تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

پيشرفت در درمان با سلول‌های بنیانی جنینی

فرنگیس محبی

برنامه را از «اينجا» بشنويد.

داستان شگفت‌آور سونیا اسمیت Sonia Smith، زن جوان استرالیايی، جامعه‌ی پزشکی جهان را با تعجب و در عین حال ناباوری روبرو کرده است. پزشکان بیمارستان سیدنی در استرالیا به سونیا که در یک تصادف رانندگی به شدت مصدوم شده بود گفتند که دیگر هرگز قادر به راه رفتن نخواهد بود. به سونیا گفته شد که ستون فقراتش در 12 نقطه شکسته و راهی برای بهبود او وجود ندارد. سونیا در اثر ضربه به نخاع از کمر به پايین به کلی فلج شده بود و حتی اختیار ادرار خود را هم نداشت.


آزمايشگاه سلول‌های بنیانی - عکس از کوربيس



18 ماه بعد سونیا که از زندگی در تختخواب و صندلی چرخ‌دار به ستوه آمده بود به هند رفت چون می‌دانست در آن کشور قوانین دست‌وپاگیر برای تزریق سلول‌های بنیانی جنینی به بیماران وجود ندارد. در دهلی‌نو تنها پس از 8 هفته بعد ازمعالجه با تزریق سلول‌های بنیانی جنینی تحت نظر دکتر گیتا شراف Geeta Shroff او اکنون می‌تواند با کمک چوب زیر بغل روی پای خود بایستد، عضلات پاهایش رفته رفته احساس خود را باز می‌یابند و قادر به کنترل ادرار خود شده است.

با این همه این شیوه‌ی معالجه جنجال‌برانگیز بوده و چون دکتر گیتا شراف، پزشک هندی‌ و مبتکر این تکنولوژی تا کنون متد معالجه خود را تخت اختیارجامعه‌ی بین‌المللی پزشکی قرار نداده از این رو مورد انتقاد شدید قرار گرفته که این شیوه‌ اثبات‌نشده و غیرقابل اعتماد است. در گفت‌وگويی تلفنی با دکتر شراف این نگرانی پزشکان را با خود او مطرح کردم.

دکتر شراف می‌گوید که دلیل کارآ بودن شیوه‌ی معالجه‌ی او بیمارانی چون سونیا هستند. او می‌گوید راه رفتن برای بیماری که قادر به این کار نبوده گام بسیار مهمی است حتی اگر با کمک چوب زیر بغل صورت گیرد و از آن گذشته، این امر از نظر پزشکی تحول خارق‌العاده‌ای است. او اضافه می‌کند در حال حاضر درصدد ثبت کردن شیوه‌ی ابداعی خود است و پس از آن که مطمئن شود حق و حقوقش محفوظ خواهد ماند جزئیات رسیدن به این پدیده‌ی پزشکی خود را منتشر خواهد کرد.

تردید پزشکان

در هر حال برای بیمارانی چون سونیا آنچه که دکتر شراف برای آنان انجام داده مهم‌تر است تا تردید سایر پزشکان. سونیا می‌گوید که این جریان بیشتر به یک معجزه شباهت داشته چون همه‌ی دکترها و حتی مادرش به او می‌گفتند باید این واقعیت را قبول کند که دیگر قادر به راه رفتن نخواهد بود و تا آخر عمر بر روی صندلی چرخ‌دار خواهد ماند و اکنون وقتی می‌بیند می‌تواند پس از مدت کوتاهی معالجه با کمک چوب زیر بغل راه برود و یا حتی انگشت‌های پای خود را تکان دهد، آن را معجزه‌ای می‌داند.

با این همه هنوزبعضی از پزشکان کشورهای دیگر متقاعد نشده‌اند. از جمله دکتر والتر کربیشلی Walter Curbishly در لندن می‌گوید هیچ‌گونه شواهد و مدارک علمی در دست نیست که ثابت کند با تزریق سلول‌های بنیانی جنینی می‌توان در این مدت کوتاه نتیجه گرفت و این پیشرفت سریع دربیماران است که او را قانع نمی‌کند چون تزریق سلول‌های بنیانی جنینی نمی‌تواند به این سرعت ضرباتی را که به نخاع وعصب و بافت‌های اطراف ماهیچه‌ها وارد شده، مداوا کند.

دکتر شراف در پاسخ می‌گوید که برخلاف تصورعمومی بعضی بافت‌ها که در اطراف محل جراحت وجود دارند، با این‌که لطمه دیده‌اند و فعالیت ندارند، مرده نیستند. او می‌گوید از این رو تزریق سلول‌های بنیانی به این بافت‌ها آن‌ها را مجدداً فعال می‌کند که این باعث معالجه بیمارمی‌شود و به همین دلیل است که این شیوه با این سرعت نتیجه می‌دهد. دکتر شراف اضافه می‌کند که در مورد شیوه‌ی درمانی‌اش در چندین کنفرانس صحبت کرده اما واکنشی ندیده است.


