خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > شکستن طلسم کنسرتهای پاپ با مشکی رنگ عشقه | |||
شکستن طلسم کنسرتهای پاپ با مشکی رنگ عشقهملیکا احمدیدر غیبت بزرگان و یک علامت تعجب بزرگ شاید خیلی عجیب به نظر برسد که در وزارت ارشاد دولت نهم و داعیههایش، کنسرت موسیقی پاپ با رضا صادقی شروع شده باشد، در حالی که میتوانست با علیرضا عصار و محمد اصفهانی و دیگران شروع شود، (حالا محمد نوری را که کلا از جنس دیگری است نمیگویم) اما عجیب نیست، زیرا این یک نشانه است و نشان دهنده نوع نگاه و تلقی دولت جدید از موسیقی. حالا باید منتظر ماند و دید که کنسرتهای موسیقی از این به بعد به چه سمت و سویی میرود. در این دوره ممیزی شدیدی بر موسیقی اعمال میشود. ممیزی که در سخنان رضا صادقی هم به آن اشاره شد. او در مقابل در خواستهای مخاطبانش گفت که ما فقط ترانههایی را این جا میتوانیم اجرا کنیم که قبلا مجوز ارشاد را گرفته باشیم و خارج از آن نمیتوانیم چیزی بخوانیم. از آخرین باری که کنسرتهای پاپ مجوز گرفت زمانی بیش از یک سال میگذرد. این اولین کنسرت پاپ در دولت نهم است که توانست مجوز بگیرد و برگزار شود. همه تاریخ کنسرتهای پاپ به قبل از انتخابات باز میگردد. کنسرت گروه آریان قرار بود مجوز بگیرد. برای این کنسرت مجموعه فرهنگی انقلاب انتخاب شده بود. شایعههایی هم بود که قرار است این کنسرت از سوی یکی از کاندیداها حمایت شود . اما برنامه برگزار نشده به هم خورد و بلیت ها پس داده شد. پیش از آن هم محمد نوری تمریناتی را در اردیبهشت ماه ۸۴ آغاز کرد تا برای اجرای کنسرت آماده شود. کنسرتی که خوشبختانه برگزار شد. کمی قبل تر از او در آذر ۸۳ نیز عصار کنسرتی در فرهنگسرای بهمن برگزار کرد که یکی از شبهایش برای بسیاری خاطره انگیز شد. چرا که کنسرت با ۲ ساعت تاخیر آغاز شد. در همان سالن احمدینژاد در مقام شهردار به کارگران شهرداری سکههایی بیشمار اهدا کرده بود. رضا صادقی انتخاب دولت نهم ترانههای رضا صادقی پیش از این که کاستهایش را در ایران منتشر کند، ورد زبانها بود و به صورت غیر مجاز توزیع شده بود واگر هم خودش را کسی نمیشناخت ترانههایش در میان جوانان خاطر خواهانی داشت ، ترانههایی که نه شعرهایش ارزش ادبی بالایی دارد و نه موسیقیاش ، شاید آن چه ترانههای او را تا این حد جذاب کرده است ، حرفهایی است به شدت معمولی که برای جوانان کاربرد روزانه دارد. او از معدود خوانندههای پاپ بود که کاستهایش مجوز نمیگرفت اما فستیوالهای تابستانی کیش میزبان این جوان بندرعباسی بود. سرانجام از همان جا هم بود که توانست مجوز کاستش را بگیرد. کاست مشکی رنگ عشقه. با این حال پس از ماهها که کنسرتهای موسیقی پاپ متوقف شده بود و بسیاری از خوانندگان برجسته پاپ از کنسرت دادن محروم بودند، دور تازهای از کنسرتهای موسیقی پاپ با کنسرت رضا صادقی در محوطه باز کاخ سعدآباد آغاز به کار کرد، خوانندهای که خودش معترف است موسیقی را اصولی فرانگرفته است. این کنسرت که چهار شب اجرا خواهد شد، امشب و فردا شب نیز اجرا میشود.میگویند بیش از ۲۰ هزار بلیت هم فروخته شده است. ۵۰۰۰ بلیت ۱۰هزار تومانی قیمت بلیتهایش ۱۰ هزار تومان بود و گنجایش محوطه ۵۰۰۰ نفر و شاید کمی بیشتر، چون در ایران همیشه بیشتر از بلیتهای فروخته شده (فروخته شده نه اهدایی) تماشاگر میآید. غلغله بود رسما در آن جا. همه چی به هم ریخته. نظمی در میان نبود و نمیشد که نظمی برقرار کرد، زیرا آن جا برای این کار ساخته نشده بود. آن جا برای کار دیگری ساخته شده بود و برای آدمهای دیگری که دست روزگار آن را به این روز در آورده بود. ابزار و ادوات بازی نور را که با ترانهها همراهی میکرد به دیوارههای کاخ آویخته بودند و خواننده و گروهش پشت به کاخ میخواندند. صندلی چیده بودند وسط محوطه روی چمن، دور تا دور استخری که حالا خالی از آب بود، از همان صندلیها که برای مراسم عزا و عروسی کرایه داده میشود. صندلیها به ردیف چیده شده بود اما حضور ۵۰۰۰ نفر در جایی که برای این همه آدم امکانات لازم را ندارد، میتوانست ردیف صندلیها را هم به هم بریزد و به هم ریخته بود. وارد شدن به محوطه برگزاری کنسرت به سختی ممکن میشد و ازدحام آدمها که تعداد زیادی از آنها بدون بلیت آمده بودند