خانه > خارج از سیاست > رسانه > «گيلهوا»: حافظ هويت گيلان | |||
«گيلهوا»: حافظ هويت گيلانمجلهی بخارا در ادامهی برگزاری جشنهای ویژهی مطبوعات، اقدام به برگزاری «جشن شانزدهمین سالگرد مجلهی گیلهوا» کرد. در این مراسم که در تالار بتهوون خانهی هنرمندان ایران برگزار شد، علی دهباشی، محمد روشن، سیروس علینژاد، فرامرز طالبی و احمد جکتاجی سخنرانی کردند و فیلم مستندی از فعالیتهای این مجله به نمایش درآمد.
علی دهباشی، سردبیر مجلهی بخارا، در ابتدای این مراسم با اشاره به برگزاری مراسمهای مشابه از سوی مجلهی بخارا گفت: قصد ما نخست دست مریزاد و عرض تبریک به همکارانی بوده است که در شرایط دشوار و بدون هیاهو وفادار به اصول مطبوعاتی کارشان را ادامه داده اند و یک عمر مطبوعاتی پر افتخار را سپری کردند. مسئول برگزار شبهای بخارا افزود: از میان نشریاتی که از طوفان حوادث گذر کرده و امروز آغاز شانزدهمین سال تولدش را جشن میگیریم «گیله وا» است. گفتن شانزده سال بسیار راحت است اما باید دستی در کار داشته باشی تا ببینی که در هر شما چه افت وخیزها را باید تحمل کنی و بعد به سالی برسی. آقای جکتاجی کار خود را با نشریه « دامون» آغاز کردند که خود آن نشریه فصلی بود در کار مطبوعاتی ایشان و آن خطه که حال و هوای زمانه را منعکس میکرد و حکایت از آرزوها و آرمانها داشت که هنوز برای آقای جکتاجی مطرح و زنده است. دهباشی ادامه داد: از کار نفسگیر و دشوار قلم زدن در مطبوعاتی آن هم کار ماهانه که بگذریم میرسیم به ویژگیهایی که آقای جکتاجی در کار «گیله وا» تعریف کردند و تا به امروز بدان پایبندند.
پس از سخنان آقای دهباشی، دکتر محمد روشن به سخنرانی پرداخت. آقای روشن گفت: شمار مجنونانی كه سر در راه ليلی گذاشتهاند كم نيست اما اين دو مجانين تهرانی و گيلانی كه امشب سخن از آنان در ميان است سخنی ديگراست. سیروس علینژاد، سخنران بعدی این مراسم بود. آقای علینژاد ضمن تبریک به مناسبت شانزدهمین سالگرد انتشار این مجله گفت: به گمان من گیله وا علاوه بر همه محدودیتهایی که به صورت عمومی بر مطبوعات حاکم است، دو محدودیت خود خواسته هم برای خودش دست و پا کرده است. یکی از این محدودیتها این است که صرفا به مباحث و مسائل گیلان و مازندران میپردازد. من ترجیح می دهم این نشریه ولایت من و خود را چنین محدود نکند. قبل از گیله وا نشریه با اهمیتی که در رشت منتشر میشد چنین محدودیتی نداشت. بازار رشت که توسط زنده یاد صالحپور منتشر میشد در واقع یک نشریهی فرهنگی سراسری بود که در مرکز انتشار آن رشت بود. در آن نشریه تمام روشنفکران ایرانی در هر جای این سرزمین بزرگ میتوانستند دربارهی تمام مباحث فرهنگی و هنری مطلب بنویسند ومینوشتند. به گمان من آن شیوه پسندیدهتر و سرمشق خوبی برای دوستان گیله وا بود که به آن توجه نکردند.
علینژاد افزود: شاید بگویند روش مجله ما پژوهش در اوضاع و احوال گیلان و مازندران تعیین شده است. به نظر من این مشکل را میشد در عرض پانزده - شانزده سال با وزارت ارشاد حل کرد اما دوستان ما نخواستهاند این محدودیت را بردارند و این امر میدان عمل آنان را محدود کرده است. ما به یقین گیلانیانی نیستیم که در ایران زندگی میکنیم بلکه ایرانیانی هستیم که در گیلان زندگی میکنیم. لزومی ندارد که خود را تا حد گیلانیانی که درایران زندگی میکنند محدود کنیم. وی خاطرنشان کرد: محدودیت دیگر همان محدودیت زبانی است که من هیچ قصد ندارم در اینجا وارد آن شوم. همه میدانند که زبان فارسی از ارکان ملیت و هویت ماست. تنها اشاره میکنم که ما در شرایط سیاسی و جهانی ویژهای به سر میبریم. شرایطی که تمامیت ما را گاه میتواند با خطر مواجه کند. شاید در برخی نواحی ایران یک نوع کینه زبانی نسبت به زبان فارسی جریان داشته باشد و این امر این اواخر حتا دامن زده شده باشد اما ما در گیلان هرگز نسبت به زبان فارسی کینهای نداشته ایم و نداریم. بنابراین ناگزیر باید مراقب شرایط زمانی و سیاسی و در نهایت مراقب منافع ملی خود باشیم. فرامرز طالبی، از دیگر سخنرانان این مراسم بود. آقای طالبی در سخنان خود گفت: مجلهی گيلهوا بخشی از منظومه بلند تاريخ گيلان و ايران است كه از آغاز تاريخ مشروطيت و تا به امروز با مخاطبين خود در سطح كلیاش، افقی ويژه داشته است. گليه وا در زمانه سختی پا به عرصه وجود گذاشت. جامعه به شدت ملتهب آن روزگار به علت سوءتفاهمهای حاكم برآن در آغاز با مدير آن چندان مهربان برخورد نكرد ولي مخاطبين آن از حضور چنين نشريهای احساس نشاط داشتند. هدف آرمانی گيلهوا چيزی جز حفظ هويت يك منطقه از ايران عزيز يعنی گيلان نبود. دهكدهی جهانی و در پس آن جهانی شدن هشدار بسيار جدی به فرهنگها و خردهفرهنگهاست . طالبی در ادامه گفت: انديشمندان بسياری به دفاع از اين فرهنگها برخاستهاند و سازمان علمی ـ فرهنگی يونسكو در اين زمينه كنوانسيونی منتشر كرده است با اين مضمون كه ميراث فرهنگها كه گنجينه زنده بشری به شمار میرود بازتاب مجموعهای از فرايندهای ذهنی است كه در يك جامعه و در دورههای تاريخی گوناگون شكل میگيرد. از اين رو مصاديق ميراث فرهنگي عبارتند از زبان، دانش سنتی و فولكلور. در این مراسم پیام خانهی فرهنگ گیلان توسط هوشنگ عباسی قرائت شد و در پایان پوراحمد جكتاجی –مدیر مجلهی گیلهوا- در سخنان کوتاهی همهی حاضرين، سخنرانان و نيز مجله بخارا قدردانی كرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
گياه وا امي ديل وا
-- ramin ، Jul 17, 2007در سرزمین گیلان به صورت متناوب در تمام سال باران می بارد. باد های که در گیلان زمین می وزد عموما باران زا هستند.تنها یک باد وجود دارد که نسیمی ملایم را برای گیلکان به بار می آورد .
نام این باد "گیلوا" است.
-- کوهزاد ، Jul 17, 2007گیلکان هرگز گیلوا را وراموش نمی کنند چرا که یگانه سد برای هویت طلبان گیلانی است.
تا شاید روزی گیلان بار دیگر به
"استان اول تبدیل شود"