تاثير تحريم ایران بر صنعت گاز و خط لوله صلح
جمشید اسدی استاد اقتصاد در فرانسه
پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، به علت کهنگی تجهيزات، نشت نفت و تحريم آمريکا عليه سرمايهگذاری شرکتهای خارجی در ايران، نرخ رشد توليد نفت در کشور رو به کاهش گذارده و در همان حال، مصرف داخلی انرژی به شدت افزايش يافته و به حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسيده است.
بدين ترتيب هر سال سهم کمتری از توليد نفت، به صادرات اختصاص میيابد و درآمد کمتری نصيب کشور میکند. متوسط صادرات نفت ايران که در دوره پيش از انقلاب در حدود ۶ میلیون بود، امروز در حدود ۴ ميليون بشکه در روز است. از همين رو، راهاندازی و صدور گاز برای تأمين نيازهای مالی، اهميت ويژهای برای نظام جمهوری اسلامی يافته است. گفتنی است که ايران با در اختيار داشتن ۱۵ تا ۱۸درصد منابع گازی ثبت شده در جهان که بالغ بر ۹۴ تريليون فوت مکعب تخمين زده میشود، بلافاصله پس از روسيه در مکان دوم جهان قرار دارد.
اما تحريم اقتصادی آمريکا و فشار بينالمللی کماکان مانع اصلی رشد و راه اندازی صنعت گاز در کشور است، به طوری که صادرات گاز ايران نسبت به حجم ذخاير آن فوقالعاده اندک و عملا محدود به بازار ترکيه است.
در چنين شرايطی، جمهوری اسلامی میکوشد تا موافقت هند و پاکستان را برای فروش گاز به آن دو کشور از طريق خط لوله کسب کند و راه حلی برای جبران درآمد رو به کاهش نفت بيابد. جمهوری اسلامی تمايل دارد اين خط لوله را پيش از سال ۲۰۱۱ ميلادی به کار اندازد.
تنش دو جانبه٬ تاثیر سه جانبه
قرار است اين خط لوله دو هزار و ۷۰۰ کيلومتری که از سوی ايران خط لوله "صلح" ناميده شده است در عمق یک تا یک و نيم متری زير سطح زمين احداث شود و بندرهای عسلويه ايران در خليج فارس، گوادر و کراچی در جنوب شرقی و جنوب مرکزی پاکستان را به هم متصل ساخته و تا يکی از نقاط مرزی هند امتداد يابد. هم اکنون هند بيش از ۶۰ درصد انرژی مصرفی خود را وارد میکند، و با توجه به رشد اقتصادیاش در آينده بازهم به انرژی بيشتری نياز خواهد داشت. واردات نفت پاکستان نيز هم اکنون در حدود ۱۶ ميليون تن در سال است که تخمين زده می شود در سال ۲۰۲۵ به ۱۰۰ مليون تن افزايش يابد. خط لولهای که از ميدان پارس جنوبی آغاز میشود، در حدود روزی ۳۰ ميليون متر مکعب گاز به پاکستان و ۶۰ ميليون متر مکعب گاز به هند انتقال خواهد داد.
از زمان کشف ميدان عظيم گاز پارس جنوبی در سال ۱۹۸۸ که با ذخايري بالغ بر ۴۵۰ تريليون فوت مکعب يکی از بزرگترين ميادين گازی جهان به شمار میرود، ايران برای توسعه فازهای مختلف اين ميدان، استخراج هر چه بيشتر گاز و دستيابی به بازارهای صادرات گاز به ويژه در هند و پاکستان دست به کار شد.
اما باوجود اهميتی که ميدان گازی پارس جنوبی در برآوردن نيازهای مالی جمهوری اسلامی و تامين سوخت هند و پاکستان دارد، اجرای طرح خط لوله صلح با وجود سابقه بيش از ۱۰ سال مذاكراه ميان سه كشور، به دلایل تنش ميان هند و پاکستان، اختلاف بر سر قيمت، تامين هزينه، و تحريم اقتصادی و فشار آمريکا، تا کنون معلّق مانده است.
ايران و پاکستان در سال ۱۹۹۵ برای احداث خط لولهای به منظور انتقال گاز طبيعی ميدان پارس جنوبی واقع در آبهای خليج فارس به بندر کراچی به توافق اصولی رسيدند. اما پس از برآورد هزينه و انجام مطالعات تکميلی، ايران پيشنهاد کرد که خط لوله مورد نظر از پاکستان به هند ادامه يابد. اما با وجود نياز فراينده هند به سوخت، پيشنهاد ايران با استقبال هند روبهرو نشد. چراکه بنابر باور برخی از تحليلگران هندی، با توجه به روابط دشوار هند و پاکستان، اجرای خط لوله صلح، میتواند امنيت تامين انرژی هند را در گرو پاکستان و احتمال اقدامات خصمانه اين کشور قرار دهد.
