تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
یک هفته با فوتبال ایران

چهارشنبه، پایان داستان انتخابات فدراسیون فوتبال!؟

کیا بهادری

انتخابات فدراسیون فوتبال ایران هم حکایت چوپان دروغ‌گو شده است. آن قدر ضد و نقیض حرف زده‌اند و تقصیر را گردن هم انداخته‌اند که کمتر کسی اطمینان دارد این چهارشنبه هم روز موعود و تاریخ نهایی انتخابات باشد ...


کفاشیان و شهنازی؛ یا شهنازی و کفاشیان. اصلاً با هم چه فرقی می‌کنند؟

آیا این انتخابات اصلاْ برگزار می‌شود؟
پس از ماه‌ها جنگ و جدل پنهانی بین سازمان تربیت بدنی و کمیته‌ی انتقالی و در نهایت دخالت فیفا و دو بار به تعویق افتادن انتخابات فدراسیون فوتبال، سرانجام قرار است این انتخابات روز چهارشنبه‌ی هفته‌ی جاری با حضور دو کاندیدای موجود یعنی «شاهرخ شهنازی» و «علی کفاشیان» برگزار شود. این در حالی است که هفته‌ی گذشته و با فشار سازمان تربیت بدنی قرارداد «آرتور ژرژ» به عنوان سرمربی انتخاب شده از سوی کمیته‌ی انتقالی، نهایی نشد و پرونده‌ی انتخاب سرمربی تیم ملی نیز هم‌چنان باز است.

در واقع رییس یا آن طور که «صفایی فراهانی» می‌گوید، هیأت رییسه‌ی ۹ نفره‌ی فدراسیون فوتبال ایران، هیچ تعهد و الزامی ندارد که مصوبه‌ی تاریخی کمیته‌ی انتقالی را در خصوص انتخاب سرمربی جدید و همچنین دیگر برنامه‌های تدوین شده‌ برای تیم ملی بپذیرد.

این مسأله به همراه تناقض‌گویی‌ها و شایعات مطرح‌شده در هفته‌ی گذشته به احتمال عدم برگزاری و تعویق مجدد انتخابات فدراسیون فوتبال دامن می‌زند. البته در این میان سازمان تربیت بدنی بی‌صبرانه منتظر است روز چهارشنبه انتخابات با حضور هر دو، یا یکی از دو نامزد موجود به سامان برسد تا ریش و قیچی از دست‌ رفته را دوباره پس بگیرد و زمان تسویه حساب با کمیته‌ی انتقالی فرا برسد؛ چرا که «علی‌آبادی» باز هم در اظهار نظری عجله کرد و این حساب‌رسی شخصی خود و اعلام ناگفته‌ها را به پس از انتخابات موکول کرد.

در اظهار نظری جالب‌تر «علی رغبتی» سخنگوی کمیته‌ی انتقالی احتمال ائتلاف در میان نامزدهای موجود و یکی شدن آن‌ها را منتفی ندانست و در خصوص علی‌آبادی اضافه کرد ایشان از حق شخصی‌اش گذشت کرده است و منع قانونی برای شرکت وی در انتخابات وجود نداشته است.

این موضع‌گیری نزدیک رغبتی، به علی‌آبادی علی‌رغم مخالفت رسمی و کتبی فیفا بر سر حضور او در انتخابات نشان می‌دهد ائتلاف سازمان تربیت بدنی و جناح حاکم با وجود از دست دادن یک مهره، باز هم کار را تمام شده می‌داند و پیروزی خود را برای تصرف مجموعه‌ی فوتبال کشور از پیش جشن گرفته است.

