خانه > ایرانیان هلند > رسانه ها > «ایران دل بحرین را شکست» | |||
«ایران دل بحرین را شکست»نامیدن ایران به عنوان «بزرگترین تهدید برای موجودیت اسرائیل» از سوی بنیامین نتانیاهو، کاهش سرعت توسعه برنامه هستهای ایران، پیشراهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر، محکومیت چند تن بهایی در ایران به عنوان جاسوسی، عدم موافقت وزیر خارجه هلند با مسأله فشار بر اسرائیل برای پرداخت هزینه بازسازی غزه، و همچنین نظر این وزیر مبنی بر اینکه ایران باید در پرداخت هزینه بازسازی غزه همکاری کند، از خبرهای این هفته در رسانههای هلندی بود. با هم مروری داریم بر دیگر خبرهای این رسانهها در پیوند با مسایل ایران: «اورانیوم کافی برای یک عدد بمب اتم در ایران»روزنامه آلخمینه داخبلاد در تاریخ بیستم فوریه با درج این عنوان چنین نوشت: ایران سرعت برنامه غنیسازی اورانیوم خود را کاهش داده است اما مقادیر سوخت هستهایش را به اندازهای افزایش داده که در صورت غنیسازی بیشتر میتواند برای ساخت یک بمب اتم کافی باشد. این مطلب در گزارش محرمانهای از آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به دست خبرگزاری رویترز افتاده دیده میشود. اندوخته اورانیوم غنی شده ضعیف در ایران از ۴۸۰ کیلوگرم در ماه اوت به ۱۰۱۰ کیلوگرم در این ماه رسیده است. اگر روی این مقدار، غنیسازی بیشتر انجام بگیرد سوخت کافی برای یک عدد بمب اتم بهدست میآید. آژانس بینالمللی انرژی هستهای معتقد است که هنوز دو تا پنج سال لازم است تا ایران بتواند بمب اتم بسازد. در این اثنا، ارتش اسرائیل ایران را «تهدیدی برای موجودیت اسرائیل» نامیده است.
«۱۱ سال حبس برای تجزیهطلب ایرانی»رسانههای این هفته هلند خبرهای گوناگونی در مورد فردی ایرانیتبار به نام عبدالله المنصوری گزارش کردهاند. این رسانهها که در تاریخ آبان ۱۳۸۶خبر از صدور حکم اعدام برای او در ایران داده بودند طی هفته گذشته خبر حکم ۳۰ سال زندان و روز ۲۳ فوریه این هفته خبر از ۱۱ سال حبس برای او دادند. محتوای این خبرها به شخصی به نام فالح عبدالله المنصوری مربوط میشود. وی که سالهای اخیر را در ایران در بازداشت بهسر برده از نظر دولت ایران تنها ملیت ایرانی دارد؛ در صورتی که از نظر دولت هلند فردی با ملیت هلندی به شمار میآید. به گزارش روزنامه ان.ار.س هلند، المنصوری یکی از درجهداران پیشین ارتش ایران است که در حین جنگ ایران و عراق، یعنی در سال ۱۹۸۷ به رژیم صدام حسین پناهنده شد و پس از اقامت در بغداد، به عنوان پناهنده به شهر ماستریخت هلند منتقل شد. همکاری با دشمن از سوی شهروند یک کشور به هنگام جنگ در قوانین بیشتر کشورها یکی از بزرگترین جرمها است. المنصوری بعداً در هلند گروهی تجزیهطلب به نام «سازمان آزادیبخش الاحواز» تأسیس کرد. فالح عبدالله المنصوری در هلند به خاطر فعالیتهایش در زمینه همکاری با سازمان عفو بینالملل از سوی ملکه هلند نشان افتخار و درجه اورانیه ـ ناساو دریافت کرد که از بالاترین درجات افتخار کشور هلند است. به گفته رسانههای هلند، دولت ایران او را با جریانات بمبگذاریهای اهواز مرتبط میداند. این هفته پس از دریافت خبر از سوی مقامات هلند مبنی بر حکم سی سال زندانی برای عبدالله المنصوری، سفارت هلند در تهران از مقامات ایرانی در این باره توضیح خواسته است. بنا بر خبرهای روز ۱۸ فوریه رسانههای هلند، سخنگوی وزارت خارجه هلند روز چهارشنبه این مطلب را گزارش کردهاست.
