تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گزارشی از همایش «وضعیت دموکراسی در ایران»

«ایرانی‌ها یک‌نوع اروپایی‌اند»

فرهاد امیرمنش

این هفته بحث انتخابات ایران به مرکز مناظرات فرهنگی ـ سیاسی در آمستردام نیز کشیده‌شد. این مرکز که «دِبالی» نام دارد روز پنج‌شنبه جلسه‌ای تحلیلی تحت عنوان «وضعیت دموکراسی در ایران» برگزار کرد.

در بروشورهای تبلیغاتی این همایش، جُستار اصلی مورد بحث این‌گونه نوشته شده ‌است: «رئیس اصلی در ایران کیست؟ خیلی‌ها ایران را یک دیکتاتوری می‌دانند که احمدی‌نژادِ شدیداً‌ محافظه‌کار، جمهوریِ آن را ریاست می‌کند و آیت‌الله خامنه‌ای آن را رهبری. ولی تقسیم قدرت در ایران بسیار پیچیده‌تر از این‌ها است.»

در ادامه این بروشور آمده ‌است: «مردم ایران دوازدهم ژوئن به صندوق انتخابات می‌روند تا رئیس جمهور تازه‌ای انتخاب کنند. ولی واقعاً‌ انتخابی در این میان وجود دارد؟ هر چه باشد ایران دموکراسی کاملی نیست. قدرت زیادی در آن‌جا در دست شورای نگهبان و خامنه‌ای است. ولی از سوی دیگر خیلی‌ها به این انتخابات به عنوان نقطه‌ای سرنوشت‌ساز و یک نقطه عطف نگاه می‌کنند. بالاخره این انتخابات واقعاً انتخاب است یا نه؟»

مدعوین این همایش عبارت بودند از پیمان جعفری، کارشناس علوم سیاسی و نویسنده کتاب «ایرانی دیگر»، پاول اَرتس، کارشناس امور خاورمیانه، نَنی دِفریس، تاریخ‌دان، باستان‌شناس و نویسنده کتاب از «از اصفهان تا افس» و توماس اردبرینک، خبرنگار دائمی روزنامه اِن.اِر.سِ هلند در ایران که از طریق تماس تلفنی در این جلسه شرکت کرد.

جستارگشایی جلسه نیز بر عهده «روتخِر فان درهوفن» از نشریه «دِخِرونه آمستردامر» (آمستردامی سبز) بود.

«شورای نگهبان هم روزی تسلیم می‌شود»

همایش با حضور بیش از صد تن برگزار شد که حدود هشتاد درصد حاضران را هلندیان علاقه‌مند به موضوعات ایران تشکیل می‌دادند. آقای فان درهوفن در آغاز صحبت‌هایش بیان کرد که برای آمریکایی‌ها به‌راستی سخت است که بدانند در ایران با چه کسی باید صحبت کنند. وی تقسیم قدرت در ایران را به شبکه‌ای پیچیده و درهم‌تنیده تشبیه کرد و از حضار خواست تا در مورد وضعیت مردم‌سالاری در ایران نظر بدهند.

در این میان سه نظر از سوی حاضران در همایش بیان شد. از دید یکی از حضار هلندی، ایران یک شبه‌دموکراسی است، از دید نفر دوم اگر مردم ایران بخواهند و فشار بیاورند شورای نگهبان هم بالاخره تسلیم می‌شود و از نگاه شخص سوم الان با آمدن باراک اوباما، وضعیت جهانی هم پذیرای مردم‌سالاری در ایران است و ایرانیان بهتر است از این فرصت استفاده کنند.


پیمان جعفری

«الگوی ایران هلندی است»

پیمان جعفری به عنوان اولین شخص از اعضای دعوت‌شده به همایش سر صحبت را باز کرد. وی ایران را کشوری پویا نامید که از زمان انقلاب مشروطه در جست‌وجوی مردم‌سالاری است و می‌توان به تغییر، و ظرفیت مردم ایران برای این تغییر اعتماد داشت.

