خانه > خارج از سیاست > ایرانیان خارج از کشور > رسیدن به کانادا، پس از دوسال سرگردانی | |||
رسیدن به کانادا، پس از دوسال سرگردانیعلی شریفیان۲۳ مارس ۲۰۰۷ برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید. روز سهشنبهی هفتهی گذشته خانم زهرا کمالفر، همراه با پسر ده سالهاش داود و دختر هیحده سالهی خود آنا، در میان استقبال و هیجان برادرش نادر و همچنین گروهی از ایرانیان ونکوور به کانادا رسیدند. البته بعد از فرود هواپیمای حامل این خانواده در فرودگاه ونکوور، حادثهی غیر مترقبهای رخ داد: خانم کمالفر در دستشویی هواپیما سیگار کشیده بود. مأموران وی را به مدت سه ساعت نگاه داشتند، اما بدون آن که به خاطر این کار خلاف قانون جریمهاش کنند به وی اجازه دادند به سالن فرودگاه وارد شود. خانم کمالفر در سال ۲۰۰۴ همراه همسرش، بهخاطر شرکت در تظاهراتی سیاسی، دستگیر و زندانی شده بود. وی بر این باور است که شوهرش را اعدام کردهاند. «ما ۲۳ ماه زندگی بسیار سختی داشتیم» در ژانویهی گذشته تلویزیون سی بی سی کانادا گزارشی را از وضعیت تأثرانگیز این خانواده در فرودگاه مسکو پخش کرد. گروهی از جامعهی ایرانیان ونکوور، و همینطور فعالان حقوق بشر، از دولت کانادا خواستند که به وضعیت این خانواده رسیدگی کند. بعد از مدتها، «کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل» (UNHCR) به آنها پناهندگی داد و بهدنبال آن، کشور کانادا این خانواده را به عنوان مهاجر پذیرفت. خانم کمالفر در فرودگاه در تشکر از دولت کانادا گفت: آنا، دختر وی، نیز احساس خود را از رسیدن به کانادا این گونه بیان کرد: خانم کمالفر، بعد از چند کلمهای که خطاب به خبرنگاران حاضر در فرودگاه گفت، از فرط هیجان، برای چند دقیقه بیهوش شد. او پس از به هوش آمدن، همراه با برادرش نادر، که بعد از چهارده سال او را دیده است، فرودگاه را ترک کرد. خانم نگار آزموده، وکیل این خانواده، میگوید اکنون که کانادا این خانواده را به عنوان مهاجر پذیرفته، دو فرزند خانم کمالفر در کانادا آیندهی روشنی پیش روی دارند. برگزاری پنجمین کارناوال نوروزی ایرانیان مونترآل نمایش آثار هنرمند سفالگر محمود بقائیان در موزهی فیلادلفیا استقبال از جشن چهارشنبه سوری انجمن دوستداران زرتشت دکتر بهروز شریف نائینی، بنیانگذار این انجمن، در بارهی این جشن و همچنین انجمن دوستداران زرتشت، به رادیو زمانه گفت: بیگانگی نسل دوم مهاجران ایرانی با زبان فارسی و فرهنگ ایران بهعنوان نمونه، در مونترآل بعد از حدود تقریبا سه دههای که از مهاجرت ایرانیان میگذرد، دو مدرسه به آموزش زبان فارسی به فرزندان نسل اول مهاجران مشغول هستند. مدرسهی دهخدا قدیمیترین مدرسهی فارسیست که حدود بیست سال پیش کارش را شروع کرد و در حال حاضر تقریبا هشتاد دانشآموز، هر هفته روزهای شنبه، به مدت سه ساعت در آنجا به یادگیری زبان فارسی میپردازند. مدرسههایی مثل مدرسهی دهخدا، در بیشتر مناطق و شهرهای دنیا که ایرانیان در آنجا زندگی میکنند، در تلاش آموزش زبان فارسی به نسل دوم مهاجران ایرانی هستند؛ اما آن چه واقعیات نشان میدهد، کار این مدرسهها نتایج چندانی نداشته، و جز در موارد استثنایی، و به کوشش پدر و مادرها، نسل دوم ایرانیان با زبان فارسی و در نتیجه با فرهنگ ایرانی بیگانه هستند. افراد زیادی از اهل فرهنگ و کارشناسان مسایل روانشناسی و جامعهشناسی مهاجرت از دیدگاههای گوناگون به این موضوع مهم پرداختهاند. احمد شاملو (الف – بامداد) در یکی از سخنرانیهای خود، در بیش از یک دهه پیش، در آمریکا، این پدیده را از نگاه خود تجزیه وتحلیل کرد. شاملو در آن سخنرانی ابتدا قسمتی از سفرنامهی طنزی را که در حال نگارش آن بود (و موضوع آن مسألهی اختلاط و قاطی کردن نامعقول زبان فارسی و انگلیسی بود) خواند، سپس به مسأله و بحران بیگانگی نسل دوم مهاجران ایرانی با زبان فارسی پرداخت: فرامرز فرجی دو فرزند پنج و هشت ساله دارد که در مدرسهی دهخدا فارسی یاد میگیرند. آقای فرجی از انتظارات خود در مورد آموزش زبان فارسی به فرزندانش اینطور میگوید: کتایون شیبانی، که از خانوادهای هنرمند است و علاقه به موسیقی، شعر، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی جزیی از زندگی خانواده و خویشان وی بوده و هست و فرزندانش زبان فارسی را عالی حرف میزنند، در بارهی مشکل یادگیری زبان فارسی نسل دوم مهاجران این طور فکر میگوید: خانم دکتر مشعوف سه دختر دارد که در کانادا به دنیا آمدهاند و هر سه فارسی را بسیار خوب حرف میزنند. خانم دکتر مشعوف یکی از گردانندگان و آموزگاران مدرسهی دهخداست. وی در مورد نقش پدران و مادران در آموزش زبان فارسی به فرزندانشان انتقاداتی دارد: --------------------------
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|