خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > پرنسس غمگین | |||
پرنسس غمگینپانتهآ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶، پنجمين سالگرد مرگ پرنسس ثريا اسفندياری بختياری، همسر دوم محمد رضا شاه پهلوی است. تاريخ رسمی تولد ملکه پيشين ايران اول تيرماه سال ۱۳۱۱ ثبت شده، اما به روايتی سن او دو سال کمتر از اين بود و هنگام ازدواج با شاه، تاريخ تولدش را تغيير دادند، به همين دليل معلوم نيست که آيا او در سن ۶۹ سالگی يا ۶۷ سالگی چشم از جهان پوشيده است. در مهرماه ۱۳۲۷محمد رضا شاه که پس از جدايی از ملکه فوزيه خواهر ملک فاروق اول پادشاه مصر به دنبال همسر تازهای بود، پس از ديدن عکسی از ثريا به واسطه خواهرش شمس٬ ثريا را به ايران دعوت و از او خواستگاری کرد. در روز نوزدهم مهر ۱۳۲۹ نامزدی آن دو رسماً اعلام شد و در بيست و سوم بهمن همان سال در کاخ مرمر ثريا به عقد محمدرضا پهلوی درآمد.
نامزدی و عروسی شاه و ثريا دربار ايران را در صدر خبرهای جهان قرار داد. در تمام دنيا مردم تشنه اخبار مربوط به ثريا و شاه بودند. نيمهآلمانی بودن ثريا او را به خصوص در ميان شهروندان آلمانی بسيار محبوب کرده بود. به دور از هياهوی رسانهای در اطراف و اکناف دنيا، زندگی در دربار ايران برای ملکه جوان ملالآور و گاهی آزاردهنده بود. ثريا نه جاهطلب بود و نه اصولاً علاقه چندانی به سياست داشت و نقش همسر شاه به عنوان يک کدبانوی عادی برای او کاملاً کافی بود. تنها فعاليتهای رسمی او به عنوان ملکه، حضور در مراسم تشريفاتی، ايجاد جمعيت خيريه ثريا پهلوی و رسيدگی به امور عامالنفعه بودند. پس از مرگ عليرضا برادر شاه در يک سانحه هوايی و تنها وارث ممکن تاج و تخت، فشار بر ثريا برای به دنيا آوردن يک وليعهد اوج گرفت. آزمايشها و مداواهای گوناگون، حتی در خارج از کشور، نتيجهای ندادند. ثريا پس از ترک کشور از سوی دكتر محمدعلی هدايتی وزير دادگستری و سرلشكر نعمتالله نصيری فرمانده گارد سلطنتی ايران طلاقنامه خود را دريافت کرد. از اين زمان، سالهای تنهايی ملکه پيشين آغاز شدند. مطبوعات اروپا ديگر موضوعی جز ثريا، پرنسس غمگين، که عشق خود را به خاطر صلاح مملکت از دست داده بود نداشتند. زنان در سراسر اروپا و جهان بر سرنوشت غمانگيز و دراماتيک او میگريستند و هر خط از خبرهای مربوط به زندگيش را میبلعيدند. زندگی او به ژوزفين همسر ناپلئون بناپارت شاه فرانسه تشبيه میشد که او نيز از سوی عشق خود رانده شد. با نگاهی به سرنوشت بناپارت پس از جدايی از ژوزفين، اين تشبيه چندان هم دور از ذهن نيست. در اين مدت ثريا زندگی شلوغی را با مهمانيهای مجلل پياپی و در محاصره خاطرخواهان فراوان میگذراند. او از سنين نوجوانی به هنرپيشگی علاقه داشت و سعی کرد با استفاده از موقعيت فعلی خود، به اين رويای ديرين جامه عمل بپوشاند. ملکه پيشين در فيلم سه چهره يک زن بازی کرد، اما متأسفانه معلوم شد که چندان استعدادی برای هنرپيشگی در وجود او نيست. در آن زمان شايع شد که