نظر یک کارشناس


دکتر مسعود خاتمی

اما محققانی که در حال آزمایش بر روی سلول‌های بنیانی جنینی هستند در مورد این شیوه‌ی درمانی چه فکر می‌کنند و آینده‌ی آن را چگونه می‌بینند؟ دکتر مسعود خاتمی، استاد دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه نیویورک و رئیس بنیاد تحقیقاتی جنینی، فعالیت و تحقیقات گسترده‌ای در زمینه‌ی سلول‌های بنیانی جنینی و تأثیر مثبت آن در مداوای بسیاری از بیماری‌ها دارد. در گفت‌وگويی حضوری با دکتر خاتمی در کنفرانس پزشکان متخصص در شهر سن‌دیاگو در ایالت کالیفرنیا ابتدا از او در مورد چگونگی استفاده از این سلول‌ها و تأثیر آن در انواع بیماری‌ها پرسیدم.

دکتر خاتمی می‌گوید: «دو نوع سلول بنیانی در اختیار پزشکان است. یکی آن‌که از بند ناف نوزاد گرفته و در حال انجماد نگاه داشته می‌شود. این سلول‌ها چون بسیار جوان و تازه هستند می‌توان آن‌ها را به سلول‌های دیگر از جمله سلول‌های عصبی، چشمی و ترشح‌کننده‌ی انسولین تبدیل کرد. سپس با تزریق این سلول‌ها به بیماران آن‌ها را معالجه می‌کنند.
نوع دوم سلول‌های بنیانی هستند که از جنین به دست می‌آیند. این نوع سلول‌ها خیلی تازه‌تر هستند و قابلیت بیشتری برای تبدیل شدن به دیگر سلول‌ها دارند. برای به دست آوردن این سلول‌ها ابتدا باید جنین تولید شود و وقتی که به مرحله چهار سلولی می‌رسد برای تبدیل روی آن کار شود. از این رو دولت آمریکا به علت‌های مذهبی که از بین بردن جنین چهارسلولی قتل نفس و گناه است به این نوع تحقیقات کمک مالی نمی‌کند.»

او تأکيد می‌کند: «نباید فراموش کرد که در خارج از آمریکا و حتی در ایران ما توانستیم اجازه بگیریم که تحقیقات بر روی سلول‌های بنیانی جنینی انجام شود و در ایران در حال حاضر مؤسسه‌ای به اسم رویان که خود من عضو هیات علمی آن هستم این کار را انجام می‌دهد. البته مدتی طول خواهد کشید اما فکر می‌کنم تا پنج سال دیگر می‌توان بیماری‌هايی مثل آلزایمر، قطع نخاع، سکته قلبی و قند را با تبدیل سلول‌های جنینی معالجه کرد.»


آقای دکتر خاتمی، اگر به فعالیت‌های دکتر شراف در هندوستان بازگردیم، بعضی پزشکان جامعه‌ی بین‌المللی که مثل شما در این مورد تحقیق می‌کنند، به کار او زیاد اعتماد ندارند، با وجودی که این خانم تاکنون سیصد بیمار را معالجه کرده است. نظر شما چیست؟

مسائل علمی که قابل قبول و مؤثر است باید در مجامع پزشکی مطرح و در مجلات پزشکی منعکس شود تا دیگران آن را مطالعه کنند و ببینند ایشان چه کرده است. من خبر ندارم که ایشان تحقیقات خود را در جايی ارائه داده باشد. باید دید که چه کرده و واقعیت چیست.

البته ایرادی که از دکتر شراف گرفته می‌شود این است که متد کار خود را در اختیار دیگران قرار نداده است. ولی سؤال من این است که چطور پزشکانی که در اروپا هستند و محدودیتی در این مورد ندارند، نتوانسته‌اند مبتکر چنین تکنولوژی‌ای باشند که بتواند بیماران را مداوا کند، یعنی همین کاری که این خانم دکتر در هند کرده است؟

یک متد جدید که اختراع می‌شود حتماً باید در کشورهای پیشرفته‌ی جهان مورد تأئید هیأت‌های علمی قرار بگیرد. در این‌جا هرکار علمی که ما می‌کنیم باید زیر نظر هیأت علمی باشد و اعضای هیأت مطمئن باشند که این نوع کارها از اخلاق پزشکی دور نیست. ما در آمریکا حتی زمانی که می‌خواهیم بعضی تکنیک‌ها را روی حیوانات آزمایشگاهی پیاده کنیم باید حتماً تابع قوانین و ضوابطی باشد که حیوانات آزار زیادی نبینند. در مورد انسان این قوانین خیلی سخت‌تر هستند. من فکر می‌کنم که در اروپا هم جسته و گریخته کارهايی انجام می‌شود منتهی شاید مقررات از هند سخت‌تر باشد. البته من مطمئن هستم که در هند هم حتما ضوابطی هست که کسی کار غیراخلاقی انجام ندهد.