که یک جوری راهی به درون بیابند، کار را دشوارتر میکرد. با لباسهای مشکی گروه با لباسهای مشکی در جایگاه بودند و جوانان که برخی از آنها نیز لباس مشکی بر تن داشتند جیغ و داد کشان منتظر صدای خواننده محبوبشان. او وقتی شروع به خواندن میکرد تعداد زیادی با او همراهی میکردند و این یعنی که ترانههای او را حفظ بودند. اغلب تماشاگران در سنین جوانی نوجوانی بودند. البته افراد میانسال هم کم نبود، اما این تماشاگران با تماشاگران بقیه کنسرتهایی که در این سالها برگزار شده تفاوت داشتند و در میان ترانهها برخی از آنان میرقصیدند. خواننده به بهانههای مختلف تلاش میکرد که کلمه مشکی را به کار ببرد و هر گاه که این کلمه تکرار میشد انگار اسم رمزی به میان میآمد که غلغله بر پا شود و صدای جیغ و داد به فلک برسد. او رنگ مشکی را برای خودش به فلسفهای تبدیل کرده است که اگر چه هیچ پشتوانهای ندارد، اما به اسم رمزی میان این خواننده عامهپسند و مخاطبانش تبدیل شده است. او متولد ۱۳۵۸ است و تحصیلاتش در حد دیپلم متوسطه در رشته انسانی. از بندرعباس آمده است و معروفترین آهنگش «مشکی رنگ عشقه» است که در کنسرتش هم آن را در میان هلهله هوادارانش خواند: مشکی رنگ عشقه یادی از خدا و لبنان در هر کدام از نوارهای پاپ یک دوره ترانههای را میتوانستی پیدا کنی درباره یکی از معصومین(س) . تقریبا همه از این ترانهها داشتند و آن به منزله اجازه نامهای بود برای صدور مجوز. حالا در دور جدید کنسرتها هم انگار همین پدیده جاری و ساری است. حجم زیاد یاد خدا و بچههای لبنان و تکرار مکرر حرفهایی از این دست نا خودآگاه آدم را یاد چنین پدیدهای میانداخت . او حتی در این قسمت از فلسفه مشکیاش هم سخن به میان آورد و گریز زد به خدا که منبع عشق است و خانه خدا که رنگش مشکی است و پس چی؟ پس مشکی رنگ عشقه! ترانههایی برای گفتن حرفهای معمولی مروری بر ترانههایی که صادقی خواند نشان میداد که آن چه او دنبال میکند گفتن حرفهایی ساده و معمولی است که شاید گوشهای از دغدغههای جوانان را در خود دارد و در گوشهای از زندگی آنان نیازی به این حرفها وجود دارد. مقدار معتنابهی زنجموره به اضافه مقدار معتنابه دیگری برو دیگه دوست ندارم! آن هم بدون استفاده از هیچ شگرد ادبی و ابهام و ایهام مرسوم شاعرانه: آرزو بی تو محاله یا مثلا راهمو سد کردی عزیز نکته جالب این جاست که او ترانههایش را خودش میگوید و خودش مینوازد و خودش میخواند ، البته چند نوازنده همراه هم دارد. یک واقعیت اما به هر حال چه ما از ترانههای صادقی و امثال او خوشمان بیاید و چه نیاید، خوانندگان عامهپسند مشتریان پر و پا قرص خود را دارند و چه بسا از باب تاثیر روحی و روانی و اجتماعی نیاز به چنین موسیقیهایی بیشتر هم احساس بشود، این یک واقعیت است. باید آن را پذیرفت. کنسرت رضا صادقی در فضای باز به این واقعیت، واقعیت دیگری را هم افزود که فضای مناسب برای چنین کنسرتهایی در ایران وجود ندارد و فاصله جایگاه از مخاطبان به گونهای بود که بسیاری از کسانی که آمده بودند از دیدن گروه محبوبشان محروم بودند و صدا به قدری مشکل داشت که اغلب نمیفهمیدند که چه میگوید. از جایگاه و فضا که بگذریم ترافیک هم موضوع مهمی است . دیشب تقریبا رفت و آمد در همه خیابانهای نزدیک به کاخ سعدآباد و زعفرانیه دچار اخلال شده بود و کوچهها و خیابانهای تنگ آن حوالی با ترافیک بستهای رو به رو بود و از پلیس راهنمایی و رانندگی هم کاری ساخته نبود. صادقی ۱ بنیامین۱ این نکته هم خالی از تعجب نیست که رضا صادقی در حالی کنسرتش مجوز میگیرد که کارهایش کاملا مورد توجه خوانندگان عامهپسند است و فراموش نمیشود در این سالها یکی از رقبای پیروز او بنیامین است. کسی که توانست به ادعای مدیر برنامههایش بیش از یک میلیون کاست بفروشد. حالا فیلمی که با صدای بنیامین برایش کلیپ ساخته شده است مجوز نگرفت. فیلم گرگ ومیش. البته دلیل عدم دریافت مجوز، نبودن صحنهها در فیلم عنوان شد. اما به هرحال دست اندرکاران فیلم برای این موضوع سرمایه گذاری زیادی کردند. حالا رضا صادقی مجوز کنسرت گرفت و بنیامین هم چنان کاستهایش را میفروشد، محروم از داشتن یک فیلم در کارنامهاش. ملیکا احمدی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|