سیمرغ جشنواره احوال عکاسان را هم پرسید
پویان طباطبایی
pooyan@pnvp.com
گفت و گو را اینجا گوش کنید.
جشنواره سینمایی فجر امسال پرحادثه بود. از حذف فیلم مهرجویی با نام "علی سنتوری" و بازگشت مجددش به لیست نمایش تا نارضایتی دستاندرکاران سینما از نحوه تقسیم سیمرغها و حضور مسعود دهنمکی به عنوان کارگردان و سخنرانی جنجالی او در اختتامیه که گفت "من نه مرغ میخواهم و نه سیمرغ".
اما از نکات مثبت و قابل تأمل امسال بازگشت بخش عکاسی فیلم پس از ۸ سال بود. در این بخش که خود زیرمجموعه بخش مواد تبلیغاتی و اطلاعرسانی بود٬ ۱۲ فیلم حضور داشتند که هیات داوران ۵ عکاس فیلم را نامزد سیمرغ بلورین اعلام کردند.
بابک برزویه برای فیلم "حکم"٬ غوغا بیات برای فیلم "یک تکه نان"٬ علی زارع بزای فیلم "وقتی همه خواب بودند"٬ عبدالله عبدینسب برای فیلم "گرگ و میش" و مقداد شمس الواعظین برای فیلم "تقاطع".
سرانجام روز یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۵ سیمرغ بلورین جشنواره فجر در بخش عکاسی فیلم در دستان علی زارع هنرمند جوان و با آتیه آرام گرفت.
وی که ۲۶ سال دارد سال ۸۳ جایزه بهترین عکاس تئاتر فجر را نیز از آن خود کرده است.
درتماس تلفنی که با آقای زارع داشتم گفت:
من اصلاً فکر نمیکردم که جایزه به من برسد وحتی میخواستم در مراسم شرکت نکنم چون کار داشتم. ولی رفتم و نشستم و وقتی صدایم کردند، رفتم بالا جایزه را گرفتم، همه چیز عادی بود ولی شوکه شده بودم. مثل اینکه یک جورایی خیلی سریع این اتفاق افتاد. وقتی آمدم، گرفتم، رفتم بعد از دو سه ساعت تازه متوجه شدم که چه اتفاق خوبی افتاده، چون این جشنواره تقریباً یکی از معتبرترین جایزههای عکس ایران است ومهمترین فستیوال فیلم ایران. روی این حساب تقریباً خیلی خوشحال شدم، یعنی اصلاً باورم نمیشد که این اتفاق بیافتد.
وقتی برای دریافت جایزه به روی صحنه رفتی، چه گفتی؟
خیلی خوشحالم که این سیمرغ به جمع پرندههای جشنواره فجربرگشت و از تهیه کننده فیلم وقتی همه خواب بودند تشکر کردم که این فرصت را دراختیار من گذاشته بود.
نظرت در رابطه با عکاسی فیلم، در ایران چیست؟
در ایران به شدت به عکاسی فیلم نگاه انتقادی دارم به دلیل اینکه اولاً این مقوله نه تنها از طرف تهیه کننده و سرمایهگذاران فیلم مورد توجه قرار نمیگیرد. تعداد انگشت شماری از تهیه کنندهها هستند که مقوله عکس فیلم برایشان مهم است. به غیر از آن خود عکاسان سینما هم اصولاً دارای نگاه حرفهای راجع به این مساله نیستند. چراکه فقط برایشان مهم است که کادر، کادر دوربین باشد و کوچکترین توجهی به عکاسی پشت صحنه که نوعی از عکاسی مستند هست، ندارند. روی این حساب ما یک نوع کلیشه را هر سال از این کار میبینیم.
عکس فیلم، اینگونه خوب میشود که به عکاسی پشت صحنه توجه زیادی کند چرا که به نظر من، پشت صحنه خیلی مهمتر از صحنه است. صحنه در خود فیلم به نمایش در میآید.
در رابطه با اخلاق عکاسی در ایران نظری داری؟
تقریباً جای تاسف دارد. چرا که یک ضربالمثلی را که من همیشه میگویم این است که ؛چی میشود که بچهها دوربین دست میگیرند و اخلاقشان تغییر میکند".
معنی انتقاد در ایران تغییر کرده و تبدیل شده به توهین و بد و بیراه گفتن و اعتراض کردن، تا انتقاد کردن.
روند پیشرفت عکاسی ایران، مدیون بچههای جسوری است که خودشان خودسرانه شروع کردند. یک تعدادی از عکاسان ما که به بعضی از نهادها و ادارات رفتهاند از لحاظ بحث مالی و بیمه و خیلی چیزهای دیگرتامین هستند. افتادهاند در دایره تکراری. کارمند، کسی است که صبح میرود و بعد از ظهر میآید. خلاقیتی هم در کارش نیست. به نظر من پای عکاسها را نباید ببندند و عکاس باید خلاق باشد، سفر کند.
حرف آخر اینکه امیدوارم که مقداری بستر کارهای هنری در ایران درست شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|