فکرمی‌کنید چرا پیشرفت این علم این‌قدر آهسته است و یک دکتر هندی در یک کشور به‌هرحال فقیرتر باید مبتکر چنین تکنولوژی‌ای باشد؟

جای بسیار خوش‌وقتی است که در هند این کار انجام شده البته نباید فراموش کرد که بعضی بیماران گاهی اوقات تا حدی هم خودبخود شفا پیدا می‌کنند. این کاری که ایشان کرده ابتکار نیست. ما اکنون حدود پنج یا شش سال است که درباره‌ی سلول‌های جنینی صحبت می‌کنیم و فوايد آن را می‌دانیم. اما در هند به علت نبودن ضوابط سخت در مورد کنترل بیماران ایشان توانسته این کار را بکند. اما باید دید که متد معالجه چیست و بیماری چه بوده است. ما در پزشکی صرفاً روی حرف افراد قضاوت نمی‌کنیم. باید مدارک را ببینیم تا آن را قبول کنیم.

آینده‌ی استفاده از سلول‌های بنیانی جنینی در مداوای بیماران را چگونه می‌بینید؟

تحول بسیار بسیار عظیمی است در پیشرفت پزشکی، یعنی طوری خواهد شد که کسی که سکته قلبی می‌کند به جای آن که بمیرد یا مجبور باشند رگ‌هایش را باز کنند، با تزریق یک سی‌سی از این سلول‌ها قسمت‌های از کارافتاده‌اش ترمیم می‌شود. بنابراین آینده کاملاً روشن است. من فکر می‌کنم تا ده سال دیگر ما بتوانیم بیشتر بیماری‌ها را از این طریق درمان کنیم.

دکتر مسعود خاتمی نیز همانند سایر پزشکان در غرب معتقد است که دکتر شراف باید متد درمانی خود را در مجامع علمی مطرح کند و تأيید آن‌ها را کسب کند. اما قدر مسلم این است که دکتر شراف تاکنون 300 بیمار از انواع متفاوت را با شیوه‌ی تزریق سلول‌های بنیانی جنینی شفا داده است. عوارض احتمالی این شیوه‌ی مداوای بیمارانی که معالجه‌ی آنان تاکنون امکان‌پذیر نبوده تنها در آینده مشاهده خواهد شد اما بیمارانی که از همه جا ناامید شده‌اند در فکر عوارض احتمالی و یا در انتظار تأيید جوامع بین‌المللی پزشکی نیستند و برای نجات از درد و رنج به هر دری می‌زنند. هر روز صف‌های بیماران رانده‌شده از مراجع پزشکی دیگر در مقابل کلینیک دکتر شراف در دهلی‌نو طولانی‌تر می‌شود، بیمارانی چون سونیا اسمیت که بیش از ده هزار کیلومتر را پیمود تا این شیوه را بیازماید. و اکنون قانع شده که زحمتش به هدر نرفته است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

momken ast ke adress dr shrof ra be man bedahid. az shoma sepasgozaram
besyar amoozandeh bood

-- hossain Taghavi ، May 26, 2007

لطفا آدرس و یا سایت مرتبط با خانم دکتر شراف را بنویسید. مطمئنا بیماران زیادی با مشخصات پاراگراف آخر این متن در اطراف همه وجود دارد. با تشکر از مطالب و خبرهای سودمند شما.

-- سمیه ، May 27, 2007

مقاله بسیار جالبی بود لطفا اگر امکان دارد آدرس و یا نام بیمارستان و آدرس دکتر شراف را بنویسید و یا در صورت امکان آن را ایمیل کنید . با تشکر فراوان

-- ترانه ، May 29, 2007

Ba salam, aya emkan darad ke baz ham ba in khonome doktor Shroff tamas begirid va beporsid ke aya emkane darmane falaje atfal ham hast ba raveshe moshabeh? Az doktor Masoude Khatami ham betavanid beporsi besyar besyar sepasgozaretan mishavam.
Ba sepas va mehr armaghani

-- Armaghani ، May 29, 2007

سلام
لطفا ايميل خانم دكتر شراف را به من بدهيد. من دچار ضايعه نخاعي هستم و خيلي به اين نوع درمان نياز داردم

-- نسيم ، Jun 3, 2007

khahesh mikonam telefon va adrese bimarestan dehli no ya doctor sheraf ra be man bedahid

-- فرح عبدا...پورابدی ، Jan 5, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)