تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

دلی دارم و حسرت درناها

سام خسروی‌فرد*

می‌توان عشق را از آنان آموخت. با یار و همراهش می‌‌آمیزد و چنان كه سال‌های فراغ را تا پایان عمر با تنهایی سپری می‌كند.


درناها در آلمان غربی- عکس: AFP PHOTO DDP/MICHAEL URBAN

در طبیعت بسیارند پرندگانی كه چنین عاشقانه با دلدار روزگار می‌گذرانند اما در میان آنها دلدادگی درناها داستانی دیگر است. درناها را می‌توان نماد عشق دانست. ۱۲ نوع درنا در گستره خاكی تا كنون شناسایی شده‌اند، همگی آنها به نسبت پرندگان دیگر بزرگ جثه‌اند، رنگ پرو بالشان به‌طور عمده خاكستری و یا سفید است و پا و گردنی بلند دارند. گرچه مشخصات ظاهری آنها با یكدیگر متفاوت است و هر یك در گوشه‌ای از جهان یافت می‌شوند با این حال تمامی آنها در دو ویژگی شریكند. همگی مهاجرند و پرندگانی تك‌همسر هستند، پس از مرگ یكی، جفت دیگر، باقی مانده عمر خود را گرچه در جمع و گله می‌گذراند اما این حضور در عین تنهایی است.

سه نوع درنا به ایران مهاجرت می‌كنند؛ درنای كوچك، معمولی و سیبری. از این سه گونه پرنده، حلقه انقراض بر گردن درنای سیبری افتاده است. جمعیت اندك این پرنده در جهان سبب شده توجه جهانی به آن معطوف شود و در قالب پروژه‌ای شش ساله و یك میلیون دلاری، كشور‌هایی كه مسیر سفر ومهاجرت این پرنده زیبا را تشكیل می‌دهند برای نجات آن تلاش كنند.

درنای سیبری تقریبا در سه نقطه از جهان پراكندگی دارند؛ جنوب چین، هند و باخره سیبری روسیه. جمعیت هر سه گروه نیز بسیار اندك است. درناهایی سیبری كه مهمان زمستانه ایران و منطقه فریدون‌كنار مازندران هستند به گروهی تعلق دارند كه در شمال روسیه تولید مثل می‌كنند. سال‌های دور این پرنده به طور اتفاقی در آسمان ایران دیده می‌شد تا این كه اواخر دهه ۶۰ خورشیدی ۱۱ درنای سفید سیبری در دامگاه فریدون‌كنار دیده شدند. سال بعد و سال‌های بعد این تعداد كاهش یافت تا جایی كه امسال تنها یك جفت برای مهمانی زمستانی، به شمال ایران آمدند.

می‌رقصند و می‌روند

شكار در مسیر مهاجرتشان مهمترین عامل تهدیدی است كه این دلدادگان را از هم جدا می‌كند. بخش‌هایی از پروژه نجات درنای سیبری در ایران موفقیتی قابل توجه داشت؛ دامگاه‌داران در فریدون‌كنار كه در زمستان از راه صید و شكار پرندگان مهاجر روزگار می‌گذرانند، در حفاظت درناها نقشی شگرف ایفا كردند.

به غیر از جلب مشاركت و همكاری مردم فعالیت‌های دیگری نیز در ایران انجام شد، از جمله انتقال جوجه‌های درنا از مراكز پرورش روسیه به ایران برای تقویت جمعیت پرندگانی كه زمستان‌ها مهمان شمال كشورند و با گرم شدن هوا راهی زادگاه خود می‌شوند و راهی طولانی را طی می‌كنند.

برنامه تقویت جمعیت درناهای سیبری چندان موفقیت‌آمیز نبود. در سال نخست جوجه درنا با گروه سفر نكرد. سال بعد نیز جوجه دیگر با گروه در سفر به سرزمین مادری همراه شد اما میانه راه ناپدید شد و دستگاه راداری كه روی آن نصب شده بود از كار افتاد.

درنای سیبری در زمان تولید مثل آواز می‌خواند، می‌رقصد و پروبالش را می‌آراید. اواسط بهار زمان تخم‌گذاری است. این پرنده معمولا دو تخم می‌گذارد كه یكی از آنها در اولین روزهای تابستان به دنیا می‌آید. درناها زمین‌های باز و دشت‌های سیلابی را برای زندگی انتخاب می‌كنند و در صورت احساس كوچك‌ترین خطر پرواز می‌كنند و چند كیلومتر دورتر به زمین می‌نشینند.

برای نجات این پرندگان زیبا باید با آنان همراه شد و احساس عشقشان به یكدیگر را به تمامی دریافت. پرندگانی چنان دلداده جفت خود می‌شوند كه پس از مرگ یكی دیگری تا پایان عمر در عین حضور در جمع،‌تنهایی را برمی‌گزیند. چنین عشقی آیا در میان آدمیان باقی مانده است؟

Share/Save/Bookmark

*کارشناس و روزنامه‌نگار محیط‌ زیست
تیتر برگرفته از شعر «شبانه» شاملوست: پر پرواز ندارم اما دلی دارم و حسرت درناها
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)