خائن به کشور یا فعال حقوق بشردر خبری که روز ۲۳ فوریه به عنوان خبر اول بخش داخلی روزنامه ان.ار.س منتشر شد حکم زندانی عبدالله المنصوری ۱۱ سال اعلام شدهاست. در این خبر آمده: آقای دادخواه، وکیل مدافع عبدالله المنصوری که از همکاران شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل نیز هست پس از حضور در جلسه دادگاه تائید کرد که المنصوری به ۱۱ سال حبس محکوم شدهاست. بنابراین خبر جرم او «تبلیغات علیه نظام» اعلام شده است. به گفته آقای دادخواه، به ویژه اظهارات همسر المنصوری که پس از فرارشان به عراق در زمان جنگ ایران و عراق بیان شد باعث این محکومیت شدهاست. دادخواه میگوید: «این دادرسی عادلانه نبود زیرا که او مسئول گفتههای زن خود نیست.» عدنان المنصوری پسر ۳۵ ساله عبدالله المنصوری چندین بار در رسانههای هلند اعلام کرده بود که پدرش حکم اعدام میگیرد و دولت هلند باید هفتاد هزار یورو به ایران بدهد تا از این اعدام جلوگیری کند. رسانههای هلند از عبدالله المنصوری همچنان به عنوان «فعال حقوق بشر» یاد میکنند و برای استان خوزستان در جنوب ایران از عنوان «منطقه الاحواز» (که در سایتهای حزب المنصوری با این دیکته یعنی با ح حطی نوشته میشود) استفاده میکنند. در نقشههایی که طی سالهای اخیر مکرراً از سوی سازمان المنصوری در سراسر رسانههای هلندی به نمایش در آمده تمامی نیمه جنوبی ایران شامل فارس و اصفهان و غیره، منطقهای به نام «الاحواز» نام گرفته و در آنها برای خلیج فارس نیز از نامی جعلی استفاده شده. در بخش پیشینه خبرها در روزنامههای گوناگون هلند حزب المنصوری به این گونه معرفی شدهاست: «سازمان آزادیبخش احواز برای منافع اقلیت عرب در منطقه الاحواز ایران کوشش میکند و هدفش استقلال آن منطقه است.» روزنامه ان.ار.س در شماره ۲۳ فوریه خود «سنی بودن مردم الاحواز» و «دریافت روزانه تنها چند ساعت درس به زبان عربی در مدارس الاحواز» را دلایل «نارضایتی مردم» در آن منطقه فرضی عنوان کرده است. این روزنامه میافزاید: «جنبش المنصوری ادغامی است از گروههای پانعربیست سکولار. یکی از این گروهها یعنی دی.آر.اف.ال.اِی در سال ۱۹۸۰ کارکنان سفارت ایران در لندن را گروگان گرفت. در سال ۲۰۰۵ نیز گروههایی که ایدئولوژی همسان با المنصوری دارند مسئولیت بمبگذاریهای الاحواز را پذیرفتند. در آن بمبگذاریها ۲۴ شهروند ایرانی کشته شدند.» برنامه نوفا در تلویزیون هلند نیز فیلمهایی از تارنمای گروه المنصوری نشان داد که در آن افراد مسلحی دیده میشوند که در حال پرتاب خمپاره و ساختن بمب هستند. روزنامه ان.ار.س همچنین مصاحبه کوتاهی داشته با منصور قنواتی، سردبیر روزنامه کارون که به گفته ان.ار.س بزرگترین روزنامه خوزستان است. منصور قنواتی پس از شکایت از نحوه بودجهبندی برای استان خوزستان میافزاید: «اما تنها گروه کوچکی از ایدئولوژی تندرو المنصوری پیروی میکنند. سازمان منصوری مسئول چندین بمبگذاری در استان خودشان هستند که در اثر آنها بسیاری از مردم عادی کشته شدند.» پیوند به خبر ان.ار.س (برای مشترکان)
«ایران دل بحرین را شکست»این عنوان خبری است از روزنامه دست راستی اِلسِفیر در تاریخ ۱۹ فوریه. در بخشهایی از این خبر آمده: بحرین روز پنجشنبه مذاکراتش با ایران در مورد یک قرارداد گاز را متوقف کرد. این کشور از اظهارات یک روحانی برجسته ایران احساس دل شکستگی میکند. این روحانی هفته پیش گفته بود که بحرین تا سال ۱۹۷۰ استان چهاردهم ایران بوده است. بحرین معتقد است که اظهارات علیاکبر ناطق نوری، رئیس پیشین مجلس ایران نشان میدهد که ایران هنوز ادعاهای خود نسبت به این جزیره را کنار نگذاشته است. شیخ خالد بن احمد الخلیفه، وزیر خارجه بحرین این اظهارات را نقض حاکمیت بحرین و «تحریف واقعیات تاریخی» عنوان کرد. روزنامه السفیر میافزاید: «بحرین توسط یک گروه سنی اداره میشود. جمعیت فقیر آن اکثراً شیعه هستند و به این خاطر با ایران که این جزیره را در سده هفدهم به مدت کوتاهی اداره کرد احساس نزدیکی بسیار میکنند.» در ادامه خبر آمده است: جزیره بحرین در سال ۱۹۷۰ و در پی یک همهپرسی که به قیمومیت بریتانیا پایان داد به استقلال رسید. پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران روابط دو کشور به سردی گرایید ولی در سال ۲۰۰۷ با بازدید محمود احمدینژاد از بحرین روابط رو به بهبود گذاشت. وزارت خارجه ایران روز پنجشنبه اظهارات ناطق نوری را رد کرد. بر پایه بیانیهای که بر روی تارنمای این وزارتخانه منتشر شده ایران به استقلال بحرین احترام میگذارد و «هیچ ادعای ارضی بر این جزیره ندارد.»