لولهای برای بهبود روابط
بنا بر ادعای مقامات جمهوری اسلامی٬ خط لوله انتقال گاز ايران به هند از طريق پاکستان باعث بهبود روابط دو کشور خواهد شد. چرا که پاکستان با برخورداری از درآمد ناشی از دريافت حق ترانزيت، در امر صدور گاز ايران به هند هرگز اخلال نخواهد کرد و در حفظ امنيت مسير انتقال گاز به هند کوشا نيز خواهد بود. این نکتهای است که مقامات پاکستان در گذشته نیز بر آن تاکيد کرده بودند.
گذسته از مشکل سياسی تنش ميان هند و پاکستان، ايران و هند هنوز بر سر قيمت گاز اختلاف دارند. قيمت پيشنهادی جمهوری اسلامی، با توجه به قيمت جهانی نفت، برای هر میلیون واحد حرارتی و با توجه به ۳ درصد افزایش قیمت سالانه٬ ۶ یورو (۷ دلار و ۵۰ سنت) است. اين در حالی است که قيمت پيشنهادی هند، کمی بيش از نصف قيمت پيشنهادی ايران، يعنی مبلغی در حدود سه یورو و ۵۲ سنت (چهار دلار و ۲۵ سنت) است. برای يافتن راه حلی در اين مورد، دو طرف پذيرفنتد تا تعيين قيمت را به يک شرکت مشاورتی واگذارند.
شرکت مشاور بینالمللی گافنی که برای تعیین قیمت مورد اختلاف گاز میان سه کشور ایران، هند و پاکستان تعیین شده بود، پیشنهاد کرد قیمت گاز صادراتی ایران براساس متوسط بهای ۶ ماهه سبد گاز ژاپن، يعنی ۳۰ درصد کمتر از پيشنهاد پيشين ايران، محاسبه شود.
پیشنهاد قبلی ایران عرضه هر میلیون واحد گرمایی گاز به قیمت ۱۰درصد نفت خام برنت دریای شمال به اضافه دو دلار و ۱۰ سنت ثابت بود که اکنون به 3/6 درصد سبد گازی ژاپن به اضافه یک دلار و ۱۵ سنت کاهش یافته است. بدين ترتيب، براساس فرمول جدید، اگر در قيمت نفت در بازار جهانی ۶۰ دلار باشد، قیمت گاز صادراتی ایران برای هر میلیون واحد گرمایی چهار دلار و ۹۳ سنت خواهد بود. در صورت اجرای اين طرح، ارزش کل صادرات گاز ایران طی ۲۵ تا ۳۰ سال آینده در چارچوب این قرارداد به ۱۴۵میلیارد دلار خواهد رسید.
هزینههای بالا٬ رقیبان فرصت طلب
گذشته از قيمت، يکی ديگر از مشکلات بزرگی که برای راهاندازی طرح خط لوله صلح وجود دارد تامين هزينه چنين طرح بزرگی است که انجام آن در شرايط عادی نيازمند تشکيل کنسرسيومهای بزرگ مالی، بانکی و تکنولوژيک است که در شرايط کنونی با توجه به تحريم و فشار اقتصادی آمريکا و نيز اعمال مجازاتهای اقتصادی از سوی سازمان ملل عليه ايران، بسيار مشکل به نظر میرسد.
هزینه ساخت خط لوله صلح در حدود ۷ تا ۸ ميليارد دلار يا حدود شش میلیون و ۶۰۰ هزار یورو است. به منظور حل اين مشکل، پاکستان که بابت عبور مجوز اين خط لوله از خاک خود حق ترانزيت خواهند گرفت میکوشد موافقت روسیه را برای مشارکت در احداث خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند جلب کند.
ايران برای فروش گاز به هند و پاکستان و بازار رو به رشد آسيای شرقی با رقابت دو کشور ديگر صادر کننده نفت، قطر و ترکمنستان نيز روبهروست. کشور قطر با پشتيبانی آمريکا در حال به مرحله اجرا درآوردن طرح دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری برای ساختن شهرک انرژی و برپايی بزرگترين بورس گاز به دلار در جهان است. گذشته از آن، آمريکا برای توليد برق اتمی به وسيله راکتورهای آب سبک و تکنولوژی پيشرفته هستهای به هند نیز ياری میرساند.
لینک مطلب مرتبط:
ایران وارد کننده نفت در سال ۲۰۱۵؟
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|