شاه تمام نسخههای موجود در بازار اين فيلم را خريداری کرد تا از به وجود آمدن يک رسوايی بزرگتر جلوگيری کند. طبق خاطرات اسدالله علم وزير دربار شاه٬ ثريا در سال ۱۳۵۴ در نامهای از شاه درخواست خريد آپارتمانی در پاريس را کرده بود که پاسخ مثبت گرفت. اما وقتی يک سال بعد تقاضای مستمری ماهيانه به مبلغ شش تا هفت هزار دلار را کرد، اين بار شاه به خشم آمد. بازی در فيلم سه چهره يک زن باعث آشنايی ثريا با فرنکو ايندووينا Franco Indovina يکی از کارگردانان فيلم شد و مدتی با هم زندگی مشترکی داشتند. اما ايندووينا نيز چند سال بعد در يک سانحه هواپيمايی جان خود را از دست داد. ثريا در اوج غم و افسردگی٬ رم را برای هميشه ترک کرد و در پاريس گوشه عزلت گزيد. او تنها گاهی در مهمانيهای سطح بالای اروپايی حضور پيدا میکرد و به ندرت اجازه مصاحبه با خبرنگاران را میداد، اما با اين حال هنوز چهرهاش از صفحات مجلههای اروپايی محو نشده بود. ثريا اسفندياری بختياری، ملکه پيشين ايران در بيست و پنجم اکتبر سال ۲۰۰۱ ميلادی مطابق با سوم آبان ۱۳۸۰ خورشيدی، در منزل خود در پاريس به مرگ طبيعی درگذشت. مراسم يادبود او در ساعت سه بعدازظهر روز ششم نوامبر در كليسای آمريکايی واقع در پاريس برگزار شد. از سوی خاندان پهلوی غلامرضا برادر شاه در مراسم شرکت کرده بود. خبرنگاران از سراسر دنيا در جلوی کليسا تجمع کرده بودند تا از مراسم گزارش تهيه کنند. جسد ثريا به وصيت او سوزانده شد و خاکسترش به آرامگاه خانوادگی اسفندياريها در مونيخ انتقال يافت. برادرش بيژن اسفندياری که به او دلبستگی بسياری داشت، چند روز پيش از خاکسپاری ثريا و در حين آماده کردن مراسم يادبود به مرگ ناگهانی درگذشته بود. پس از مرگ ثريا، کشمکش فراوانی بر سر ارثيه بزرگ او درگرفت که نزديک به ۷۵ ميليون يورو تخمين زده میشود. جواهرات ثريا در حراج سهروزهای در پاريس به مبلغ ۴ ميليون يورو به فروش رفتند، يعنی حدود ۵۰ درصد بيش از قيمت تخمينی. در ميان خريداران در کنار ايرانيان متمول، نمايندگان جواهرسازان معروف مانند کلف فن ارپلز Cleef Van Arpels و بولگاری Bulgari ديده میشدند. تجمع مردم در اين حراج آنچنان زياد بود که شروع آن ۴۰ دقيقه به تأخير افتاد. چون بيژن تنها وارث ثريا ساکن آلمان بود، دادگاههای آلمان بايد به ادعای وراثت حدود ۵۰ تن رسيدگی میکردند که هيچکدام مورد قبول قرار نگرفتند. يک سال پس از مرگ ثريا، اشخاصی ناشناس شبانه سنگ قبر ثريا در مونيخ را به رنگ آلودند و روی آن به آلمانی مغلوط و شکسته بر عليه او جملات توهينآميزی نوشتند. برنامه کامل و ترانهای را که برای ثریا سروده شده٬ از اینجا بشنوید
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
رژیم سلطنتی به زعم کاستیهائی که هیچکس منکر آن نیست بخش برجسته ای از تاریخ کشور ما را تشکیل میدهد . نمی دانم چرا بیشتر رسانه ها از بازگو کردن نکات مثبت آن امتناع داشته و تنها به ذکر حوانبی که گاه چندان نیز با حقیقت انطباق ندارد می بردازند .