مژده: خاتمی به صحنه برگشتهشبکه خبری بیانار در یکی از برنامههای خود در هجدهم فوریه چنین آورد: ریچارد هولبروک، فرستاده اوباما، رئیس جمهور آمریکا به افغانستان درهای روابط دوباره با ایران را مقداری بازتر گذاشته است. وی اظهار داشت که برای چارهجویی مشکلات افغانستان مشخص است که ایران به عنوان همسایه افغانستان «میتواند نقش قانونی خود را ایفا کند». انتخاب واژهها از سوی هولبروک یعنی «ایفای نقش قانونی از سوی ایران» واقعاً جالب است. اوباما آشکارا آمادگی خود را برای گفت و گو با ایران اعلام کرده بود و احمدینژاد، رئیس جمهور ایران هم هفته گذشته با لحنی تشویقآمیز به این اعلام آمادگی پاسخ داد. با وجود مسایل دشواری که میان این دو کشور وجود دارد به هر حال این گونه لاس زدنهای سیاسی بخت بهتری برای بهبود روابط به دست میدهد تا زبان دشنام و تهدید. منطق مسأله آشکار است: هم برای چارهجویی مسایل افغانستان و هم برای پرسمان عراق، مشارکت ایران اجتنابناپذیر است. حال که ترکیه در کردستان عراق و عربستان سعودی در بخش سنینشین عراق نفوذ زیادی دارند ایران نیز میخواهد تا کنترلش را بر اکثریت شیعه عراق حفظ کند. ایران همچنین مایل نیست که افغانستان به دست نیروهای شدیداً سنیمذهب طالبان بیفتد، همان نیروهایی که ایران یازده سال پیش نزدیک بود با آنها وارد جنگ بشود. اینها همه منطقی است. یادمان نرود که ایران پس از یازده سپتامبر کاملاً از آمریکا حمایت کرد و در زمینه آمادگی برای جنگ علیه افغانستان از لحاظ دیپلماتیک، لجستیکی و اخلاقی همکاری بسیار مفیدی با آمریکا داشت. جرج بوش این روی خوش ایران را در تاریخ ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ با سخنرانی بحثانگیز محور شرارت پاسخ داد. ایران هم با برنامه مناقشهآفرین هستهای خود روابط را تضعیف کرد. پس از این که در سال ۲۰۰۵ محمد خاتمی، رئیس جمهور معتدل در برابر متعصب محافظهکار یعنی احمدینژاد شکست خورد شکاف میان ایران و غرب به سرعت بیشتر شد. خبر خوب و مژده این است که خاتمی به عنوان کاندیدا در برابر احمدینژاد دوباره به صحنه سیاست برگشته. شبکه الجزیره معتقد است که او شانس خوبی برای انتخاب شدن دارد، به ویژه به این خاطر که ارمغان رئیس جمهور کنونی برای مردم ایران بیشتر از همه بدبختی بوده است. تحریمهای آمریکا تأثیر خود را گذاشته، سقوط بهای نفت به فقر بیشتر انجامیده و ایرانیها دیگر از این انزوا خسته شدهاند. بنابراین اکنون برای اوباما یک شانس طلایی ایجاد شده و او اگر در زمان درست، بتواند درست عمل کند شاید بتواند جهان را به سوی آشتی ببرد. «خودداری لاهه از دعوای دیپلماتیک با ایران»روزنامه آلخمینه داخبلاد روز ۱۷ فوریه در ویژهنامه شهر لاهه خود زیر این عنوان نوشت: شهرداری لاهه به سفارت ایران در این شهر یک اعتراضنامه رسمی فرستاده است. در این نامه از سفارتخانه ایران خواسته شده تا اتاقکهای پارکینگ خودرو را که توسط آن سفارتخانه به صورت غیرقانونی ساخته شده است تخریب کند. البته این نامه اعتراضیه اثری نخواهد داشت چرا که محوطه سفارتخانه هر کشور قانوناً جزئی از خاک آن کشور به شمار میرود. با این حال انجمن محل محله داینوِخ که سفارتخانه ایران در آن قرار دارد از شهرداری خواسته تا با ایران با شدت برخورد کند و ضربالاجلی به سفارت ایران بدهد. اما شهرداری، رودررو شدن با سفیر بر سر این موضوع را کار عاقلانهای نمیداند. علاوه بر این پیمان وین خودمختاری دیپلماتیک را برای محوطههای سفارتخانهای تضمین کردهاست. سفارت ایران پس از آنکه در سال ۲۰۰۰ پیامهای تهدیدآمیزی مبنی بر حمله مخالفان به ساختمان سفارت دریافت کرد تصمیم به ساخت این اتاقکها گرفت. رایزن سفارت ایران میگوید که ساخت این پنج اتاقک که برای امنیت خودروهای سفارت صورت گرفته یکجانبه روی نداده و ایران برای این کار با شهرداری و وزارت خارجه هلند مشورت کرده است. اما شهرداری لاهه به ایران اعلام کرد که این کار با طرح هادی شهر لاهه مغایرت دارد ولی سفارت ایران همچنان به ساخت اتاقکها ادامه داد. مردم محل از این امر ناراضیاند و همچنان به شکایات خود ادامه میدهند.
