوش، به یاد دو طفلان مسلم جلو چادر سبز ایستاده بودند. مردی از سپاه یزید که روی صورتش را پوشانده بود با اسب به طرف خیمه‌گاه آمد. اسب‌سوار، دنبال آن دو نوجوان کرد. آن دو می دویدند و جیغ می‌کشیدند.

غُلغُله شد. مردم داد می‌زدند و بعضی‌ها ناخودآگاه به مرد اسب‌سوار ناسزا می‌گفتند. تعداد تماشاگرها خیلی زیاد بود. دختران شیک و پیک و آرایش کرده و چمکه‌پوش و پسران ژیگولوی گوهردشتی هم همه در بین جمع بودند.
خیمه را آتش زدند و خیلی‌ها را دیدم از ته دل گریه کردند. حتی چند نفر از این جوانان فوق‌الذکر. سپس همه به سمت محل پخش غذا رفتند و هر کدام ظرفی یک‌بار مصرف به‌دست، جایی نشستند و شروع کردند به خوردن قیمه‌پلو و قرمه‌سبزی نذری.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

این یزید نابکار بنزین از کجا آورد که خیمه اهل بیت را آتش زد. به این پدر سوخته دیگه نباید کارت بنزین بدهند و کارتش را هم فورا بسوزانند. لعنت بر یزید. آخه حیف بنزین نبود که خیمه آتش بزند

-- میترسم بگم ، Jan 20, 2008

آن گهواره مال علی اصغر است نه رقیه! رقیه اگر وجود تاریخی داشته باشد بیشتر از سه سال داشته!

-- علی.ف از قم ، Jan 20, 2008

نه به آن متن بی‌احساس گزارش [مثل این بود که گزارش‌گر را مجبور کرده باشی حتماً چیزی گزارش کند!!] نه به این مؤخره‌ی "پسران ژیگولوی گوهردشتی" بالاخره کدام را باور کنیم؟ دم خروس یا قسم حضرت عباس را؟

-- سوشیانت ، Jan 20, 2008

گویی هر سال باید چیز جدیدی را مد کرد که دکان عزاداری از رونق نیفتد. خیمه آتش دادن و این همه خرج و ... کاش مسلمانیشان ذره ای غیرتمند بود که همین خرج ها را خرج سر و سامان دادن چندی از فقیران می کردند.

راستی که اصل بر بلاهت است !

-- طاها بذري ، Jan 20, 2008

دوستان عزیزم. چرا فقط به بنزین و گهواره کوچک گیر می‌دهید؟ کوچکی چادرها، برف در صحرای کربلا، نبودن ژل برای مرتب کردن موها در آن زمان و... ای کاش زمانه عکس‌های بیشتری می‌گذاشت از این مراسم. فکر کنم فقط ای‌میل آخری من با 4 عکس آخر به زمانه رسیده... عکسهای دیگر بسیار گویاتر بودند.آن‌وقت به بی‌اجساسی متهم نمی‌شدم:)

-- زویا امین ، Jan 21, 2008

خيمه سوزي ظهر عاشورا نمادي از سوزاندن خيمه هاي اهل بيت (عليهم السلام) در روز عاشوراست و بسيار مراسم جالبي است.و از نظر محتوا مهم و اصلا چيز جديدي نيست كه اضافه گشته باشد.اتفاقا مردم در حركت دسته ها خلوص كامل دارند.

-- علي مصطفوي ، Jan 21, 2008

Lady, this way you are describing Ashoora, s Festival
!. Let’s say, this is an Iranian Mardi Gras!! Probabely it is more psychedelics. Big Crowds! Customs, Harmonious Body Moves! Music. Foods. it has every thing but BEER!
Hoping very soon they will allow it too

-- Alex ، Jan 21, 2008

تا ابله در ایران است ملا هم کارش سکه باران است! خودشان بچه های مردم را بیخود و بی جهت توی زندانها می کشند و یواشکی دفن می کنند و بتونه هم رویش آنوقت برای جنگ۱۴۰۰ سال پیش ببین چه قشقرقی به پا میکنند. 

-- یک ایرانی ، Jan 21, 2008

,واقعا خجالت آوره.مردم درباره چیزی گریه میکنند که هزار سال پیش اتفاق افتاده و اونجا نبودن.ولی هر روز جوانان این مملکت در کمال بی گناهی و غربت و در شکنجه کشته بیمار یا معلول مشن و کسی ککش هم نمیگزه

-- بدون نام ، Jan 21, 2008

سلام

خانم امین من ساکن شهرک اوج هستم و متاسفانه در کرج نبودم . می شه یه محبتی کنید و لینکی برای عکس هایی که ار پارک نبوت گرفتید بذازید؟

با سپاس

-- نعیم ، Jan 21, 2008

سلام
خانم امین من ساکن شهرک اوج هستم و متاسفانه در کرج نبودم . می شه یه محبتی کنید و لینکی برای عکس هایی که ار پارک نبوت گرفتید بذارید؟
با سپاس

-- نعیم ، Jan 21, 2008

آقامون دلبره.....
آقامون دلبره.....
دلارو می خره...
کربلا می بره....
با اون نسیمی که داره عطره گله یاس.

-- mehdi ، Jan 22, 2008

تکرار کار زشت از عمل اول آن بدتر است وقتی یزید این کار زشت را انجام داد خالا چرا شما کار یزید را تکرار می کنید؟ خوب پس اگر اینطور است هر ماه محرم یک خانواده را هم قتل عام کنید که نمادی از قتل عام خانواده امام حسین باشد. بعضی وقت ها عقل یک نعمت است.

-- داریوش ، Jan 22, 2008

این روز ها بیشتر از همه به حال خودم تاسف می خورم چرا که فکر میکردم حداقل آنهایی که داهیه ی دمکراسی خواهی دارند و از شدت فشار های وارده ی داخلی تشریف برده اند آن طرف مرزهای پر گهر چیزی درچنته دارند و بخارات معده شان آنها را مثل اوپزسیون داخلی وادار به حرف نکرده اما توهین به اعتقادات مذهبی این مردم به اسم گزارش نویسی به هیچ وجه قابل قبول نیست یک خبرنگار هرگز در برخورد با یک رویداد اجازه ی اظهار نظر یا اعمال نظر شخصی ندارد چرا که دوست داشته شدن یا نداشته شدن رویداد مذکور از ارزشهای خبری یک رویداد نخواهد کاست از سویی هر خبرنگار موظف است تا به عواطف عمومی جامعه خودش احترام بگذارد حتی اگر علاقه ای به آن ندارد
اگر آزادی برا اعتقاد و ایمان فصل مشترک مبارزان است همه باید ان را محترم بدانیم

-- الهام ، Jan 22, 2008

نعیم جان، همشهری عزیزم.
دوست داشتم رادیو زمانه آرشیو عکسامو بگذاره اینجا. اگر نه، خودم باید دنبال یک فضا بگردم.
چشم. هر وقت جایی پیدا کردم. شاید در فلیکر و یا تینی‌پیچکر - لینکشو اینجا می‌گذارم

-- زویا امین ، Jan 22, 2008

این مراسم , مخصوص کربلایی هاست و هروله نام دارد. در ایران ظهر عاشورا در قم هم توسط کربلایی ها انجام می شود. بعد ار آتش زدن خیمه ها مردم پا برهنه به سمت حرم (ىر)

-- پوریا - ن ، Jan 27, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)