خانه > ایرانیان هلند > سیاست > سياست در اينجا مثل بيماری است | |||
سياست در اينجا مثل بيماری استاز سال ۲۰۰۵ کردهای شمال عراق منطقهی خودمختار رسمی خود را دارند. آنها با دولت کردِ انتصاب شدهی خود در آنجا صاحب اختيار هستند. در مقايسه با ساير نقاط عراق، شمال نسبتاً امن است. گامهای کوچکی در راه دموکراسی در اين منطقه برداشته شده است. اما ساختارهای سنتی سياسی و قبيلهای کردها در شمال عراق قوی است. به عنوان مثال، رسانههای آزاد و مستقل کمياباند. ---------------------------------------------- غروب يک روز داغ تابستانی در ميانهی ماه جولای امسال است و درهای دانشکدهی هنرِ بخش انگليسی دانشگاه دهوک در شمال عراق هنوز باز است. ساعت حدود هفت است. در يکی از دفترها، گروه ويراستاری نشريهی انگليسی زبان دانشگاه، سانشاين، هنوز دارند کار میکنند. این ماهنامه را پنج دانشجوی هنر به اضافهی معلم و رييس بخش انگليسیشان، هدا محمد صالح توليد میکنند. مترجم کردی من، سژوان رشيد، که يک دانشجوی محلی فارغ التحصيل کشاورزی است، اين نشريه را نمونهای خوب از خبرنگاریِ جوان و شاداب در دهوک میداند. کنجکاو شدهام، چون دانشگاه میتواند محرک پيشرفتهای تازهای در جامعه باشد. رسانهی مستقل در جامعهی کرد عراقی چيزی کمياب است، چه برسد به خبرنگاران جوان و شاداب با ديدی انتقادی به جامعه و شمال عراق سالهاست که از لحاظ سياسی تحت حاکميت حزب دموکراتيک کرد (KDP) و اتحاديهی ميهنی کردستان (PUK) است. ويراستاران سانشاين، آلن نامو (۲۳ ساله)، محمد علی (۲۱ ساله) و رشيد رشيد (۲۰ ساله) میگويند میخواهند صدايی تازه و جوان را وارد جامعهی سياسی کرد عراقی کنند. آلن نامو میگويد: «یعنی در زندگی کردها بيش از سياست چيزهای ديگری هم هست». آنها اگر امکاناش را داشتند از سياست فرار میکردند، اما نمیتوانند. او میگويد: «در اين جامعه همه چیز سیاستزده است». خسته شده ايم از سياست از زمان سقوط رژيم بعثی در سال ۲۰۰۳، تعداد روزنامهها، مجلات و ايستگاههای راديو-تلويزيونی در شمال عراق رو به رشد بوده است. بيشتر اينها به احزاب سياسی کرد وابسته هستند. بعضی از رسانههای حزبی تلاش میکنند که تبديل به رسانههايی مستقل شوند يا حداقل چنين آرزويی دارند. اما بيشتر آنها از منابع مالی يا دانش يا هر دوی اينها برخوردار نيستند. تنها چند روزنامهی کردی مستقل در شمال عراق وجود دارند؛ ها ولاتی، عوينه و به يانی. اما موقعيت اين رسانههای مستقل حساس و شکننده است. ماه می گذشته، سردبير ها ولاتی و عوينه به شش ماه حبس به خاطر مقالهای انتقادی محکوم شدند که دربارهی نخست وزير سابق سرزمينهای اتحاديهی ميهنی کردستان، عمر فتح، منتشر کرده بودند. محمد علی میگويد: «اينجا سياست مثل بيماری است. همه چيز تحت سلطهی سياست است. همه سياست میدانند و از سياست حرف میزنند يا در تلويزيون برنامههای سياسی میبينند. خسته شدهايم از سياست. اگر بخواهيم از سياست بنويسيم، ناچار بايد جناحی را اختيار کنيم، چنانکه دانشگاه مثلاً حزب دموکراتيک کرد را انتخاب کرده است. نمیخواهيم دانشجويانمان را با قصهی سياسی تازهای افسرده کنيم. ما میخواهيم سياست را تا جايی که میشود از روزنامه دور نگه داريم». با نشريهی سانشاين، چنانکه از ناماش بر میآيد، دانشجويان میخواهند بر جنبههای مثبت زندگی در دهوک و کردستان عراق تأکيد کنند؛ مثلاً بر فرهنگ، هنر، شعر، ادبيات، داستانهای کوتاه، فيلم و فستيوالهای محلی هنرهای زيبای کردها. اما موضوعاتی مانند آموزش رسانهای، مسايل اجتماعی، ورزش و هماهنگی دانشگاه دهوک با دانشگاههای خارجی نيز که نوجوانان محلی کرد در آنها درس میخوانند، مورد توجه آنهاست، اما فقط اگر مستقيماً به سياست مربوط نباشد. خبرنگاری و دموکراسی آلن نامو اکنون شش سال است که خبرنگار است. او در کنار کارش برای سانشاين، برای رسانهی متين در اربيل و نيز برای يک وبسايت خبری کردی مطلب مینويسد. او