«بر سر توقف بمبارانهای ایران توافق نشده»منبع خبری هلندیزبان «آزادی دات انال» که به امور کردستان عراق و مناطق مجاور میپردازد در خبری به تاریخ ۱۷ فوریه نوشت: جبار یاور، سخنگوی امور دفاعی دولت منطقهای کردستان عراق اعلام کرد که میان این دولت منطقهای و جمهوری اسلامی ایران توافقی در پیوند با توقف بمباران روستاهای کردستان عراق از سوی ایران امضا نشده است. رسانههای گوناگون هفته گذشته خبر دادند که دولت منطقهای کردستان عراق و دولت ایران قراری را مبنی بر توقف بمباران روستاها امضا کردهاند. ناظم عمر دباغ، نماینده دولت منطقهای کردستان عراق در تهران نیز خبر داد که ایران از ۱۴ فوریه ۲۰۰۹ بمباران روستاهای کردنشین مرز عراق را متوقف کردهاست. روزنامه بینالمللی عربی شرقالوسط نیز مصاحبهای با ناظم عمر دباغ منتشر کرد که در آن خبر توقف بمبارانها تأئید شد. اما جبار یاور در بیانیهای اعلام کرد که دولت منطقهای کردستان عراق اختیار امضا چنین توافقنامهای را با ایران ندارد و اینگونه توافقات باید میان تهران و بغداد صورت بگیرد. «مگر میزبان ایرانی نمیتواند بیاید؟»منبع خبری روداو (به معنی رویداد)، از منابع خبری کردهای عراقی که به زبان هلندی منتشر میشود در خبری مورخه شانزدهم فوریه درباره وضعیت بحرانی حزب اتحادیه میهنی کردستان نوشت. در بخشی از این خبر آمده است: اختلافات داخلی اتحادیه میهنی کردستان طی آخر هفته گذشته نزدیک بود به رخدادهای خشونتبار بیانجامد. برخی از رهبران این حزب تصمیم گرفتهاند تا نوشیروان مصطفی، از بنیانگذاران اصلی اتحادیه میهنی کردستان را از حزب اخراج کنند و مخالفت رهبران دیگر با این تصمیم باعث اخراج پنج رهبر دیگر این حزب نیز شد. پس از اعلام این خبر جو درون دفاتر حزب در شهرهای کردنشین عراق به مرحله بحرانی نزدیک شد و تمامی یگانهای ارتش و نیروهای امنیتی فراخوانده شدند تا برای درگیریهای احتمالی آماده باشند. جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی که هماینک رئیس جمهور عراق نیز هست در پاسخ به خبر این اخراجها گفت: «من با مقامات بلندپایه ایرانی قرار دارم و نمیتوانم برای گفت و گو در مورد رهبران اخراجی به کردستان بیایم.» یکی از ناظران سیاسی کُرد در پی انتشار این خبر گفت: «مگر میزبان عزیز ایرانی رئیس جمهور نمیتوانست برای بازدید او به کردستان بیاید؟» خبرهای درج شده در این مرور خبری، بازتابی است از آنچه در رسانههای کشور هلند آمده و لزوماً بازتابدهنده نظرات رادیو زمانه نیست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
وای بمیرم برای بحرین که دلش شکسته است !! چرا آن موقع که از ایران جدا شدند فکر نکردند که دل ما ایرانی ها را می شکنند ؟
-- نبی ، Feb 23, 2009ما ایرانی ها هنوز چشممان به دنبال بحرین عزیزمان هست وقتی یک مادری فرزندش را در خیابان گن می کند تا همیشه چشمش به دنبال فرزندش هست تا پیدایش کند خب بحرین عزیز هم فرزند ایران بانو مادر ما است دل ما هم شکسته است