خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > فراز و فرودهای حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت | |||
فراز و فرودهای حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورترضا شوقیزمانی که "یوهانس گوتنبرگ" در قرن پانزده میلادی در شهر ماینز آلمان ماشین چاپ را اختراع میکرد، هرگز نمی توانست حدس بزند نمایشگاه کتابی که به تازگی در همسایگی او در شهر فرانکفورت برقرار شده است، روزی به بزرگترین و عالمگیرترین پدیده جهان کتاب بدل خواهد شد؛ پدیدهای که در گستره دراز دامن خویش، هر ساله نویسندگان، ناشران، استادان دانشگاه، روزنامهنگاران، دانشجویان و متخصصان صنعت نشر و چاپ از اطراف و اکناف جهان را گرد هم آورده تا در این دارالحیاة کتاب بنشینند و تحول اندیشه در شاهراه علم و فلسفه را رصد کنند، تازهترین رویدادهای فرهنگی را موشکافانه واکاوند، با جوهر نهفته در دل نحلههای ادبی هر گوشه جهان بر سر ذوق آیند و میراثهای ناشناختهتر تمدن بشری را بر سر دست گیرند تا کمالشان آفتابی و هویدا شود. آری نمایشگاه کتاب فرانکفورت امروز نه یک بازار ساده کتاب، بلکه پدیده منحصر به فردی است که شکوهش دل از هر اهل کتابی میرباید و وا میداردش که هر ساله باز بدینجا باز آید. ایران و فترت 10 ساله کشورعزیزمان ایران نیز که صاحب فرهنگ و تمدنی بس کهن بوده و زاد بوم عالمان و دانشوران گران سنگی است که هر یک استوانه علم دنیای معاصر خویش بودهاند نیز همواره سر آن داشته است که در این تماشاگه علم وهنر، متاع خویش عرضه کرده و بخت خود در دلربایی از علاقهمندان فرهنگ شرقی و ایرانی را بیازماید. اما هرباره دیو سیاست، چون بختکی سیاه بر سینه او افتاده و راه را بر او بسته و اجازه نداده است که حوزه فرهنگ، فرهنگی باقی بماند. زمانی، در اوایل دهه شصت، عده ای از هواداران گروههای سیاسی اپوزیسیون و نیز برخی از دبیران و اعضاء کانون نویسندگان از جمله هما ناطق و غلامحسین ساعدی، به نشانه اعتراض به حکومت، مانع برپایی غرفه ناشران وابسته به دولت ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شدند. پس از آن نیز ناشران ایرانی هرگز نتوانستند به نحوی سامان یافته و در قالب تشکلی صنفی، به دور از تقسیم بندی رایج و دارای بار سیاسی "دولتی - خصوصی" در این نمایشگاه حضور یافته و به داد و ستد فرهنگی بپردازند؛ خصوصا آنکه در آن سالها آتش جنگ شعله بر دفتر و کتاب نیز افکنده بود و این خود مزید بر علت میشد. اما آنچه تیر خلاص را بر پیکر نحیف این حضور نیم بند زد، حادثهای دیگر بود. سلمان رشدی "آیههای شیطانی" اش را در سال 1988 در انگلستان به چاپ رساند و در قالب رمانی، سیال ذهنش را چندان رها ساخت تا بر ساحت پیامبر اسلام تاخت. آیة الله خمینی نیز بدین جرم فتوای قتل او را در تاریخ 14 فوریه 1989 م صادر کرد. متعاقب صدور این فتوا، " هلموت فون درلار" سخنگوی نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعلام داشت: «ما بسیار امیدواریم که ایرانیها به نمایشگاه بازگردند، اما تا وقتی که ایران این سیاست [قتل سلمان رشدی] را ادامه میدهد، از شرکت در نمایشگاه محروم است.» در این میان آنچه ترکتازی می کرد اسب چموش سیاست بود و آنچه مظلومانه به محاق میرفت صنعت نشر و به تبع آن علم و فرهنگ کشور بود. گو اینکه دو سال بعد مقامات نمایشگاه کوشیده بودند تا ایران را به فرانکفورت باز گردانند اما "منتقدانی" که بیپشتوانه و نیز اغراض سیاسی نبودند، مانع میشدند. آنطور که روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: «مدیران نمایشگاه کتاب 8 ناشر ایرانی را برای سال 1991به آلمان دعوت کرده بودند اما با انتقادهای فراوانی روبهرو میشوند، چندان که قبل از افتتاح نمایشگاه، دعوت خود را پس میگیرند.» محرومیت