تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

نگاهی انتقادی به نمایشگاه هنر ایران در آمستردام

در هفته‌ها و ماه‌های گذشته، اخبار و گزارش‌های مربوط به برگزاری بزرگترین نمایشگاه هنر ایران در تاریخ هلند بارها در برنامه‌های رادیو زمانه جای گرفت. این نمایشگاه با عنوان «ایران؛ سی قرن فرهنگ و هنر» (Persia; Thirty Centuries of Culture and Art) تا اواسط سپتامبر ۲۰۰۷ در شعبهء آمستردام موزه هرمیتاژ برپاست. رسانه‌های هلندی اغلب واکنش‌های مثبتی به این نمایشگاه که در آن حدود ۲۰۰ اثر هنری ایران به نمایش درآمده نشان داده‌اند. با اینهمه روزنامه فولکس‌کرانت (de Volkskrant) که از معتبرترین روزنامه‌های هلندی به‌شمار می‌آید به تازگی نقدی با عنوان «آثاری زیبا از ایران» (Mooie spulletjes uit Perzië) منتشر کرده است که در آن سخت از شیوه برگزاری این نمایشگاه انتقاد کرده است. برگردان فارسی این نوشتار را بخوانید:


سرامیک‌های ایرانی در هرمیتاژ (عکس از پژمان اکبرزاده)

راستی اگر یک ایرانی به نمایشگاهی از فرهنگ هلند برود که در آن پاشنه‌کش ویلم وان اورانیه (Willem van Oranje) با نوشته‌های عاشقانه روی آن، جعبه نقره‌ای تزئین شدهء دندان شیری ملکه اما (Emma)، بخاری طلایی ویلم دوم و مجموعه‌ای از تخم‌های برنزی آبچلیک شاهزاده برنارد به نمایش گذاشته شده باشد، چه احساسی به وی دست می‌دهد؟

این پرسشی است که یک هلندی بی مهابا هنگام دیدن نمایشگاه سی سده هنر و فرهنگ ایران در موزه هرمیتاژ آمستردام از خود می پرسد؛ چراکه با دیدن نمایش آثار ایرانی دقیقاً عکس این قضیه صادق است. در این موزه، دویست اثر از تمدن غنی ایران که متعلق به موزه اصلی هرمیتاژ در سن‌پترزبورگ است، گردآوری شده، تا به گفته ارنست وین (Ernst Veen) مدیر هرمیتاژ آمستردام، چشم و گوش هلندی‌ها را باز کند.

اما برای کسانی که از نمایشگاه دیدن کرده اند، واضح و آشکار است که علیرغم تمام تلاش‌ها، موزه هرمیتاژ آمستردام برای زنده کردن مجدد تاریخ غنی ایران و با وجود تعداد فراوانی از نقشه‌ها، تاریخ‌ها، نقل قول‌ها، نام‌های پادشاهان و خلفا یا نمودارهایی از سبک ها و مکتب ها، نمایشگاه در باز کردن چشم و گوش بازدیدکنندگان موفق نبوده است.

نمایشگاه پیوستگی لازم را ندارد، به ویژه اگر موزه دراین صدد بوده باشد که دوره ای طولانی، یعنی سه هزار سال از فرهنگ بیگانه ایرانی را برایمان قابل پذیرش و قابل هضم کند. درضمن چیز دیگری که برای چنین نمایش‌هایی ضروری است، ولی رعایت نشده، شیوهء رویکرد مشخص نسبت به نمایشگاه است، یا اشاره به موضوع مورد بحث روز و توجه به اوضاع کنونی ایران و اسلام که خیلی دست به نقدتر هم هست.


گوشه‌ای از نمایشگاه کتاب‌های مربوط به ایران در بخش جنبی هرمیتاژ

کوتاه سخن این که نمایش سی سده هنر و فرهنگ ایران مجدداً نمونه‌ای بارز از نمایش «بکن و بچسبان» (یا عجولانه و فکرنشده) ای است که ارنست وین دائماً با عشقی مفرط عرضه کرده است. مدیر موزه هرمیتاژ و نیوکرک در آمستردام در سال‌های اخیر با به نمایش گذاشتن آثار زرین و سیمین حوزهء دریای مدیترانه و خاورمیانه، معجونی توجیه ناپذیربه وجود آورده است. مدیر موزه با نمایش دستبند و قوطی صابون از مراکش، قلیان و رکاب اسب از استانبول و به تازگی کتری و قوری از ایران نتوانسته برای بازدیدکنندگان روشن کند که گنجینه هنری این تمدن‌ها هیچگونه وجه تمایزی نسبت به یکدیگر ندارند.

کاملاً روشن است که گناه این نواقص را نمی‌توان به گردن گلدان‌ها، بشقاب‌ها، مینیاتورها، شیشه‌های عطر، کاشی‌ها، نقاشی‌ها، خوشنویسی‌ها و پارچه‌ها گذاشت، چراکه اشیای نمایشگاه ازجمله کاسه‌ای ترک خورده با نقش مرغ ماهیخوار به رنگ آبی، پارچی سیاه که خروجی آبش به شکل منقار پرنده است، یا تابلویی که نشانگر تصویری از آدم‌های عریان است، از نظر زیبایی شگفت انگیز و از نظر ظرافت حرفه‌ای هستند.

گناه را به گردن بازدید کنندگان هم نمی‌توان گذاشت، چرا که با کمری دولا و با تمرکز حواس شدیدی درگیر مطالعه کتابچه راهنما و بررسی ویترین اشیاء هستند، تا اطلاعاتی درباره آن آثار بیابند، ولی افسوس که چنین اطلاعاتی اصلاً وجود ندارند. درواقع کاری غیر اخلاقی است که هزاران نفر را برای دیدن طلا و جواهر، عود و صمغ خوشبو به داخل موزه بکشانی و سپس آنان را کاملاً نا آگاه نسبت به آثار به نمایش گذاشته شده، حیران رها کنی. نمایشگاه متاسفانهً هیچ پیوستگی بنیادی ای ندارد.


نوشته های مرتبط

استقبال ضعیف ایرانیان از نمایشگاه هنر ایران در هلند

«در پارکینگ تخت جمشید ملخ هم پر نمی‌زند»!

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)