به باور او در ایران با دایره‌هایی از قدرت مواجه هستیم. در ایران رهبر از نظر تئوری قدرت مطلقه دارد ولی در عمل همیشه در تصمیم‌گیری‌ها با این دایره‌های مختلف هم مشورت می‌کند. رهبر با این مشورت‌ها دیگران را هم در جریانات دخیل می‌کند و از این طریق، تقصیرها به گردن یک‌نفر مشخص نمی‌افتد. از نظر او، این دایره‌ها همه مهم‌اند. برای نمونه رهبر نمی‌تواند بدون مجلس عمل کند و رئیس جمهور و دایره او هم در زمینه اقتصاد کشور نقش مهمی دارند.

آقای پاول ارتس، نفر دوم دعوت‌شده نیز با این نظر موافق بود. از دید او، در حکومت ایران الگویی شبیه الگوی رایزنی هلندی حاکم است. الگوی رایزنی هلندی که الگوی پولدر* نامیده می‌شود معمولاً به عنوان روشی کاملاً ویژه هلند مطرح می‌شود. در این روش، افراد ذی‌نفع یک نهاد یا نظام همیشه با یکدیگر در تماس و مشورت هستند و قدم به قدم قرار و مدارهایی می‌گذارند. این قرارها ممکن است الزام‌آور نباشد ولی جهت حرکت طرف‌های ذی‌نفع را هم‌چنان هم‌سو نگه می‌دارد. به نظر او آیت‌الله خامنه‌ای هم در ایران در هر قدم همیشه مقدار زیادی مشورت انجام می‌دهد.

از نظر خانم ننی دفریس، آیت‌الله خامنه‌ای از این الگوی رایزنی به عنوان اهرمی استفاده می‌کند تا بتواند گروه‌های مختلف را زیر نظر داشته‌باشد و روش «اختلاف بینداز و حکومت کن» را بهتر عملی کند.

«ایرانی‌ها اروپایی‌اند»

آقای پاول اَرتس در ادامه در بخشی از صحبت‌هایش چنین گفت: «من ایران را هفت سال پیش کشف کردم. پیش از آن تنها با کشورهای عربی سر و کار داشتم. میزان تعامل ایران با اعراب، بسته به این‌که در کدام کشور عرب باشید فرق می‌کند. مثلاً در یمن که خیلی وقت را در آن‌جا گذراندم هیچ صحبتی از ایران نبود ولی درعربستان به‌ویژه بین مقامات دولتی‌اش همیشه حرف از ایران است.»

آقای ارتس ادامه داد: «همیشه فکر می‌کردم ایران کشوری خیلی پیچیده است و برای همین سراغش نمی‌رفتم. بعد که یک‌بار به ایران رفتم متوجه شدم واقعاً پیچیده است. از دید من ایران با جهان عرب به شدت متفاوت است. ایران نسبت به کشورهای عربی خیلی به اروپا شبیه‌تر است. من ایرانی‌ها را نوعی اروپایی دیدم. سطح فکر و تحصیل مردم و روحیه‌شان به ما نزدیک است.»

این کارشناس امور خاورمیانه در مورد مردم‌سالاری در ایران گفت: «هفته‌نامه انگلیسی اکونومیست دموکراسی را این‌گونه تعریف کرده: "حق استخدام و اخراج دولت." بنابر‌این اگر این تعریف را قبول کنیم باید گفت ایران تا این‌جا نوعی دموکراسی است. البته دموکراسی ایران نواقص زیادی دارد.»

«خودبرتربینی اروپا»

نفر دوم یعنی خانم ننی دفریس صحبت‌های خود را این‌طور ادامه داد: «من اولین بار به هنگام حفاری باستان‌شناسی تمدن قدیمی قوم تراکیه در اروپای شرقی با آثاری از ایران مواجه شدم. ما همیشه در غرب یاد گرفته‌ایم که همه‌چیز از یونان باستان آمده و ریشه همه‌چیز در آن‌جا است. وقتی دیدم تمدن تراکیه تمام روابطش با ایران باستان بوده و ریشه بسیاری از داشته‌های آن‌ها ایران است شوکه شدم. با این کشف، تمام آن قالب اروپامحوری که در ذهنم ساخته بودند فروریخت. بیشتر که خواندم دیدم که برای ما در غرب یک تصویرسازی غلط از ایران درست کرده‌اند. ایرانیان مقیم هلند هم که برخی‌شان از دوستان من‌اند همواره قربانی این تصویرسازی هستند. برای نمونه در یک مهمانی دیدم که زنان هلندی به زنان ایرانی می‌گفتند "شما خیلی الان خوش‌حالید که می‌توانید بدون حجاب در مهمانی برقصید، نه؟" توضیحات زنان ایرانی هم برای روشن کردن آن‌ها سودی نداشت. این طرز تفکر و خودبرتربینی در اروپا حاکمیت دارد.»


