خانه > خارج از سیاست > ورزشی > فوتبال ایران در آستانهی محرومیت | |||
فوتبال ایران در آستانهی محرومیتکیا بهادریهفتهی پانزدهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران با تداوم صدرنشینی پرسپولیس و شکست استقلال اینبار با فیروز کریمی پیگیری شد. سایپا مدافع عنوان قهرمانی در کرج با شکست برابر پگاه گیلان اولین برد این تیم قعرنشین را پس از پانزده هفته رقم زد. تیم ملی فوتبال ایران هم حریفان خود را در چهارچوب رقابتهای مقدماتی جام جهانی شناخت، فقط مشکل کوچک پیش رو این است که تیم ملی هنوز وجود خارجی ندارد، و سرمربیاش قرار است از دو ماه پیش بهزودی معرفی شود. از همه مهمتر اینکه فدراسیون فوتبال هم نداریم و انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال برای بار دوم به تعویق افتاد!
به این تاریخهای تهدیدکننده توجه کنید: از دید فیفا روز پانزدهم آذر مهلت نهایی انتخابات فدراسیون فوتبال ایران است. تا پایان آذر و روز اول دیماه لیست اسامی بازیکنان و کادر فنی تیم ملی بایستی برای فیفا ارسال شود و روز هفدهم بهمن ایران بایستی اولین بازی خود را در مرحلهی مقدماتی جام جهانی در آسیا برگزار کند. در این شرایط حساس انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال بار دیگر به تعویق میافتد و برخی اعضای کمیتهی انتقالی فوتبال راهی مالزی میشوند تا با رایزنی و زد و بند با «بنهمام» رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا او را برای پادرمیانی و زمانخریدن مجدد از فیفا جلو بیندازند. همهی این اتفاقات درحالی در انتظار فوتبال ایران هستند که بهدنبال تصدیگری دولتی و سیاسی اعمالشده از سوی سازمان تربیت بدنی بر فدراسیون فوتبال پیش از این یکبار در آخرین لحظات و با گذشت و لطف سپ بلاتر رئیس فیفا از خطر تحریم و محرومیت جسته بودیم. پس از آن قرار شد با تنظیم اساسنامهی جدید راه برای انتخابات فدراسیون فوتبال ایران باز شود و همه امیدوار بودند اینبار مدیریت فوتبال ایران با استقرار رئیس و هیئت رئیسهی منتخب به ثبات نزدیک شود و از این پس هماهنگ با قواعد فوتبال جهانی فوتبال ما نیز در مسیری رو به رشد قرار بگیرد. اما پس از کش و قوسها و رفت و برگشتهای مختلف اساسنامه و تایید آن در نهایت همهی امیدها نقش بر آب شد. در میان بهت و حیرت همگان با ثبتنام نامزدهای انتخابات و تایید آنها معلوم شد سر فیفا هم میشود کلاه گذاشت. اینکه تنها نامزدهای موجود برای پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس جمهوری از سویی و رئیس کمیتهی ملی المپیک ایران از سوی دیگر هستند هیچ معنایی نمیتواند داشته باشد جز آنکه مطابق معمول حاکمیت با استفاده از امکانات و روابط قدرت در اختیار خود میخواهد عرصهی جذاب و پولساز فوتبال را نیز در ید بیضای خود داشته باشد و برای این منظور شیب زمین انتخابات را بی هیچ رودر بایستی به نفع خود کج کرده است.