-- منوچهر هوشیار ، Oct 27, 2006امیدوارم رادیو زمانه بیشتر به این مسائل ببردازد .
بد نبود به توطئهء اشرف بر علیه ملکه ثریا هم اشاره ای می کردید.
-- سوسکی ، Oct 27, 2006:: در فایل صوتی این گزارش به این موضوع پرداخته شده است- زمانه::
خيانتي كه در اين بيستو اندي سال به ايران وارد شددر تاريخ اين سرزمين بي سابقه بوده به هر حال اگر رژيم گذشته كاستي هايي داشت. تا اندازه اي براي ايران كار شد و در منطقه ايران سربلند بود.با تشكر از دست اندر كاران اين برنامه
-- ارش ، Oct 28, 2006همه بدبختی های این ملت که هم اکنون هم گریبانش را گرفته از شر همان سلسله [...] سلطنتی است
-- بیکار ، Oct 31, 2006یادآوری این تاریخ هم ملال اور است و هم خاطره انگیز. اون ربطی به کارهای شاه و سلطنت نداشت. امیدوارم همه منصفانه نگاه کنید.
-- حمید ، Nov 3, 2006من بااين حرفها كاري ندارم اميدوارم كه روزي برسه كه ...
-- يوسف ، Nov 8, 2006من وقتي تنها ميشم باخداي خود راز ونيازميكنم به خدامي گم.خدايا كي...منو...دوستانم يه كارخوبي پيدامي كنيم
چراكسي به فكرماجوانان نيست. بيكاري...
ديگرشماعزيزان بايدبه فكرماهاباشيدبه فرزندانتان...............ديگربس است
با خواندن اين متن كاملا براي ايران متاسف شدم . تمام دارايي اين زن متعلق به ايران مي باشد. اين بانو زماني ثريا شد كه ملكه ايران شد و قبل از آن معروفيت آن چناني نداشته. ايراني ها مي بايست حق خودشان را به دنيا نفروشند. به همين دلايل است كه از تخت جمشيد و بقيه بناهاي تاريخي چيزي باقي نمانده است. كاشكي فقط مقداري عرق ملي داشتيم و به ايران فكر مي كرديم.
-- نيوش ، Nov 14, 2006من کاری به سیاست ندارم من یک مورخم
-- gader ، Jul 6, 2007ولی ثریا واقعا زیبا بود .
kash dar mored princess soraya bishtar mineveshtid ,masalan dar mored maarasem khakseparish k chegone bood va ...
-- anzan ، Aug 14, 2007تمام این 75 میلیون یورو که ملکه ثریا دارد از آن ملت ایران است که از طرف شاه برای ایشان ارسال می شد لااقل دولت آلمان این اموال را برای کمک به بیماران خاص به ایران ارسال نماید تا صرف انسانهای شود که این همه از بیماری رنج می برند
-- بدون نام ، Sep 11, 2007فری - آ-غ
خشه.یعنی ما دیدیم خشمو شد.
-- گل ، Feb 9, 2008عالی
-- بدون نام ، Apr 6, 2008من می خواهم انی سئوال راکنم آیا من و شما هیچوقت اشتباه نمی کنیم ا زبازگویی خاطرا ت رژیم گذشته چه عایدمان می شود آیا اگر ما درراس ممللکت قرارمیگرفتیم بازهم دم از خودداری - نجابت - پاکی و مردم دوستی می زدیم - چهره افرادر کشاکش روزگار خود را نشان می دهد کمااینکه بسیاری از افرادی که امروز در راس قرارفته اند درزمان نداری دم از انسان و اسلام می زدند ولی الان چگونه زندگی میکنند چه تشریفاتی راه انداخته اند - تاریخ گواه خواهد داد
-- بدون نام ، Feb 6, 2009