خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > پایان جشن برای پیر گرافیک ایران، ام یعنی ممیز | |||
پایان جشن برای پیر گرافیک ایران، ام یعنی ممیزجشن هفتادسالگی مرتضی ممیز عصر روز ۵ شنبه در خانه هنرمندان ایران پایان یافت. ۳۶ دوست و هنرمند گرافیست خارجی ممیز در کنار ۶ رفیق گرمابه و گلستان ایرانیاش آثاری خاص برای او طراحی کرده بودند تا در این جشن شرکت کنند. جشن ۷۰ سالگی ممیز در گالری ممیز جشن یک هفته ای هفتادسالگی مردی که از او به عنوان پدر گرافیک ایران نا م می برند. لقبی که البته قبول نداشت. هفت روز برای او جشن گرفته شد با تابلوهایی که بر دیوار گالری اش در خانه هنرمندان قرار گرفته بود. بسیاری از دوستان ایرانی و خارجی سال های دوراو در کنار مردم عادی در این جشن شرکت کردند: سيدمحمد احصايي، قباد شيوا، ابراهيم حقيقي، عباس كيارستمي و آيدين آغداشلو. کسانی هم بودند که نام گالری را با نام و عکس کسی که نمایشگاه به یاد او برگزار شده بود تطبیق می دانند و به داخل می آمدند تا بیشتر درباره او بدانند. پس از مرگ ممیز و با پیشنهاد بهروز غریب پور مدیرعامل خانه هنرمندان و تصویب هیات مدیره این مکان را به نام ممیز کردند. از آذر سال پیش تا به حال نمایشگاه های زیادی تاکنون در این گالری برگزار شده اما این نمایشگاه به یاد خود ممیز بود. مرتضی ممیز دوست داشت برای هفتادسالگی اش جشنی باشکوه برگزار کند با تعداد زیادی مهمان . آرزویی که دوستان و همکارانش در نشریه نشان برآورده کردند. نشریه نشان، یادگار ممیز است که پیش از مرگش به عنوان سردبیر یک نشریه تخصصی گرافیک آن را منتشر میکرد. حتی هنگامی که بیمار هم شده بود از بستر بیماری همکارانش را راهنمایی می کرد، سرشان فریاد می کشید و آنها را به خاطر اشتباههایشان شماتت می کرد. از آنها و خودش بسیار توقع داشت. جلسههای نشان هفتهای یک بار شنبهها ساعت ۱۷:۳۰ آغاز میشد. برای همین جشن هفتادسالگی ممیز نیز در شنبه 4 شهریور در همین ساعت آغاز شد آنهم با یادآوری خاطرههای ممیز، پیگیریهای هر شنبهاش پیش از پایان جلساتی که خودش دیگر به دلیل بیماری نمی توانست در آن حضور داشته باشد. یادداشتی که اعضای «نشان» نوشتند و سردبیر کنونی ساعد مشکی خواند از اینها حکایت میکرد که بعد از رفتن ممیز این همه ابراز احساسات مردمی انتظار نمیرفت و اینک نیزانتظار نداشتند این همه استقبال بشود. چه آنها که برای مراسم آمدند و چه آنها که آثاری جدید به یاد ممیز خلق کردند. دوستانش در ایران هم که سنگ تمام گذاشتند . احصایی دو اثر فرستاد. ابراهیم حقیقی بارها کارش را عوض کرد. سالن ۱۲۰ نفره تالار گفتگو برای این استقبال خیلی کوچک بود تعداد ایستادهها کمی کمتر از نشسته ها بود. مراسم افتتاحیه شامل سخنرانی های دوستان خارجی ممیز آلن لوکرنک و بن باس و دوست و منتقد ایرانی اش آیدین آغداشلو بود. به همراه گزارشی خیلی کوتاه که ساعد مشکی در ارائه کرد. این دو گرافیست هلندی و فرانسوی بخشی از آثارشان را به ایران آورده بودند تا دردیگر گالریهای خانه هنرمندان به نمایش بگذارند و کارگاهی تخصصی نیز برای علاقمندان در دومین روز نمایشگاه بر پاکردند. اما وقتی نوبت به دیدار از نمایشگاه رسید جمعیت آن قدر موج می زد که فقط میتوانستی آدم ببینی و نه تابلو و نه دیوارها را. عکس ورودی گالری عکس خندانی از ممیز بود با همان سبیل پرپشت و سفید که در پشت آن خندهای شاد قرار داشت. سبیلی که دوستانش در کارها بسیار به آن اشاره کرده بودند. انگار سبیل بخشی از کاراکتر ممیز شده است. البته صورت ممیز نیز در این آثار وجود داشتند بازی با صورتش ، عکسهایی از او که به صورت گرافیکی با حروف و نوشته هایی تزیین شده بود. عکس