ایران از شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت یک دهه کامل به طول انجامید. آنچه دراین دهه رخ میدهد چیزی نیست جز گسست تجربی عمیق میان صنعت نشر کشور با دنیای مدرن و به تبع آن دور افتادن جامعه علمی از گردونه پر شتاب داد و ستد فرهنگی و تبادل آراء و اندیشههای نوین علمی، فلسفی و هنری دنیا. شروعی دوباره با پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376فصل نوینی در روابط بینالملل ایران گشوده شد. پیگیری شعار تنشزدایی در حوزه سیاست خارجی از جانب او تا بدانجا پیش رفت که کمال خرازی وزیر خارجه وقت با تفکیک دو حوزه نفوذ فتوای شرعی مراجع و سیاست عملی دولت، رسما اعلام کرد که دولت ایران هیچگونه اقدامی جهت قتل سلمان رشدی به انجام نخواهد رساند. بدین ترتیب ایران سیاست قتل رشدی را وانهاده و طبعا راه او برای حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت گشوده شد. ذکر این نکته خالی از وجه نیست که ناشران ایرانی عموما به یکی از سه روش زیر به آلمان گسیل می شوند: 1- به انتخاب "اتحادیه شرکت تعاونیهای ناشران" و با برخورداری از برخی تسهیلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1999 م (1378ش) که پنجاه و یکمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزار شد تا به امروز که برگزاری پنجاه و هشتمین نمایشگاه را شاهد هستیم، ایران در هشت نمایشگاه شرکت کرده است. کامیابیها 1-در طول هشت دوره شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب، تعداد ناشران شرکت کننده دارای رشد صعودی بوده است، چندان که تعداد شرکت کنندگان از 2 ناشر مدعو در سال 1999 به حدود 16 ناشر مستقل در سال 2001 و 20 غرفه ناشران ایرانی، در دو بخش دولتی و خصوصی، در سال 2002 افزایش مییابد. البته آهنگ این رشد همواره صعودی نبوده و گاه سیر نزولی نیز داشته است. دلیل موفقیت نسبی دو بخش فوق عبارت است: الف. فعالیت در چارچوب قوانین کپی رایت به عنوان مثال انتشارات شباویز به مدیریت خانم فریده خلعتبری توانسته است با استفاده از شیوههای گفته شده، ۴۹۰ مورد سفارش در نمایشگاه پنجاه و ششم دریافت کند. این در حالیست که موفقترین ناشر بخش دولتی ، یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همان دوره خبر از فروش کپی رایت تنها 2 کتاب و همچنین سفارش چاپ دو کتاب از جانب ناشران انگلیسی داده است. ناکامیها و علل آن در قبال این موفقیتها، ناشران ایرانی شرکت کننده در نمایشگاه کتاب فرانکفورت با ناکامیهای بزرگتری نیز مواجه هستند: 1- حضور تعداد کمی از ناشران کشور در نمایشگاه آنچه همه ساله در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به وضوح مشهود است حضور درصد اندکی از ناشران کشور در این همایش عظیم و بینالمللی است. آنچنان که از سخنان معاون اتحادیه ناشران، آقای جلال فهیم هاشمی و نیز دیگر فعالان عرصه نشر بر میآید، در حال حاضر تعداد کل ناشران کشور رقمی میان 7 تا 8 هزار نفر است. حضور حتی 100 ناشر از 8 هزار صاحب جواز نشر به معنای حضور حدود یک دهم درصد آنان است. بهراستی دلیل این بیرغبتی برای حضور در نمایشگاه چیست؟ دلایل اقتصادی هزینه آمد و شد، اقامت، اخذ غرفه، حمل کتاب( و باز پس بردن آن) و سایر مخارج جانبی ، خصوصا با توجه به اختلاف قیمت ریال و ارز، به میزانی است که تحملش برای ناشران ایرانی که داد و ستد چندانی در نمایشگاه ندارند، مقرون به صرفه نیست. از اینرو بسیاری از ناشران از حضور در نمایشگاه اجتناب میورزند. دلایل تکنیکی (فنی) منظور از دلایل تکنیکی یا فنی اموری است که مستقیما به محصول (کتاب) و میزان مطلوبیت آن برای مشتریان مربوط میشود. متاسفانه باید اذعان داشت که کتب ناشران ایرانی از جذابیت چندانی برای مشتریان خارجی برخوردار نیست. دلایل این