دستگیری تاجر آلمانی به خاطر تجارت با ایران

تحریم‌های اروپا علیه بانک ملی ایران، بی‌اثر خواندن تحریم‌های جدید از سوی ایران، افزایش عملیات پنهانی آمریکا در ایران، بسته شدن روزنامه تهران امروز به خاطر انتقاد به سیاست خارجی احمدی‌نژاد و هشدار فرمانده سپاه پاسداران به اسرائیل در مورد حمله، از جمله خبرهای ایران بود که در رسانه‌های هلند بازتاب یافت. با هم نگاهی داریم به دیگر عناوین مربوط به ایران و منطقه در این رسانه‌ها:

به اعتقاد سارکوزی، همه‌ی اروپا نگران برنامه هسته‌ای ایران هستند

سارکوزی: ایران هسته‌ای، پذیرفته نیست

روزنامه دپــِرس در شماره ۲۳ ژوئن خود تحت این عنوان نوشت:
نیکولا سارکوزی، رییس‌جمهوری فرانسه روز دوشنبه در سخنرانی خود در پارلمان اسرائیل گفت: «ایرانی که به سلاح هسته‌ای دسترسی داشته باشد، برای فرانسه قابل قبول نیست.»

سارکوزی افزود: «نه تنها اسرائیل، بلکه همه اتحادیه اروپا از برنامه هسته‌ای ایران نگران است.»

ولی او در مورد چگونگی متوقف ساختن ایران توضیحی نداد. وی تاکنون خواهان اعمال فشار بر ایران از طرق دیپلماتیک بوده است.

دستگیری تاجر آلمانی به خاطر تجارت با ایران

این عنوان خبری بود از روزنامه دپرس در شماره بیست‌وسوم ژوئن این روزنامه. در این خبر می‌خوانیم: «یک بازرگان آلمانی به اتهام فروش قطعات موشک به ایران، دستگیر شده است. وی کوشیده‌بود تا از طریق رابطی فرعی در ترکیه کالاهایی را به یک خریدار تحت تحریم در ایران تحویل دهد، اما در این کار موفق نشد.

آلمان همچون بسیاری دیگر از کشورهای غربی مطمئن است که ایران با برنامه خود قصد ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای را دارد. این در حالی است که آن کشور به گفته خود تنها اهداف مسالمت‌آمیز را مد نظر دارد.»

«ایران، زن و مرد مسیحی را شکنجه کرده است»

شبکه خبری مسیحی ار.کا نیوز هلند روز ۲۸ ژوئن تحت این عنوان نوشت: ایران اوایل این ماه یک زوج مسیحی را دستگیر کرده و چهار روز تمام، مورد شکنجه جسمی و روحی قرار داده است. تارنمای مسیحی اُپن دورز هلند این خبر را از خبرگزاری کامپَس دایرکت آمریکایی نقل کرده است.

ار.کا نیوز ادامه می‌دهد: مقامات ایرانی تهدید کرده‌اند که دختر چهار ساله این زوج را نیز در یک «مؤسسه مخصوص» زندانی خواهند کرد.

تینا راد ۲۸ ساله، اهل تهران، به خاطر این‌که با مسلمانان مشغول خواندن انجیل بود، متهم به «فعالیت علیه دین مقدس اسلام» شده است. شوهر ۳۱ ساله او، ماکان آریا، نیز متهم شده که امنیت ملی را به خطر انداخته است. هر دوی آن‌ها تنها سه ماه است که مسیحی شده‌اند.

چهار روز پس از آزادی آن‌ها، تینا راد، چنان بیمار و شکنجه شده بود که دیگر توان راه رفتن نداشت. آن‌ها مجبور به پرداخت وثیقه‌ای ۵۰ هزار دلاری شده‌اند و تعهد داده‌اند تا دیگر با مسیحیان تماس نداشته‌باشند.

به تینا راد گفته شد: «اگر دست از عیسایت نکشی، بار دیگر تو را به خاطر کفر متهم می‌کنیم.»

در شریعت اسلامی ایران، کفر می‌تواند به اعدام فرد منجر شود.

نماینده دست راستی هلند: مجاهدین خلق را از لیست خارج کنید

روز ۲۵ ژوئن در تارنمای حزب مردمی آزادی و مردم‌سالاری (فِ.فِ.دِ)، یکی از احزاب دست راستی هلند، خبری با این مضمون منتشر شد: هانس فان بالِن، نماینده ف.ف.د در پارلمان هلند از وزیر امور خارجه هلند خواست تا راه‌های حذف نام سازمان مجاهدین خلق را از لیست اروپایی سازمان‌های تروریستی با جدیت بررسی کند.