های یادگاری که با نام ممیز پوستر شده بودتد در گوشه و کنار گالری قرار گرفته بودند. چاقوهای ممیز نیز در این آثار یادآوری می شدند. همان چاقوهایی که در سال های جوانی اش در یکی از بی ینال های جهانی – نیویرک – از سقف آویزانشان کرده بود و تصمیم گرفت یکی دو سال قبل از رفتنش آنها را در گلدانهایی بکارد و این بار در تهران نشان دهد. اما انگار این چاقوها برای گرافیست هایی ایرانی آشناتر بود و آنها از آن استفاده کرده بودند. یکی آنها را به صورت آویزان در زمینه ای مشکی قرمز و دیگری کاشته شده در گلدان به عنوان ۷۰ سال ماندنش با ممیز. ام یعنی ممیز مرتضی و ممیز هر دو با حرف M شروع می شود. ام انگلیسی حرفی بود که در پوسترهای گوناگون قرار داشت. این را گرافیست ها بیشتر دقت کرده بودند و انگار بیشتر دوست داشتند. یا شاید آسان تربود. Mها همه جا بودند در گوشه و کنار تصویرها ، ریز و درشت، رنگی و سیاه و سفید. Mها با اسم مرتضی ممیز به زبان انگلیسی پوسترها را طراحی کرده وشکل بخشیده بودند. سنگ یادبود شده بودند. حرف های دوستانه به ممیز سلام همسایه را دوست ترکیه ای ممیز به او گفته بود در یکی از این بالن های حرف به همراه تصویری از خودش . دیگر گفته بود مرتضی ممیز خیلی وقته که به تو علاقه مندیم. آلن لوکرنک دوست چندین ساله فرانسوی او به زبان فارسی طراحی کرده بود «چنین بود مرتضی» تا به یاد چنین گفت زرتشت همه جهان بینی ممیز را به یادمان بیاورد بعد فلسفه كارها و نيز قدرت او را . تقویم زندگی تاریخ آمدن و رفتن ممیز نیز در کارها بارها آمده بود. اما یکی بهتر از همه شده بود یک زمینه سیاه که تاریخ این ۷۰ سال با تلورانس رنگ های در آن آمده بود. از بالا تا پایین . مدادهایی که در کنار تاریخ ها شکسته بود . یا نشانه ای که ممیز براساس اسلیم های مذهبی و با نام علی طراحی کرده بود نیز در زمینه سفید قرار گرفته بود. امضایی که پوستر شد اما شاید جسورترین کار از آن عباس کیارستمی بود. او که به عنوان دوست ممیز در دانشگاه تهران نقاشی خوانده است خصوصی ترین بخش ممیز را از آن خود کرده بود.:« امضایش» . اولین نمایشگاه پوستر بخش خصوصی در ایران بیشتر نمایشگاه ها ی گروهی با همکاری دولت انجام می شود. اما در طول این سالها فعالان عرصه عکس از همه موفق تر بودند. آنها گروههای گوناگونی تشکیل داده اند ازگروه عکس ایرانشهر گرفته تا جوایز بزرگ مانند جایزه گلستان. حتی سیف الله صمدیان که به تنهایی نمایشگاه تصویر هنرمند را با عظمت برپا میکند اما عکاس ها او را از خود میدانند. با این که از اهالی عکس و فیلم است اما بخشی از نمایشگاه را به کاریکاتورها و پوسترها اختصاص میدهد. تابه حال می توان گفت که غیر از نمایشگاه های تایپوگرافی که گروه رنگ پنجم برگزار میکند نمایشگاهی برای پوستر برگزار نشده بود. آن هم از سوی بخش خصوصی و با حضور این تعداد هنرمند خارجی. آن هم موقعی که ماجراهای دوسالانه پوستر هرروز شکل جدیدی به خود می گیرد. انگار نگرانی که مرتضی ممیز نسبت برگزاری آن دوسالانه داشت واقعا جدی بود. حرف هایی که به یاد ممیز گفته شد آیدین آغداشلو علاوه بر نقد درباره آثار گرافیک درباره شخصیت و اهمیت ممیز تاکید کرد : «مميز عشق ورزيدن خود را اجرايي و تشكيلاتي كرد. دانشكدههاي متعددگرافيك با سعي و درخواست او شكل يافت. از معلميكوتاهي نكرد و انجمنهای متعددی را به وجود آورد. او گرافيك ايران را به جهان و گرافيك جهان را به ايران شناساند. مميز ناني در سفره داشت كه ميخواست آن نان را با جماعتي تقسيم كند. او آن چيزي كه به زحمت و مشقت به دست آورده بود به راحتي در بين ما تقسيم كرد» ملیکا احمدی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|