این پرسشها با توجه به اوضاع اسفبار کنونی در ذهن همهی فوتبالدوستان ایرانی وجود دارد که تعویق انتخابات، زمانخریدن و مذاکره برای مذاکره به چه معناست و قرار است تا چه زمان ادامه یابد و به کجا ختم شود؟ سیاست روزمرگی و اتلاف وقت در مدیریت فوتبال ایران که نمونهای از بدنهی مدیریت کلان کشور است آیا قرار است به هدف و دستاوردی ختم شود، یا این سیاست بلاتکلیفی و گذران وقت به هرشکل ممکن خود هدف است؟ البته از مدیریت انحصاری و دولتی در فوتبال ایران انتظاری جز این نمیرود اما آنچه مورد سئوال است نقش مشکوک فیفا و شخصی با نفوذی بهنام صفایی فراهانی بهعنوان ریاست کمیتهی انتقالی فوتبال ایران است. چگونه میشود که شرط عدم داشتن پست دولتی آنهم در سطح معاونت رئیس جمهوری و ریاست دستگاه ورزش ایران در این اساسنامه نوین با تمام اشکالاتی که فیفا بر آن وارد دانسته بود گنجانده نشده است و چرخش ناگهانی صفایی فراهانی در این میان و موضعگیریهای موافق او با این انتخابات فرمایشی از چه حکایت میکند؟ در این میان هیچ بعید نیست طی چند روز آینده جنگ قدرت بر سر این رشتهی جذاب و اسمساز موجبات استعفا یا شکایت فرد یا افرادی از کمیتهی انتقالی و مجمع انتخابات را به پیشگاه فیفا فراهم آورد. تعویق در برگزاری انتخابات پانزدهم آذر که قرار بود با حضور نمایندگان فیفا انجام شود ضربهی مهلکی را بر پیکر فوتبال ایران فرود خواهد آورد و اینبار با توجه به موقعیت حساس پیش رو فرصتی برای جبران و خریدن زمان نیست.
در حال مذاکره هستیم! جدا از اینکه این ادعا چقدر صحت دارد اتفاقا بایستی به این نکته دقت کرد که تاکنون با صراحت و قدرت چنین عنوان میشد که آوردن سرمربی خارجی در اختیار ایشان است. حالا چطور در عرض همین چند روز کمیتهی انتقالی بیاختیار شده است را باید از آقای صفاییفراهانی پرسید. «جیووانی تراپاتونی» ظاهرا گزینهی اصلی و کشف سری شخص ایشان بوده است ولی عدم هماهنگی و نداشتن تضمین از سوی رئیس آیندهی فدراسیون فوتبال باعث شده است که کمیتهی انتقالی نتواند با این مربی قرارداد ببندد. از طرفی منطقی بوده و هست که کیومرث هاشمی به نمایندگی از طرف سازمان تربیتبدنی در این مذاکرات اتلاف وقت کند تا افتخار انتخاب سرمربی تیم ملی نصیب رئیس ایشان آقای علیآبادی شود. هاشمی بهنوبهی خود با نام بردن از «تراپاتونی» تقصیر را بهطور غیرمستقیم متوجه صفاییفراهانی کرد و اظهار داشت تعلل در مذاکره با این مربی باعث شد که تراپاتونی وارد مذاکره با تیم دیگری شود و از «لوگزامبورگو» هم به عنوان گزینهی دیگر مورد مذاکره نام برد. علیآبادی هم با اطمینان از موفقیت مورد توافق در انتخابات اعلام کرد در صورت انتخاب شدن به ریاست فدراسیون فوتبال 24 ساعته سرمربی تازهی تیم ملی را از آستین خود بیرون خواهد آورد. این نمایش آشنا و بیخرج اعلام نام در آخرین روزها با مطرح شدن نام سرمربی سابق چک همچنان ادامه دارد.
آشتیکنان خانوادگی و صرف شیرینی و شام و یک باخت دیگر! در نهایت این بازی منطقی و یکدست شاگردان «وینگوبگویچ» در روز جمعه بود که به خوشبینی استقلال پایان داد و ثابت کرد که قرار نیست با حاشیهسازی و ایجاد بحران در ابتدا و کدخدامنشی و جلسهی شیرینی و روبوسی در نهایت لزوما نتیجهی خوب هم در فوتبال حاصل شود. استقلال تهران بیشک طی روزها و هفتههای آینده نیز با تداخل وظایف در رآس کادر فنی و حضور ناصرحجازی در کنار گود و ادامهی هدایت تلفنی و تلفن بهدست بودن نیمکت خود با مشکل روبرو خواهد بود. به سختی میتوان باور کرد که استقلال پیش از پایان نیمفصل به ثبات رهبری برسد و بتواند خود را به جمع مدعیان بالای جدول برساند. استقلال با این شکست 20 امتیازی باقی ماند و به ردهی نهم جدول سقوط کرد.
بردهای ناپلئونی افشین قطبی
سایپا رکوردشکنی میکند
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|