دو نامزد موجود برای پست ریاست فدراسیون فوتبال هم آن‌چنان خودی هستند که در چند مصاحبه‌ی اخیر خود، بارها از رفاقت و همسویی و همکاری خود سخن‌ها گفته‌اند. بنابراین خیلی محتمل است که طی چند روز باقی‌مانده تا انتخابات یکی از این دو به نفع دیگری کناره‌گیری کند و انتخابات فدراسیون فوتبال ایران تنها با یک کاندیدای از پیش انتخاب شده برگزار شود. از این‌رو باید با بدبینی بسیار این دو احتمال را در خصوص انتخابات موعود منتفی ندانست:

۱- فیفا پیش از روز چهارشنبه باز هم به استناد شکایت رسیده یا ایراد موجود در خصوص شرکت کاندیدهای صاحب‌مقام و دولتی در انتخابات، بازی را برهم بزند و معین شود ثبت‌نام مجدد برای این امر صورت بگیرد.

۲- انتخابات با حضور هر دو یا تنها نامزد موجود در روز چهارشنبه برگزار می‌شود؛ اما پس از بررسی چگونگی انتخاب شدن یکی از این حضرات، فیفا رأی به غیرقانونی بودن رییس انتخاب‌شده می‌دهد و الخ ...

در صورت محقق شدن هر یک از این احتمالات، فوتبال ایران مجدداً با خطر تحریم همانند آن چه برای کویت نیز پیش آمد، روبه‌رو خواهد بود. ضمن آن که کمیته‌ی انتقالی هم‌چنان با حفظ قدرت و نمایندگی از سوی فیفا در راهبری بلاتکلیفی موجود فوتبال ایران نفش اساسی خود را ایفا خواهد کرد.


این تیم، به هر چیزی شبیه بود جز «تیم ملی»

تیم ملی ایران صفر - تیم پانزدهم بوندس‌لیگا ۲
بعد از ظهر روز شنبه تیم ملی ایران در نخستین بازی دوستانه‌ی خود پیش از رقابت‌های مقدماتی جام جهانی به مصاف تیم باشگاهی «هانزا روستوک» آلمان رفت و در نهایت، نتیجه را دو بر صفر به حریف نه چندان مطرح و باانگیزه‌ی خود واگذار کرد.

تیم ملی در شرایطی پس از شش‌ماه موجودیت خود را در ورزشگاه آزادی به نمایش گذاشت که با خیلی از بازیکنان تازه‌وارد و تنها پس از سه جلسه تمرین نصفه و نیمه در روزهای سرد و برفی تهران، هیچ نشانی از تیم ملی نداشت.

در حقیقت انتشار لیست ۵۰ نفری و وضعیت مبهم و بلاتکلیف «ابراهیم‌زاده» موجب شد به دنبال اعتراض‌ها و اعمال نفوذ، فهرست جدید ۳۰ نفره‌ای از بازیکنان دعوت‌شده به تیم ملی اعلام شود که در آن نام‌های تازه‌ی زیادی از باشگاه‌های داخلی دیده می‌شد.

این فهرست جدید و لیست ذخیره‌ی دیگری که هنوز ظاهراً در کار است، تعداد بازیکنان احتمالی تیم ملی را به حدود ۸۰ نفر می‌رساند که در نوع خود بی‌نظیر است. این خیل عظیم بازیکن در تیمی که هنوز سر مربی و کادر فنی کافی ندارد، باعث شد بازی دوستانه‌ی تیم شبه‌ملی ایران با باشگاه هانزاروستوک به آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت بلاتکلیف و موقتی فوتبال ایران مبدل شود.


سه جلسه تمرین در برف و سرما؛ همه آماده‌سازی تیم ملی برای بازی با هانزاروستوک

کاش کسی پیدا می‌شد و به این پرسش ساده جواب می‌داد که اصولاً برگزاری یک دیدار دوستانه پس از دو - سه جلسه تمرین در برف و سالن با تیمی که در رده‌ی پانزدهم جدول بوندس‌لیگا قرار دارد و با شرایطی مشابه و پس از سه جلسه تمرین به ایران آمده است، چه توجیه منطقی دارد و قرار است چه دستاوردی جز یک بازی سردرگم و آبروریزی داشته باشد؟

از سویی قرار است تیم ملی پس از دیدار دوستانه‌ی بعدی خود مقابل تیم ملی قطر از روز پنج‌شنبه در کیش اردو بزند و سه روز بعد به مصاف تیم ملی مالی برود.

