روز و شب نوشته‌های میس زالزالک


از اینجا و اونجا چه خبر؟!
مغازه‌‌‌ای به درازای واگن مترو

زویا امین: درنگ نمی‌‌کنند. همین‌‌که مترو راه می‌‌افتد، می‌‌روند جلو رو به مسافرین می‌‌ایستند، متاعشان را بالا می‌‌گیرند و مشخصاتش را با آب و تاب تعریف می‌‌کنند. خانوم‌‌ها، شال دارم پشمی. گرم و نرم. تو این هوای سرد می‌‌چسبه. همه رنگ و همه مدل. و در حالی که یکی از شال‌‌هایش را سرش می‌‌کند ادامه می‌دهد: نگاه کن، همه جاتو می‌‌پوشونه. نمیذاره سرما بخوری. فقط سه هزار تومن. هر بار با کنجکاوی سوار واگن زنانه می‌‌شوم. خریدی هم می‌‌کنم و موفق می‌‌شوم با دو نفرشان گفت و گو کنم.



از اینجا و اونجا چه خبر؟!
گرانی از یک طرف، اجحاف به مشتری از طرف دیگر

میس زالزالک: شنیده‌‌ام شرکت تعاونی اداره برق، لامپ کم‌‌مصرف به قیمت دولتی آورده است. فیش برق این ‌روزها دو برابر سال قبل می‌‌آید و زیرش هم نوشته‌‌اند دولت چند برابر پرداختی شما یارانه می‌دهد. خرید لامپ تعاونی لابد به اقتصاد خانواده‌‌مان کمک می‌‌کند. می‌روم خانه می‌‌بینم همه را از دم دانه‌ای ۱۲۰۰ تومان حساب کرده. صندلی می‌‌گذارم زیر پایم تا هر ۱۲ تا را امتحان کنم. می‌‌گویند هیچ ارزانی بی‌‌علت نیست. سرپیچ‌‌هایش از پلاستیک شل و ول درست شده و یکی‌اش درجا از لامپ جدا می‌‌شود.



از اینجا و اونجا چه خبر؟!
نه، اینجا دیگر جای زندگی نیست

میس زالزالک: می‌‌دانستم وقتی مهمان‌‌ها همه بیایند و صحبت‌‌ها کمی گل بیندازد، باز آقای «میم» پایش را روی پایش می‌‌اندازد و سرش را تکیه می‌‌دهد به پشتی مبل و بعد از نچ بلندی می‌‌گوید: نع! اینجا دیگه جای زندگی نیست. آقای «میم» ‌هیچ‌‌وقت برای خرید و فروش سکه و دلار مالیاتی نمی‌‌دهد. برای صادرات و واردات هم هزار و یک راه در رفتن از زیر مالیات بلد است. آقای میم این کار خودش را یک‌ نوع مبارزه قلمداد می‌‌کند و کسی را که قانون مالیاتی اینجا را رعایت می‌‌کند ساده و احمق و باعث باقی‌ ماندن این رژیم و بدبختی ملت می‌داند.



از اینجا و اونجا چه خبر؟!
مگر دولت راست می‌گوید که ما راست بگوییم؟!

میس زالزالک: از هر کس که فرم اطلاعات اقتصادی خانوار را پر کرده پرسیدم که واقعاً هر چه مایملک داری در فرم نوشتی گفت: نه! مگر دولت به من راست می‌گوید که من با او صادق باشم! طبق گفته‌ی مسوولین، از ۷۰ میلیون جمعیت ایران، با وجود این‌که بارها مهلت تکمیل و تحویل فرم تمدید شده، تابه‌حال فقط حدود ۴۵ میلیون در قالب ۱۴ میلیون خانوار ثبت‌نام کرده‌اند‌.



خانم‌های عزیز، تا اطلاع ثانوی ول ‌معطلید

میس زالزالک: این لایحه‌ که اسم‌ نامسمای حمایت از خانواده را دارد در ۵۳ ماده تصویب شده که ‌گل‌سرسبد آن‌ها همانی‌ست که در بالا گفتم و بقیه هم مثل ماده ۲۵، مالیات بر مهریه‌ی نگرفته زنان، ‌و ماده ۴۸ در مورد حضانت است. دوستی می‌گفت ما دوسال است برای تغییر ده قانون تبعیض‌آمیز علیه زنان فعالیت کرده و امضا جمع می‌کنیم. زنان زیادی امیدوار شده بودند و حالا این لایحه، عین آب سردی بود که روی‌مان بریزند و بگویند: خانم‌های عزیز، تا اطلاع ثانوی شما ول معطلید!



ارتفاعات دو هزار و سه هزار

میس‌زالزالک: آقایان سه‌شنبه زودتر از همیشه از سر کار آمدند خانه و ما خانم‌ها هم که از ظهر بساط مختصری آماده کردیم‌. ساعت شش عصر راه افتادیم. اما... اشتباه فکر کرده بودیم که فقط خودمان زرنگیم. نصف مردم شهر همین فکر ما را کرده بودند و سه‌شنبه عصر راه افتاده بودند.درست است به صورت قطاری و آهسته می‌رفتیم اما خوشبختانه ترافیک روان بود. کمی دیرتر اما بالاخره رسیدیم به شهسوار (تنکابن اسبق و فعلی)



سمنوی عمه چینگ چانگ

میس‌زالزالک:‌ می‌رم حموم دوش بگیرم، اول لباس خواب چینی‌ام رو درمیارم. با لیف چینی تن‌ام رو می‌شورم. با شامپوی سان سیلک مید این چاینا موهامو. شیر آب و دوش هر دو چینی‌ین. دمپایی ساخت چینی‌ام رو می‌پوشم و حوله‌ی چینی‌ام رو تنم می‌کنم و از روی پادری چینی پشت در حمام رد می‌شم و می‌رم آشپزخونه کتری لاو‌سانگ مید این چاینا رو از شیر آب چینی پر می‌کنم و میام می‌ذارم رو گاز ایتالیایی ساخت چینم!...



