خانه > خارج از سیاست > زنان > اجازه ندارم اما می توانم | |||
اجازه ندارم اما می توانم"اورسلا لانگزه" زن خبرنگار آلمانی در گزارشی از زنان ايران که در نشريه "پاساو نوی پرسه" منتشر شده است، از تجربيات خود در رابطه با زنان ايرانی می گويد:
در ساعت 6 صبح در پارک شفق در تهران من با زنانی قرار ملاقات دارم که برای ورزش به اينجا میآيند. قيافه شاد وسرزنده آنها برايم باور نکردنی است . بی شک آنها دوبرابر من گرما را احساس میکنند با شلوار و روسری و روپوشهای بلندی که تا زانو می رسد . اين لباس زنان ايرانی است در 27 سال بعد از انقلاب اسلامی . ظاهرا برای زنان ايرانی حجاب مسئلهای نيست اما برای من و زنان همسفرم، پارچهای را که بر سر میاندازيم موضوع شماره يک حرفهايمان است .در جلو گيشه ايراناير در فرانکفورت سئوالات زيادی داشتيم که میخواستيم جوابشان را بدانيم . اينکه مثلا چه اتفاقی میافتد اگر ما در گرمای 35 درجه در پرسپوليس روسریمان را برداريم و يا آستين هايمان را کمی بالا بزنيم ؟ در آلمان سوالها فراوان بود و احساس ناامنی بسيار. تصويری که در غرب از زنان ايرانی وجود دارد ، تصوير زنانی است با چهرههای رنگ پريده و خسته ، زير فشار ، تحصيل نکرده؛ مثل يک سايه که در چادر پيچيده شدهاند . در واقعيت اما بهکلی فرق می کند . 40 در صد زنان ايرانی شاغل هستند.63 درصد دانشجويان، زنان هستنند. زنان ايرانی میتوانند در انتخابات شرکت کنند ، آنها رانندگی میکنند و میتوانند بعد از ازدواج نام خانوادگی خود را نگه دارند؛ حتی میتوانند تقاضای طلاق بکنند. میتوانند برای خود خانه اجاره کنند اما در اتوبوس قسمت عقب مینشينند و در فرودگاه در ورودی خود را دارند.آنها با مردان دست نمیدهند ، از نگاه کردن به چشم مردان پرهيز میکنند و نمیتوانند مسابقات فوتبال را در استوديوم تماشا کنند. مرزهای تعيين شده دولتی بهطور دائم توسط مردم مورد سئوال قرار میگيرند؛ اينکه آدم اجازه ندارد اما می تواند. از طريق اينترنت و ماهوارههای تلويزيونی که ممنوع هستند زنان بهطور دائم در جريان آخرين مدهای جهان قرار دارند.به همين دليل لااقل در شهرهای بزرگ نوع پوشش زنان فرق میکند، روپوشهای کوتاه، روسریهای رنگی، همراه با صورتهای آرايش شده. به واقع روسری و روپوش به نوعی ما زنان را در آنجا محافظت می کند. ما حتی در حرف هم محفوظ میمانيم .گاه تنها سلامی دوستانه است از سوی مردانی که از روبهرو میآيند. تمام کنترلها در فرودگاه ، چندين بار ورق زدن پاسپورت من هم باعث نمیشود که ما فکر نکنيم سفر خوبی بود. من دوباره بر خواهم گشت . من با سرزمينی آشنا شدم با تاريخی هزار ساله و محبت تحسين آميز مردمش .تجربه اين سفر حجاب ناآگاهی مرا در مورد اين سرزمين از ميان برداشت . من آنقدر به زنانی با روسری خو گرفتم که در آلمان زنان برايم جوری برهنه به نظر میرسيدند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Dear Madam, I am happy you enjoyed your visit in Iran. You said :
40 در صد زنان ايرانی شاغل هستند.63 درصد دانشجويان، زنان هستنند. زنان ايرانی میتوانند در انتخابات شرکت کنند ، آنها رانندگی میکنند و میتوانند بعد از ازدواج نام خانوادگی خود را نگه دارند؛ حتی میتوانند تقاضای طلاق بکنند
I can tell you that voting and driving a car for women in Iran is older than Islamic Revolution . Unlike the Western women, women in Iran only keep their father's name until death. They don't change last name after marriage. they only have one name and they keep it no matter they get married or not. No matter they get married once or twice or more. Thanks, Bazoft
-- Bazoft ، Oct 25, 2006