پاول ارتس

«احمدی‌نژاد از زن‌ها ترسیده»

پیمان جعفری، در ادامه صحبت‌های خود به تحلیل بیشتر وضعیت سیاسی ایران پرداخت. پیمان گفت: «در ایران "آزادی بیان" هست ولی "آزادی پس از بیان" نیست! با این وجود خیلی از جوان‌ها سعی می‌کنند حرف‌هایشان را بزنند و صحبت از جدایی دین از سیاست در بین دانشجویان و خیلی از جوان‌ها تابو نیست. زن‌ها و جوان‌ها قدرت گرفته‌اند. حمله‌ای که دیشب محمود احمدی‌نژاد در مناظره با میرحسین موسوی به زن آقای موسوی کرد نشانگر ترس جناح او از این قدرت‌نمایی زن‌هاست. مردم الان پخته شده‌اند و می‌دانند که خود مسأله بیان کردن مطالبات حتی اگر ترتیب اثری داده نشود نیروزا است.»

«عیار دموکراسی در ایران چند است؟»

پس از آن توماس اردبرینک، خبرنگار هلندی مقیم ایران، از طریق تماس تلفنی نظرات خود را از تهران برای حاضران در سالن آمستردام این‌گونه توضیح داد: «من هشت سال است که در ایران زندگی می‌کنم. الان معتقدم که میرحسین موسوی شانس زیادی برای انتخاب شدن دارد. سوال این‌جاست که آیا محمود احمدی‌نژاد و وزارت کشور، شکست خود را قبول خواهند کرد یا نه. برای من این مسأله، میزان و ترازو است و عیار دموکراسی در ایران را مشخص خواهد کرد. این‌که آیا مردم اجازه دارند دولت را برکنار کنند یا نه، موضوع اصلی و حیاتی است. ضمانتی برای صداقت انتخاباتی در ایران نیست ولی کروبی و موسوی امیدوارند شرکت خیلی زیاد مردم در انتخابات سیلی بشود که تقلبات را هم بی‌اثر کند. محسن رضایی هم اعلام کرده که قصد دارد نظارتی موازی برای وارسی صندوق‌های رأی بگذارد.»

آقای اردبرینک ادامه داد: «تفاوت نظر در بین مردم شهر و روستا در ایران زیاد است. برای شهری‌ها آبروریزی‌های احمدی‌نژاد در خارج از کشور مسأله مهمی است. در روستاها برعکس خیلی‌ها تصور می‌کنند وجهه ایران در جهان بهتر شده. موسوی به مردم شهر امید داده‌است. من در مصاحبه‌ای که با داماد میرحسین موسوی کردم دیدم که منزل او سبکی مدرن داشت و طرز فکر خانواده او به نظرم نسبتاً مدرن می‌آید. مردم در این‌جا می‌گویند: اوضاع احمدی‌نژاد را که می‌دانیم، حالا به موسوی رأی می‌دهیم، شاید او بهتر باشد.»

به نظر توماس اردبرینک بهترین کاری که غرب می‌تواند بکند پذیرفتن وضعیت ایران و حضور بیشتر شرکت‌های غربی در ایران است تا از این طریق طبقه متوسط در ایران رشد کند و سکوی بهتری برای پیشرفت جامعه درست شود.

