خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > رقص دستمالها در اولین شب کنسرت شهرام ناظری | |||
رقص دستمالها در اولین شب کنسرت شهرام ناظریخبر اجرای کنسرت شهرام ناظری خیلی بی سر و صدا پخش شد. از 15 تا 25 شهریور 10 روز فرصت بود و اضطراب این که آیا کنسرت اجرا میشود یا نه؟ به هر حال این روزها که همه جا خبر از برگزار شدن یا نشدن کنسرت حسام الدین سراج است و او با نوشتن نامه سرگشاده گلایه میکند و سرانجام در خبرگزاری فارس اعلام میکند که عید فطر شاید کنسرت بدهد، شهرام ناظری خود را برای کنسرت آماده میکرد. از معطلی در صف ورود به ورزشگاه که بگذریم، بلیتها دو بار چک میشدند و سرانجام با راهنمایی مردان جوان کراوت زده و زنان خوش برخورد میشد روی صندلی نشست. به پوشش خانمها کاری نداشتند و آوردن دوربینهای فیلمبرداری و موبایلها هیچ اشکالی نداشت. ساعت اجرای کنسرت 8 بود. تاخیر از نیم ساعت که گذشت دست زدنها و اصرار برای آغاز کنسرت شروع شد. سرانجام کنسرت شهرام ناظری که در کنسرتهای پیشین خود با گروه عارف و بزرگانی هم چون پرویز مشکاتیان به روی صحنه آمده بود، اینبار با گروه جوان کابوکی کنسرت گذاشته است. گروهی متشکل از جوانان کرد که هر کدام 2 یا 3 ساز می نواختند که البته دف را هم بلد بودند و در اجراهای آخر از آن استفاده کردند. صابر نظرگاه تارو دیوان، شهرام محمدی تار و دهل، راشد بابل شهابی تار و کمانچه، فردین کریم خاوری سه تار، آرمان سیگارچی عود ، فردین لاهورپور نی، بالابان و دیوان، پژهام اخواص تنبک و پنداری و در کنار آنها سیاوش فرزند ناظری در این اجرا دف میزد. البته خواننده هم شهرام ناظری بود. همه گروه با لباس مشکی آمدند و جلیقههای رنگی. ناظری لباس مشکی همیشگیاش را پوشیده بود و قلاب بزرگ کمربندش توی چشم می زد. او پیش از اجرای کنسرت گفت :« بهتر میدانید که گذاشتن و برگزار کردن کنسرت کار شاقی است. من در مدت این یک هفته که برای اجرا آماده میشدم، با مسایل گوناگونی روبهرو شدم که البته حل شد. این سخنان با تشویق بلند و پی در پی حاضران روبهرو شد. او پیشنهاد کرد تا برنامه بدون آنتراکت برگزار شود تا مردم زیاد وقتشان گرفته نشود. عشق داغی است که ... اولین آهنگی که خواند از عشق بود. او به آواز خواند: " عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود وبعد به تصنیف ادامه داد : گر بی دل و بی دستم شهرام ناظری در این سالها بیشتر به اجرای اشعار مولوی پرداخته است. این اتفاق در اجرای این کنسرت نیز افتاده بود. نحوه اجرای او به این شکل بود که ابتدا گروه، موسیقی ملایمی را مینواختند و سپس، او آوازی میخواند و پس از آن تصنیف سر میداد. البته او آنچنان شاد به خواندن پرداخته بود که حتی لحظهای دستان و بدنش از حرکت باز نمیایستاد. کمی که از اجرا گذشت مشخص شد، چرا او بلندگوی خود را ایستاده انتخاب کرده تا آزادی عمل و حرکت بیشتری داشته باشد. چراغها پس از اجرای اولین آهنگ روشن شد و مردمی که با موبایلها و دوربینهای خود این اجرا را ثبت میکردند به تشویق گروه پرداختند. هر چند بسیاری هم نتوانسته بودند سکوت را رعایت کنند و در هنگام اجرا آن چنان هیجان زده شده بودند که به تشویق پرداخته بودند. اما او نوآوریهایی هم در آهنگ دیگری که درباره عشق بود انجام داده بود و انتخاب چهارم او این متن بود : "عاشقی پیداست از زاری دل و بعد این تصنیف پر شور: ای می بترم از تو در این آهنگ او تن صدایش را تا جایی که میتوانست بالا برد تا قدرت نفسش را نشان دهد. "بازآی بازآی بازآی هر آنچه هستی باز آی انتخاب پنجم او یکی از آثار اجرا شده در آخرین کاست او «لولیان» بود. کاستی که در چند ماهی که از عرضه آن میگذرد با استقبال روبرو شده است. ای لولیان ، ای لولیان ، یک لولی دیوانه شد وصدایش اوج گرفت شمعی که اندر نور او خورشید ومه پروانه شد زمستان در تابستان گروه این بار در اجرای آواز همراه شهرام ناظری بود و ناظری خواند "سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت و صدای ناظری اوج می گرفت "من امشب آمدستم وام بگذارم مرکب خوانی گروه با ناظری در این بخش انجام گرفت. "فریبت می دهد در آسمان و گروه می خواند "نه از رومم نه اززنگم ، همان بیرنگ بیرنگم" استقبال از زمستان بش از تمام اجراهای دیگر بود. شاید خنکای اواخر شهریور حاضران را با آن هم دل و هم سو کرده بود. دیوان، سازی از گذشتههای کردستان چه کسی فراموش میکند ناظری متولد سال 38 در کرمانشاه است و بسیار به زادگاهش علاقهمند. آن چنان که بخش از زندگی خود را به یادآوری و زنده کردن سازهای فراموش شده پرداخته است. بخش سوم برنامه به گفته شهرام ناظري، «درطول تاريخ، شاهان از اشعار مولوي كه پر از حركت، دست انداز و انقلاب بوده، بيزار بودهاند. اين نوع از شعر هميشه آنها را ترسانده و به شدت تكانشان داده است. » این شعر که او در آغاز بخش سوم در حالی که بسیاری فریاد میزدند آتش به این نکته اشاره دارد. "بازآمدم بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم این آهنگ نیز با تشویق فراوان روبهرو شد. گروه و ناظری کنسرت را تمام شده میدانستند و میخواستند خداحافظی کنند، اما تشویقها ادامه داشت پس ناگزیر به خواندن آهنگ دیگری پرداختند. دف نوازی و مرکب خوانی انجام شد . "دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد تشویق ها سبب شد گروه مجبور به اجرای آهنگ دیگری شود. ناظری آن چنان از تشویقها خشنود شده بود که سازش را برداشته و با آن مینواخت و میخواند. "دلنوازان نازنازان در رهند اجرای خوب و موفق او البته تاییدی بر این بود که او از پس سختی شعرهای مولانا بر کمی هم اس ام اس مجری مراسم ضمن این که از حاضران درخواست کرد پیسنهادات و انتقادات خود را برای نشانی اینترنتی www.parsvu.com بفرستند درخواست کرد که شماره تلفن همراهی را هم بفرستند تا از تازهترین خبرهای مربوط به کنسرت شهرام ناظری به وسیله اس ام اس با خبر شوند. قرار است خبر تمدید کنسرت شهرام ناظری هم صبح روز شنبه بر روی این سایت اعلام شود. به هر حال برگزاری کنسرتهای بزرگ غیر از مسایلی نظیر عدم وجود امکانات صوتی کار با مشکل بزرگ دیگری هم روبهرو است و آن چگونگی هدایت، حضور و سرویس دهی به این تعداد جمعیت است. مشکلی که به نظر میرسد بیشتر از دریافت مجوزها گریبان اجراکنندگان را می گیرد. تنها کمی از گذشته شهرام ناظری او در مکانهای زیادی کنسرت داده است، بیشتر کشورهای جهان و هر جا که ایرانیان وجود داشته باشند او به آنجا رفته است. اما او تنها خواننده ایرانی است که در سالن کداک تئاتر – محل برگزرای اسکار- کنسرت اجرا کرده است. در دی 83 نیز او به همراه گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان برنامهای در تالار وزارت کشور اجرا کردند که آغاز دعواها و اختلافات آنها بود. پس از آن شهرام ناظری با این گروه دیگر کنسرتی نداد تا 5 شنبه 23 شهریور 85 که همراه گروه جوان کابوکی کنسرت تازهای اجرا کرد. اختلافات آنها از مسایل مالی گرفته تا نحوه عرضه کاست و نوار کنسرت را در بر می گرفت. ملیکا احمدی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
عاشق کارهای استاد ناظری هستم اما باید اعتراف کنم صدای استاد تنها صدایی است که مرا هنگام غم گریان و هنگام شادی خندان میکند انچنان که گویی سلولهای عصبی بی صدای استاد مرحم نمی یابند
-- محمد هادی سرگزی ، Oct 31, 2006من مي خوام با استاد شهرام ناظري ارتباط مستقيمي داشته باشم تا بتونم شعرهايم را در اختيار استاد قرار دهم چه در زمينه ي شعر كردي و چه در زمينه ي شعر فارسي البته ما خانوادگي شاعر هستيم.
-- شهاب محمدي شاعري كرمانشاهي ، Feb 2, 2008من شاعري هستم كه از طرف خانواده ام صحبت ميكنم و مي خوايم شعرهايمان را كه در سبكهاي مختلف كه بر اوزان افعالي سروده شده اند را تقديم استاد شهرام ناظري كنيم تا ايشان اين شعرها را در آوازهايش بسرايد