عضو سنديکای خبرنگاران کرد در دهوک است. او میگويد: «خبرنگاری بخش مهمی از زندگی و دموکراسی است. ما به عنوان سنديکا روی رسانهای آزاد کار میکنيم. اما مشکل بسياری از خبرنگاران در کردستان اين است که بيشتر آنها از لحاظ درآمد مالی به احزاب سياسی وابسته هستند چون عمدهی رسانهها سياسی هستند. اين موضوع مانع توسعهی رسانهای آزاد است. اما ما اين رسانهها را داريم». مطالعات روزنامه نگاری در شمال عراق، به قول نامو، سهمی در توسعهی رسانههای آزاد يا خبرنگاران مستقل ندارد. او میگويد: «در کردستان فقط چهار خبرنگار حرفهای خوب وجود دارد. در دهوک يا زاهکو اصلاً تحصيل خبرنگار وجود ندارد. تحصيلات خبرنگاری در اربيل و سليمانيه کيفيت پايینی دارند. در اربيل، رشته روزنامه نگاری بخشی از گروه فنی است. چطور آدم میشود آنجا خبرنگار خوبی بشود؟ آنها از کتابهای درسی بيست سال پيش استفاده میکنند که فقط به درد موزه میخورند. هيچ ايدهی تازهای دربارهی روزنامه نگاری ندارند. رؤيای من اين است که در يک دانشگاه انگليسی که قرار است در اربيل تأسيس شودة خبرنگاری بخوانم. اما منبع مالیاش احزاب سياسی خواهند بود و احتمالاً زير نفوذ آنها هم خواهد بود». آموزش خبرنگاری در منطقهی شمالی کردستان، سازمانهای غير دولتی مختلف خارجی و محلی خلاء آموزشی را پر کردهاند. آنها مثلاً در زمينهی خبرنگاری حقوق مدنی و چگونگی جمعآوری پول برای تأسيس رسانههای آزاد، آموزشهايی را ارايه میکنند مثل سازمانهای غير دولتی خارجی، مثل ICSP آمريکايی، مؤسسهی گزارش جنگ و صلح (IWPR)، مؤسسهی پرس نو هلند کنکورديا و سازمان غير دولتی محلی هاریکار و سازمان حقوق مدنی کردستان. خبرنگاران محلی از اين آموزشها استقبال بسيار زيادی میکنند. سردار دوسکی، يکی از خبرنگاران محلی، در سال ۲۰۰۴ به سازمان غير دولتی هلندی پرس نو در امر آموزش خبرنگاران در دهوک ياری میرساند. او میگويد که هنوز کارهای زيادی مانده است که بايد انجام شود. دوسکی میگويد: «اينجا خبرنگاران يا مقامات را شديداً میپرستند يا آنها را تحقير میکنند. آنها را تحت عنوان انتقاد به القابی بد مینامند. راه ميانهای را بلد نيستند يا نمیدانند چطور میشود در عين احترام انتقاد سالم داشت. برای آنها تحقير کردن مجاز است، چون فکر میکنند در خبرنگاری اروپايی نيز به همين شيوه عمل میشود. خيلی زمان برد که متقاعد شوند وضع چنين نيست». با وجود اينکه بيشتر رسانههای کردی مستقل نيستند، دوسکی احساس میکند رسانههای محلی فعلی نقش بدی در جامعهی کردستان ايفا نمیکنند: «آزادی مطبوعات صد در صد وجود ندارد، اما برای آن فضا موجود است. میتوان اندک تحولی را ديد. حالا شاهد مناظرات خبرنگاران هستيم که در آنها از سياستمداران کرد خيلی علنی دربارهی مسايلی مثل فساد سئوال میشود. قبلاً چنين اتفاقی نمیافتاد». ويراستاران سانشاين دربارهی اينکه آيا ممکن است اصلاً در کردستان عراق وضعيت آزاد رسانهای به وجود بيايد اتفاق نظر ندارند. رشيد فکر نمیکند اين اتفاق بيفتد چون سياست غلبه و تسلط بسيار دارد. علی فکر میکند چهار يا پنج سال ديگر امکاناش هست. او میگويد: «زمان میبرد». نامو معتقد است که همين الآن هم رسانههای آزاد وجود دارند: «اما تا حد و مرزی خاص. خبرنگاران میتوانند عقايدشان را بيان کنند. اما مثلاً خيلی خطرناک است که دربارهی مسايل امنيتی چيزی بنويسند. البته هنوز ميان رسانهی آزاد در غرب و رسانههای ما در اينجا تفاوت بزرگی وجود دارد». سردبير سانشاين، هدا محمد صالح، شکلگيری و توسعهی رسانههای آزاد را در شمال عراق کند ارزيابی میکند: «اما مردم اينجا آن را سريعتر میپذيرند. اينجا مردم اميد دارند و احساس امنيت میکنند. مردم هر چه فکر میکنند با صدای بلند میگويند. در بغداد مردم اين طور نيستند. آنجا وضع فرق دارد. مردم هنوز مدام تحت فشار هستند». ماريولاين وايناند |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|