«کار احمدی‌نژاد با آمریکا راحت‌تر است»

در بخش‌های پایانی همایش، در رابطه با روابط ایران و آمریکا آقای پاول ارتس نیز نظر خود را این‌گونه عنوان کرد: «اگر محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور بشود بالاخره ناچار است برای اقتصاد هم که شده با آمریکا معامله کند. شانس او برای تعامل با آمریکا حتی از موسوی هم بیشتر است چون‌ او با چالش‌های موسوی در این مورد مواجه نیست. موسوی اگر بخواهد به آمریکا نزدیک بشود جناح محافظه‌کار خود آقای احمدی‌نژاد چالش‌های سنگینی برایش درست می‌کنند.»

در پایان همه مدعوین موافق بودند که دولت بوش و فشارهایش بر ایران مانع پیشرفت دموکراسی بود و حضور اوباما در صحنه می‌تواند فرصت خوبی در این راستا باشد. پایان‌بخش همایش، موسیقی تلفیقی ایرانی ـ هلندی گروهی از نوازندگان به سرپرستی سهند صاحب‌دیوانی بود. آقای صاحب‌دیوانی از نوازندگان و داستان‌گویان ایرانی مقیم هلند است که در رشته موسیقی سنتی ایرانی تحصیل کرده. خواندن اشعاری از مولانا در سبک خاص در لابلای این موسیقی تلفیقی، جوی خاص به این همایش بخشید.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

جالب بود من تا کنون فکر میکردم تنها خودم هستم که ایرانیها را بر تر از دیگران میدانم حالا متوجه شدم که اروپایی ها هم گرفتار این مریضی اند من چون علاقه شدیدی به تاریخ دارم در خالیکه رشته خودم کاملا متفاوت است این برتری را به حق میدانم و یونان را هم تا زنده ام آسیای صغیر میدانم و هر اروپایی هم بخواهد برای خودش با آن شناسنامه درست کند جعلی میدانم یونان آسیای صغیر هم هر چه بوده باشد نمیتوانسته است بدون تاتیر پذیری از آیران باستان آنی باشد که امروز تصور میشود فرهنگ ایران آنچنان غنی وسنگین است که من خودم را در این ترازو که میگذارم یادم میرود که تکنولوژی وضغ را کمی دگرگون کرده است گاهی هم که یادم میاید باز هم اگر ریشه یابی کنم از ریاضی وشیمی و ستاره شناسی و پزشکی وووو جودم را در مریخ و دز گوشی پزشکان و چرخیدن چرخهای ماشین آلات میبینم اصلا چهره دانشمندان قدیم ایران اند که همیشه در یکجایی از این تکنو لوژی نقش بسته اند بتابراین باز هم میگویم اگر آنها نبودند ایها هم وجود نمیداشتند حتی تا زمان صفویه ما با اروپایی ها تفاوتی نداشتیم .ما یادمان میرود که چینی ها سهم بزرگی در اختراعات داشته اند وقتی علایم راننده گی را میبینم نمیدانیم که مصریها در جایی از این علایم پنان هستند جا دارد که اگر بنا است آدم ها علم را برای آدم ها بخواهند همه از خود محوری و خود بینی خودشان بگذرند نه آنکه کسانی خودشان را اروپایی بدانند یعنی همه چیز و هندی ها که رتبه 2 ذخیره علمی دنیا را بعد از روسیه دارند خودشان را کمتر از آمریکایی ها که رتبه 3 را دارند حس کنند خوشبختانه بشریت علمش چنان عمومی شده است که دیگر دیر زمانی نمیرسد که کشور چاد هم یک چیزی را ممکن است کشف کند که زندگی اروپایی ها را تغییر دهد آنموقع است که من از قبر بر خواهم خاست و خواهم گفت آدمها همه آدمند کسی با کسی فرقی ندارد و محور انسانیت است نه رنگ و نژاد و قوم و فرهنگ

-- دارا ، Jun 6, 2009

جالب بود!

-- Parsi ، Jun 7, 2009

momken hast az in barname sahne hayi ro dar zamane begzarid, ya linki agar hast linkesho inja bedid?

-- neda ، Jun 7, 2009

من تا حالا فکر می کردم اروپایی ها ریشه شان در خاورمیانه و آسیای میانه است و نه بالعکس!

-- ایران پژوه ، Jun 7, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)