فان بالن درخواست خود را کتباً به آقای فِرهاخن تحویل داده است. طی این هفته پارلمان بریتانیا تصمیم گرفت تا مجاهدین خلق را از لیست تروریستی بریتانیا خارج کند.

این خبر ادامه می‌دهد: سازمان مجاهدین خلق تحت حکومت شاه و خمینی یک سازمان تروریستی بود ولی اکنون سال‌های زیادی است که تروریسم را کنار گذاشته و مقاومت مدنی را در ایران رهبری می‌کند.

هانس فان بالن و آقای فرانکن از حزب سِ.دِ.آ پیش از این نیز از دولت هلند پرسش‌هایی درباره این سازمان کرده‌بودند.

اوساسونا بازیکن دیگری را از ایران آورد

منبع خبری فوتبال پریمور هلند، این هفته نوشت: «تیم فوتبال اوساسونای اسپانیا دومین ایرانی را نیز به تیم خود افزود. پس از جواد نکونام اکنون مسعود شجاعی نیز به این باشگاه باسکی پیوسته است. شجاعی ۲۳ ساله از تیم الشارجه می‌آید و برای چندین فصل قرارداد امضا‌ کرده است.

اوساسونا باید دستان را تا ته جیب خود ببرد؛ چرا که این هافبک ایرانی ۹ و نیم میلیون یورو می‌ارزد.

مسعود شجاعی دو فصل قبلی را در تیم اماراتی الشارجه بازی کرده و پیش از آن در میهن خود برای تیم سایپا در تهران بازی می‌کرد.»

خبرنگار و عکاس هلندی، وضعیت عراق را گزارش کردند

زنان مسلح نوجوان در کوهستان قندیل در مرز ایران

یودیت نورینک، خبرنگار هلندی و اِدی فان وسِل، عکاس هلندی مستقر در شمال عراق این هفته در ستون ویژه شمال عراق روزنامه تراؤ، از سفرهای خود در کوهستان قندیل در مرز ایران و عراق می‌نویسند. در چکیده‌ای این گزارش می‌خوانیم:

«ما با مبارزان کرد که در مرز با ایران و ترکیه مستقر هستند تماس‌هایی گرفتیم. این تماس‌ها از راه‌هایی فرعی صورت گرفت و معطلی‌های زیادی داشت ولی این باعث تضمین امنیتی برای ما شد. این منطقه هر روزه توسط هواپیماهای ترکیه و توپخانه‌های ایران بمباران و گلوله‌باران می‌شود.

با سختی و تنگی نفس از کوه‌ها بالا می‌رویم. زیر یک درخت، جیپی با دیفرانسیل شکسته منتظر ماست. یکی از افراد همراه می‌گوید که در این‌جا جیپ‌های سالم یک سال بیشتر دوام نمی‌آورند. پس از مقداری تعمیرات ماشین به‌راه می‌افتیم و پس از گذر از پیچ و خم کوهستان به مقر فرمانده افراد مسلح می‌رسیم. این فرمانده هر شب را، در محلی دیگر می‌گذراند.

همه دستگاه‌های موبایل را هم جمع کرده‌اند. سِنا، مترجم زنی که همراه ماست می‌گوید: هر سیگنالی که از دستگاهی بیرون بیاید با بمباران مواجه می‌شود. افراد مسلح، دائم در حال تغییر مکان هستند. جابجایی مخصوصاً‌ شب‌ها صورت می‌گیرد تا از دید ماهواره‌های جاسوسی دور بماند. ما خودمان هم گاهی نمی‌دانیم افرادمان کجا هستند.

گزارشگران هلندی در ادامه می‌نویسند: بعد اشباحی مبهم، بی‌سروصدا، در مهتاب پیدا می‌شوند. آن‌ها گروهی پیکارجو هستند که آمده‌اند غذا، اسلحه و مهمات از پشت جیپ ما بردارند. بخش بزرگی از افراد این گروه زن هستند. بعضی‌هایشان هنوز ۲۰ سالشان نشده است. بعد دوباره در تاریکی گم می‌شوند. ماشین، کمی به راه ادامه می‌دهد و به یک اردوگاه می‌رسیم. چند دقیقه که خوب نگاه می‌کنم، چادرهایی را در میان درختان تشخیص می‌دهم. حصیری را به ما نشان می‌دهند و می‌رویم بر روی آن می‌خوابیم.