آیا نمی‌شد تیم ملی با توجه به شرایط سرد جوی در شمال کشور از همان آغاز در کیش اردو می‌زد و دیدارهای دوستانه‌ی خود را همان‌جا برگزار می‌کرد. آیا ورزشگاه کیش گنجایش هزار تماشاگری را که در بازی دوستانه‌ی اول به تشویق تیم ملی آمده بودند، ندارد؟


هزار نفر تماشاگر در یک ورزشگاه صد هزار نفری، شاهد بازی ایران بودند

تیم ایران در این دیدار بخصوص در خط حمله‌ی خود با وجود نفرات جدیدی که برای اولین بار پیراهن تیم ملی را می‌پوشیدند، ضعیف و پر اشتباه ظاهر شد و نشان داد به صرف میدان دادن به بازیکنان جوان، نمی‌توان در فرصت اندک باقی‌مانده، تغییرات اساسی در آن به وجود آورد.

ضمن آن‌که تغییرات و اصلاحات در تیم ملی بایستی با وجود سرمربی و کادر کامل فنی انجام شود و معلوم نیست ابراهیم‌زاده به تنهایی چگونه می‌تواند نظارت کاملی را بر تمرینات و شکل‌گیری بازیکنان در تیم داشته باشد.

به هر حال، نفس شکل‌گیری تیم ملی پس از شش ماه و امید به آن که این تیم در فرصت باقی‌مانده تا بازی با سوریه به وحدت تاکتیکی نسبی برسد، آن قدر مهم هست که فوتبال‌دوستان ایرانی با وجود تمام کاستی‌های موجود برای تیم ملی کشورشان آرزوی موفقیت و پیروزی در گام اول دارند.

قرار است تیم ملی با اضافه شدن «کاظمیان» و«کریمی» و احتمالاً «سامره» و «معدنچی» پیش از دیدار با قطر سر و سامانی بگیرد. با حضور این بازیکنان روز چهارشنبه در دیدار مقابل تیم ملی قطر احتمالا نمایش بهتری از تیم ملی را شاهد خواهیم بود.


پرسپولیس به سپاهانی باخت که این روزها خوب می‌باخت

قهرمانی در نیم‌فصل با طعم شکست
روز دوشنبه هفته‌ی پیش نیم‌فصل لیگ برتر فوتبال ایران با قهرمانی و شکست توأمان پرسپولیس در اصفهان همراه بود. قرمزپوشان پایتخت که نزول خود را یک هفته پیش از این بازی و با شکست و حذف از جام حذفی در همدان آغاز کرده بودند، در مصاف سرنوشت‌ساز و شش‌ امتیازی مقبل سپاهان نیز بازنده شدند تا ناکامی‌ها و نابسامانی‌های پیرامون این تیم پرطرفدار پیش از تعطیلی لیگ کامل شود.

این شکست در شرایطی برای پرسپولیس رقم خورد که بر خلاف دیدار مقابل پاس همدان، آن‌ها بازی با سپاهان را خوب شروع کردند و با کنترل بازی و حفظ توپ سعی در کسب حداقل تساوی در اصفهان را داشتند؛ اما باز هم با اشتباهات ابتدایی و جبران‌ناپذیر «نصرتی» و «رودباریان» دروازه‌ی خود را در نیمه‌ی اول دو بار گشوده دیدند و در نیمه‌ی دوم تنها روی اشتباه دروازبان سپاهان توانستند یکی از دو گل خورده را جبران کنند.