امر از این قرار است: 1- اکثر تالیفات دارای موضوعات عام و مورد توجه مشتریان خارجی نبوده و از حوزه علاقه آنان خارج است. در مواردی نیز که موضوعات مناسب هستند، محتوای کتاب دارای نوآوری نبوده و حرف جدیدی برای ارائه خصوصا به خوانندگان کشورهای پیشرفته ندارند. در اینجا میتوان به ارائه کتب تاریخی یا متون کهن تجدید چاپ شده مثل نامههای رشیدالدین و طواط و یا دواوین شاعران کهن سرا و... اشاره کرد که به نظر نمیرسد علاقهمندان فراوانی در فرانکفورت داشته باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت ضعف محتوایی آثار تالیفی در کشور تاثیر خود را در نمایشگاه فرانکفورت نیز به شهود نمایان می سازد. 2- برای ارائه کتاب به مشتریان خارجی ، لزوما باید آنرا به انگلیسی ترجمه کرد و این امری است که بسیاری از ناشران اصولا از آن سر باز میزنند یا زبان ترجمه آنان قوی و مستحکم نیست. 3- برخی کتب ارائه شده توسط ناشران بسیار مفصل و دارای چندین جلد است. این قبیل کتابها مشتریان خاص خود را دارند که تعدادشان نیز اندک شمار است. ناشر خارجی نیز به مانند هر ناشر دیگری در جستوجوی کتابی است که با چاپ و عرضه آن به تعداد مخاطبانی قابل توجه، به سود اقتصادی نیز دست یابد. 4- نوع کاغذ، چاپ، عکسها و نقاشیها، طراحی روی جلد و اموری از این قبیل جایگاه خاص خود را نزد مشتری دارد که بعضا مورد توجه برخی ناشران قرار نمی گیرد. دلایل حقوقی منظور از دلایل حقوقی، قوانین و مقررات مربوط به خرید و فروش حق کپی و چاپ کتاب توسط سایر ناشرین از سرتاسر دنیاست. هر ساله در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت تمامی روزها به بازدید متخصصان کتاب، برای بررسی آثار موجود و عقد قراردادهای متعدد ترجمه و چاپ آن آثار اختصاص داشته و عموم مردم تنها در روز آخر امکان بازدید از نمایشگاه را مییابند. به عبارت دیگر بزرگترین کارکرد این نمایشگاه، کارکرد تجاری آن، نه به صورت خرید و فروش عمده و عمومی کتاب، بلکه تجارت حق انتشار کتب است. بدین ترتیب این نمایشگاه بزرگترین مرکز واگذاری حقوق کتاب در جهان است. طبعا آنچه در این میان به لحاظ حقوقی از اهمیت بسیاربالا برخوردار است، مسئله"کپی رایت" است و از آنجا که کشور ما هنوز به معاهده جهانی کپی رایت نپیوسته است، نمی تواند در این فرایند تجارت و داد و ستد مشارکت کند. از همین روست که ناشران خارجی نیز استقبال چندانی از غرفه های ایرانی بهعمل نمیآورند زیرا آنان را به حق فاقد قدرت خرید و فروش میدانند. این امر سبب شده است که غرفههای ایران به حاشیه رانده شده و تنها اگر به ظاهری سنتی و جالب توجه آراسته شده باشند، به تماشاگهی برای دیگران بدل میگردند. نپذیرفتن کپی رایت لطمات بسیار زیاد دیگری بر پیکر فرهنگ کشور وارد میسازد که از آن جمله میتوان به این نکته اشاره کرد که با عدم قبول کپیرایت و حاشیهنشین شدن در جریان ادبی دنیا، امکان ترجمه آثار وزین فارسی به دیگر زبانها تا حد زیادی از بین رفته و در نتیجه نه فرهنگ ما به خوبی مورد شناخت جهانیان قرار میگیرد و نه نویسندگان ایرانی از شانس تبدیل شدن به یک نویسنده جهانی برخوردار میشوند. البته ناگفته نماند که برخی ناشران اخیرا به نحو فردی و مستقل اقدام به خرید کپی رایت کردهاند وهمین امر سبب گشایشی در کارشان شده که در بخش پیشین به آن اشاره شد. طبعا حضور فعال ایران در این نمایشگاه و سایر عرصههای بین المللی مشابه، مستلزم پذیرش معاهده جهانی کپی رایت از سوی دولت جمهوری اسلامی است، امری که با موانع متعددی روبهروست؛ زیرا برای پیوستن به این معاهده میباید پیشاپیش به سازمان تجارت جهانی پیوست، آنچه که در حال حاضر، بنا بر لحاظات سیاسی و نیز اقتصادی، برای ایران امکانپذیر نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|