این خبرنگاران در ادامه گزارش از خود می‌پرسند: آیا چنین مبارزه مسلحانه‌ای که دهه‌ها بدون نتیجه ادامه داشته و دورنمایی هم برای آینده ندارد کاری را از پیش می‌برد؟»

در بخش دیگر گزارش سفر، این دو خبرنگار هلندی ما را به شهرهای اربیل و سلیمانیه می‌برند. درباره این شهرها می‌خوانیم:

«این مناطق امن و آرام است. هتل‌های خوب و بانک‌های بدی دارد. ساخت‌وساز هم در آن زیاد است. دمای هوا حدود ۳۰ درجه یا بالاتر است. با این حال شهر اربیل، مرکز منطقه کردستان عراق، هر روز تنها از هفت عصر تا هفت صبح روز بعد برق دارد. برق در سلیمانیه چند ساعت در روز بیشتر نیست.

در این شهرها، خانه‌ها گرم‌تر از آنند که بشود در آن‌ها خوابید. آمپر ژنراتورهای شخصی هم کم‌تر از آنست که بتواند کولرها را به کار بیندازد. مردم سلیمانیه مجبورند همه شب را در کوچه‌ها یا کوه‌ها که خنک‌تر است بگذرانند. در بغداد گرم، بعد از آغاز جنگ دیگر کسی نمی‌تواند به خاطر مسائل امنیتی بیرون یا در پشت‌بام‌ها بخوابد.

دو شهر اربیل و سلیمانیه که در دست دو رقیب حزبی قرار دارند تفاوت‌های زیادی دارند. از نظر شهری، ‌وضع سلیمانیه که در دست افراد طالبانی است بهتر است ولی از نظر رسیدگی به شهروندان، اربیل که توسط بارزانی‌ها اداره می‌شود مقداری بهتر است.

در هتل‌های اربیل سمینارها و کلاس‌های زیادی با پول نهادهای خارجی برگزار می‌شود و پروازهای اروپایی هم به این شهر زیاد است.

نیم ساعت که از اربیل به بیرون می‌رانیم، با گروه‌های عشایری مواجه می‌شویم که از شدت خشکسالی و قحطی از مناطق خود در مرز سوریه به این منطقه پناه آورده‌اند. تعداد زیادی چوپان به خاطر نبود آب و غذا برای گله‌هایشان به مناطق اطراف اربیل کوچیده‌اند. در کردستان عراق به تازگی توفان‌های شن زیادی رخ می‌دهد که برای این منطقه پدیده‌ای جدید است. مطبوعات این‌جا هم هیچ توجهی به این پدیده و دلایل آن نمی‌کند.

مسیر دیگری که در آن زیاد می‌رانم، مسیر سلیمانیه به دوکان در طرف مرز ایران است. راه جدیدی در این مسیر در دست ساخت است. در قسمت‌هایی از آن که تکمیل شده، هنوز چند ماه از تکمیل نگذشته، چاله‌چوله‌های زیاد و عمیقی دیده می‌شود. احتمالاً پیمانکار شن زیادی را با قیر آسفالت مخلوط کرده تا کارش را ارزان درآورد.

در کردستان عراق بیشتر نهادها و سازمان‌ها برای خود محافظان مسلح دارند. تعداد محافظان مسلح در شمال عراق بسیار زیاد است. یودیت نورینک ادامه می‌دهد: گاهی مرا برای سر زدن به اردوگاه یک حزب کرد ایرانی به بیرون از سلیمانیه می‌برند. دبیرکل حزب ماشینی با دو محافظ برای آوردن من می‌فرستد.

هفته پیش که به صرف چای و همچنین به سبک ایرانی میزی پر از میوه و شیرینی دعوت شدم ماشینی برای بردنم آمد که بر روی صندلی عقب آن یک مسلسل کلاشنیکوف با خشاب‌های پر از فشنگ، بی سر و صاحب افتاده بود.

این‌جا خیلی‌ها مسلحند. برای نمونه یکی از همکارانم که از کردهای خبرنگار است مجبور شد پس از تهدید یکی از گروه‌های اسلامی همیشه تفنگی راه همراه داشته باشد. این گروه اسلامی از یکی از مقاله‌های او خوششان نیامده‌بود.

برای ساخت و ساز در این منطقه ماهانه هزاران کارگر آسیایی به شمال عراق می‌آیند. مطبوعات و خبرنگاران شمال عراق توجهی به این موضوع، یا موضوع بالا رفتن قیمت نفت و نرسیدن اضافه‌ درآمدها به مردم شمال عراق، یا موضوعاتی از این قبیل ندارند.

تنها توجه خبررسانی در مطبوعات کردی، موضوع دعوای دو حزب طالبانی و بارزانی و رقابت آن‌ها است. روزنامه‌نگارهای این‌جا می‌گویند که مردم به این موضوعات علاقه دارند. ولی من از هر کس پرسیدم، علاقه‌ای به این مسائل نداشت.

علاقه اکثریت مردم، فقط به نتایج مسابقات فوتبال اروپا و خواندن زندگینامه افراد مشهور است و بس.»