سپاهان در این بازی ثابت کرد به لطف ثبات تیمی و حضور پیاپی در جام باشگاه‌های آسیا، حرفه‌ای‌ترین تیم ایران است و اگر پرسپولیس نتواند از حیث ثبات روحی و نیمکت، خود را تقویت کند، امسال هم باید زردپوشان اصفهان را بخت نخست قهرمانی در لیگ به حساب آورد.


یک ترقه، دو چشم این سرباز وظیفه را از او گرفت. کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!

یک ترقه سپاهان را به هم ریخت!
حوادث بازی سپاهان و پرسپولیس تنها در زمین خلاصه نمی‌شد و با آشوب در جایگاه تماشاگران حتی پس از پایان بازی نیز خبرساز شد. با آن که مأموران انتظامی با ایجاد حد فاصل میان تماشاگران طرفدار سپاهان و پرسپولیس سعی داشتند میان این دو برخوردی رخ ندهد، هجوم تماشاگران، بخصوص طرفداران سپاهان و پرتاب مکرر ترقه از سوی آن‌ها، باعث زخمی شدن چند نفر و کور شدن یک سرباز نیروی انتظامی شد.

با آن‌که نیروی انتظامی مسئول برقراری نظم در این دیدار و در نتیجه کنترل تماشاگران از حیث به همراه داشتن مواد محترقه بود و در این حادثه به چند نفر دیگر نیز آسیب رسید، ناگهان به دنبال این حادثه همگان از فدراسیون موقت فوتبال گرفته تا کمیته‌ی انضباطی فوتبال از این ماجرا پیراهن عثمان بر نیزه کردند و به باشگاه سپاهان حمله‌ور شدند.

حتی «شاه‌حسینی» رییس کمیته‌ی انضباطی فوتبال در اظهارنظری افراطی و مضحک اعلام کرد حق پایمال‌شده‌ی سرباز نیروی انتظامی را خواهد گرفت؛ بی آن‌که مشخص شود چه کسی ایشان را برای چنین امری محق کرده و از چه کسی قرار است این حق گرفته شود.

البته در ادامه مشخص شد که باشگاه سپاهان قرار است در این میان قربانی شود و بنا بر حکم کمیته‌ی انضباطی این باشگاه تا اطلاع ثانوی از برگزاری دیدار خانگی محروم شد.

این حادثه و جنجال متعاقب آن عکس‌العمل شدید مدیرعامل سپاهان را به همراه داشت؛ با این تفاوت که «محمد رضا ساکت» به نوبه‌ی خود با مانور پیرامون این حادثه و «جنایت» خواندن آن از باشگاه سپاهان در برگزاری این دیدار سلب مسئولیت کرد و خواستار مشخص شدن عوامل برگزارکننده و آشوب‌‌گر در ورزشگاه فولادشهر استان اصفهان شد.


لوکا بوناچیچ این روزها به دنبال لقمه‌های چرب‌تری می‌گردد؛ لقمه‌هایی با طعم نفت

در این میان مشخص شد «لوکا بوناچیچ» هم که چند هفته‌ای بود به خبرنگاران محل نمی‌گذاشت و حاضر به مصاحبه پس از بازی نمی‌شد، پس از این بازی غیب شده و سر از تعطیلات در آورده است. با آن‌که مسئولان سپاهان جدایی این مربی را از باشگاه خود تکذیب کرده‌اند و اعلام کرده‌اند که حاضر نیستند این مربی را از دست بدهند، ظاهرا این مربی کج‌خلق کروات پس از نمایش خوب سپاهان در جام باشگاه‌های آسیا پیشنهادهای چرب‌تری از شیخ‌نشین‌ها در جیب دارد و دیگر روی نیمکت سپاهان نخواهد نشست. بنابراین معلوم نیست با توجه به حوادث به وجود آمده پس از بازی سپاهان- پرسپولیس کدام یک از این دو تیم را بایستی برنده‌ی این دیدار دانست.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)