تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با کاوه مظفری، جامعه‌شناس و مددکار اجتماعی

مسافرکش ایرانی و آزار زنان

داریوش رجبیان

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

اخیرا گزارشی به‌دست ما رسیده از دستگیری یک جوان ۲۴ ساله در تهران که با پوشش مسافرکش به هتک ناموس یک دختر جوان دست زده. با توجه به اینکه این جریان دارد به شکل یک پدیده نامطلوب باعث نگرانی خیلی‌ها می‌شود، امروز گفت‌وگویی داشتم با کاوه مظفری جامعه‌شناس و مددکار اجتماعی در تهران درباره‌ی آسیب‌پذیری برخی از زنان و دختران در ایران.

رادیو زمانه: بیشتر در مورد آزار و اذیت زنان است که در روزنامه‌های ایران اخیرا و مرتبا در این مورد گزارش می‌شود و می‌گویند در مکانهای عمومی این آزار و اذیت‌ها بیشتر است و بويژه هنگام رفت و آمد با اتومبیل‌های شخصی که بطور آزاد و بدون پرونده مسافر حمل می‌کنند. می‌خواستم بدانم از نظر جامعه‌شناسی و مددکاری اجتماعی چگونه با این مسئله برخورد می‌شود و چه اقداماتی در مقابله‌ی با آن انجام داده یا انجام می‌دهند؟

کاوه مظفری: در ابتدا در رابطه با این پدیده توضیحی بدهم. سابقه‌ی این اتفاق سابقه‌ای طولانی‌ست. کلا در فضای عمومی و در عرصه‌ی عمومی فضای ایران، فضایی نیست که زنان ایرانی به راحتی بتوانند و مستقیما با مرد فعالیت اجتماعی داشته باشند و مورد خشونت‌های مختلف واقع نشوند. حالا این آزارها از لفظی ممکن است شروع بشود تا آزارهای جنسی و بدنی و بسته به فضا و محیط‌اش ممکن است شدتش فرق بکند. این پدیده که فکر می‌کنم بیشتر مدنظر شما هم هست درباره خودروهایی که مزاحمت ایجاد می‌کنند، برمی‌گردد به اواخر دوره‌ی سازندگی به این طرف که زیاد شده است. مثل دیگر آزادیهای اجتماعی که اتفاق افتاد، این هم از آن دوره رشد کرد.

رادیو زمانه: از نظر یک جامعه‌شناس می‌توانید توضیح بدهید چرا رشد کرد و چه بستری وجود داشت که بر مبنای آن ما این پدیده را داریم؟

کاوه مظفری: در واقع رابطه‌ی آزاد اجتماعی میان زن و مرد فضایی برایش مهیا نیست، یعنی یک بستر منطقی، یک بستر اندیشیده شده یا یک بستر طبیعی برایش مهیا نیست که این رابطه درست برقرار بشود. به همین خاطر حالا اگر حتا بخواهیم به این پدیده به شکل غریزی هم نگاه کنیم، که حالا نگاه بدی هست، ولی اگر بخواهد این مسئله در جامعه‌ای رفع بشود، مردم می‌گردند دنبال ساده‌ترین راهها و از حداقل امکان استفاده می‌کنند. وقتی در دوره‌ی سازندگی بعد از جنگ فضا تا حدودی باز می‌شود و این بازشدن مسلما برای مردها چندین برابر زنها بوده، امکانی به مردها می‌دهد و فرصتی برایشان فراهم می‌کند که از آن حداقل فرصت در عرصه‌ی عمومی استفاده کردن برای برقراری این رابطه سوءاستفاده بکنند و یا حتا استفاده‌ی خوب بکنند،‌ ولی هم به لحاظ اینکه در فرهنگ اجتماعی یاد نگرفته‌اند این رابطه را چگونه برقرار بکنند و از طرف دیگر برمی‌گردد باز به آن فرهنگ مردسالاری که در ایران ریشه‌ی تاریخی دارد، نوع رابطه‌ای که برقرار می‌شود رابطه‌ی سلطه هست، رابطه‌ای‌ست که می‌خواهد زن را تسخیر بکند چه به لحاظ ذهنی‌ـ روانی و چه به لحاظ فیزیکی‌ـ بدنی و از آن رابطه استفاده بکند و بهره‌مند بشود.

رادیو زمانه: آیا در مقیاس گسترده در ایران کارهایی یا اقداماتی انجام می‌شود برای مقابله با این پدیده؟

کاوه مظفری: مقابله با این پدیده در دو سطح باید باشد. تجربه‌ای که من شنیده‌ام کشورهای دیگر دارند، مثلا در اروپا، مقابله‌ای‌ست که از طرف خود جامعه در سطح اجتماعی صورت می‌گیرد، حالا چه از طرف گروههای فمینیستی و چه از طرف زنانی که در زمینه‌ی مسایل زنان کار می‌کنند. بعنوان مثال یادداشت کردن شماره‌ی این ماشین‌ها و مطرح کردن‌شان در عرصه‌ی عمومی تا مردم بشناسند، نوعی از مکانیسم‌های آبروبردن که در ایران هم شبیه به این پیشنهادهایی داده شده در محافل فمینیستی که این کار را بکنید که البته در حد طرح بوده، اینکه سایتی تهیه بشود، عکس و تصویر تمام راننده‌هایی که این کار را می‌کنند در آن سایت زده بشود تا آبروی اینها برود و یکسری مراحل بعدی که چگونه می‌شود با اینها مقابله کرد. یا یک کار دیگر که البته این از طرف گروه دیگری از فعالین اجتماعی بود، مثل آنهایی که در زمینه‌ی ایدز کار می‌کردند و یکسری از مبتلایان به ایدز با این افراد سروکار داشتند، بخاطر اینکه این نوع راننده جزو گروههای خودرو روبه‌رو با خاطر محسوب می‌شوند و کاری که می‌کردند این بود که سوار ماشین این دست افراد می‌شدند فقط بخاطر اینکه به اینها آموزش بدهند در خصوص اینگونه مسایل که از آسیب‌هایش بکاهند. کارهای دیگری هم در این شکل انجام شده در سطح اجتماعی که خب، خیلی کم بود.

رادیو زمانه: ولی اقدام فرماندهی انتظامی استان تهران در مورد یکی از حوادث مشابهی که صورت گرفته با تاسف می‌گوید که یکی از عواملی که همواره سبب ترغیب و تحریک بزهکارها به ارتکاب جرم می‌شود، وجود بستر جرم در خود جامعه است و در مورد آن حادثه بخصوص می‌گوید مثلا، دخترها و زنها نهایتا خیلی هوشیاری کافی به‌خرج نمی‌دهند و سوار خودروهایی می‌شوند که گویا مسافرکش هستند و در واقع مسافرکش نیستند و خودروهای شخصی‌اند. یعنی منظورش این است که زنها و میزان آگاهی زنها و دخترها باید بالاتر برود تا چنین اتفاقی نیفتد. آیا می‌شود واقعا فقط زنها و دخترها را متهم دانست در چنین مواردی؟

کاوه مظفری: بله، یک سطح‌اش ناآگاهی زنهاست، ولی این امکانپذیر نیست. بعنوان مثال، در شهر تهران راننده‌هایی که شخصی کار می‌کنند، که اکثریت‌شان هم آدمهای خوبی هستند و فقط کسب درآمد می‌کنند، خیلی بیشتر از تاکسی‌های مجوزدار است و به همین خاطر تشخیص‌دادن از نوع ماشین و قیافه‌ی راننده برای اینکه یکنفر مثلا برای سبک و سنگین کردن اینکه سوار آن ماشین بشود یا نشود، هیچوقت صددرصد امکانپذیر نیست و سوارنشدن هم یعنی فقط باید منتظر شد تا ماشین رسمی بیاید که این هم حداقل هزینه‌ی زمانی دربردارد و یا ممکن است دیر بشود و بالاخره سوار یک ماشین دیگر بشود. ولی همانطور که شما هم گفتید یک سطح‌اش برمی‌گردد به مسافرها و سطح‌ دیگرش برمی‌گردد به فرهنگ خود مردها، فرهنگ مردانه. ممکن است یک مردی به لحاظ اجتماعی و فرهنگی حتا انسان خوبی باشد، ولی در موقعیتی قرار بگیرد که اگر امکان سوءاستفاده برایش پیش بیاید این کار را بکند. این آموزش به مردهای ما داده نشده و در واقع آنقدر فرصت مناسب برای انجام این سوءاستفادها برایشان هست که اگر در این موقعیت قرار بگیرند، ممکن است این کار را بکنند.

رادیو زمانه: شاید یک راه دیگرش هم این باشد که وسائط نقلیه شخصی در ایران باید ساماندهی بشود و اینکه چنین کاری انجام می‌شود یا نه، من خیلی مطمئن نیستم.

کاوه مظفری: چنین طرحی را شهرداری داشته برای تاکسی‌هایی که نارنجی‌رنگ‌اند و علامت دارند و یکسری خودروهای دیگر را که مسافرکش بوده‌اند تبدیل کرد به خودروهای راهی، ولی هنوز تعداد آنهایی که مجوز ندارند خیلی زیاد است. ولی بحث من بیشتر این است که مقابله کردن با این پدیده فقط از طریق دولت و فقط در سطح سیاسی امکانپذیر نیست که دولت فرضا بیاید تصویب بکند که با این راننده‌ها برخورد بشود یا این راننده‌ها شناسایی می‌شوند و با آنها برخورد می‌شود و آنها مجازات می‌شوند. این راه‌حل نیست به دو دلیل. اولا اینکه در سطح دولتی‌ست و از نگاه بالا و فقط نگاه مجازات دارد و جواب نمی‌دهد. و از طرف دیگر آن نگاه هم تازه در ایران نگاهی مردسالارانه هست و دولت به این چشم به راننده تذکر می‌دهد که شما ناموس جامعه و ناموس نظام مردسالار را به خطر انداخته‌اید، پس من با شما مقابله می‌کنم. یعنی فقط عوارض‌اش را می‌آید حذف می‌کند و خود مسئله را حل و برطرف نمی‌کند. به همین خاطر این به تنهایی کافی نیست، بلکه خود جامعه و خود فعالین جامعه باید اقدام بکنند برای مقابله با این پدیده.

رادیو زمانه: آقای مظفری خیلی متشکرم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)