بگویید همسر آینده‌تان چه فیلم‌هایی دوست دارد
تا بگویم مناسب ازدواج هست یا نه؟
تأثیر فیلم‌ها بر روی زندگی زناشویی

میس زالزالک: شاید به‌نظرتان مسخره بیاید؛ اما خیلی مهم است که شما قبل از ازدواج بدانید همسر آینده‌تان طرفدار سریال‌های تلویزیونی و سی‌‌دی ‌فیلم‌های خارجی سانسور شده است یا طرفدار فیلم‌های روز خارجی بدون سانسور؟ می‌گویید این‌مساله چه ربطی به زندگی آینده‌‌ی یک زوج دارد!؟ بگویید همسر آینده‌تان چه فیلم‌هایی دوست دارد تا بگویم مناسب ازدواج هست یا نه؟



سفرنومچه‌ی اصفهان ـ بخش دوم
محصولات چین در بازارهای نقش جهان

میس زالزالک: من دو سه‌ سال پیش اصفهان بودم و هرگز مغازه‌های این میدون رو اینطوری پر از اجناس تقلبی و چینی ندیده بودم. تقریبا یک‌چهارم یا یک‌سوم هر مغازه‌ای صنایع دستی خود اصفهان بود مثل تابلوهای قلم‌زنی و خاتم‌کاری و سفره‌های قلم‌کار و بقیه مغازه پر بود از اجناس تزئینی ساخت کشور چین!



سفرنومچه‌ی اصفهان ـ بخش اول

میس زالزالک: «سفر به اصفهان بدون رزرو جا، اونم روز اول تعطیلات عید، دل شیر می‌خواد که ما داشتیم. بعد از سال تحویل با تلفن یکی از دوستان به هوس سفر به اصفهان افتادیم. من و مسیو ازگیل و دوستش و همسر دوستش. برای اینکه تقریبا مطمئن بودیم هتل‌ها و مسافرخونه‌ها از چند هفته‌ قبل رزرو شدن با خودمون چادر و کیسه‌خواب و دوسه‌تاپتو بردیم. وچه کار عاقلانه‌ای!»



بهانه‌ی کارگردانان سریال‌های تلویزیونی برای کم‌کاری و دزدیدن از کار:
«چه کنیم؟ امکانات نداشتیم! بضاعتمان همین بود!»

میس زالزالک: «وقتی بینندگان پر و پا قرص سریال "نرگس"، در صحنه‌ی بیمارستان، نوزادی را که خواهر نرگس در بیمارستان به دنیا آورد، دیدند، از تعجب دهنشون یک‌‌متر باز موند. جل‌الخالق، نوزاد کیلویی چنده. بچه شیرین شش ماه رو داشت. به‌جز پستونک توی دهنش (لابد برای اینکه معلوم نشه دندون داره)، چند النگوی طلا هم دستش بود.»



راهنمای سفر ارزان در ماه رمضان
بزنید به جاده؛ قبل این که دیر بشه

یک ویلای کوچیک تمیز دو اتاق خوابه با تخت و مبل و تلویزیون و یخچال و خلاصه وسايل کامل گرفتیم شبی 20 هزار تومن! قیمت این ویلا قبل از رمضون شبی صدهزار تومن بوده. تازه خانم صاحب ویلا اومد گفت هر «چیزی» که احتیاج دارید، بگید تا تهیه کنم. اولش دوزاری‌مون نیفتاد. اما با کمی حرف، متوجه شدیم منظورش از منقل و زغال و سیخ کباب بگیر تا مشروب و مواد مخصوص پرتاب آدم به عالم هپروته.



سفرنامه آبگرم محلات، قسمت دوم
«مگه چند بار در سال از این تعطیلی‌ها هست!؟»

توی راه پیچ در پیچ کوهستانی که به سمت بالا می‌رفتیم، می‌دیدیم صاحب هر خونه‌ی محلی، چند تا اتاقک کوچک، عین انبار، دور تا دور حیاط، شبیه خونه‌ی قمرخانوم ساخته و به ملت آب‌گرم‌دوست اجاره می‌ده. هر خونه یک وان حمام سیمانی هم داره که باید نوبت بگیری و بری.



سفرنامه آبگرم محلات، قسمت اول
یک کارت پستال از پایتخت گل ایران

نمی‌دونم کی این تخم لق رو تو دهن ما شکست که سه ‌نفری، سه‌تا دوست، تو تعطیلات سه روزه بریم مسافرت. اونم بدون آقا بالاسر و بدون رزرو هتل یا مسافرخونه‌ای.
مارو بگو فکر کردیم ملت بنزین ندارن و شهرهای توریستی خلوت‌تر از همیشه‌ است و ما به راحتی می‌تونیم ماشین و اتاق گیر بیاریم. بخصوص اینکه مقصد ما شمال نبود. پس کجا بود؟
محلات!



روز و شب نوشته‌های میس زالزالک
جامعه‌شناسی مترویی ایرانی

مشاهدات مترویی میس زالزالک حکایت از آن دارد که به طور معمول می‌توانید چهره‌های مختلف را در یک سفر مترویی ببینید:چهره‌های خسته، چهره‌های شاداب، بچه‌های خوشگل بغل مامانشون، نامزهای جوان که یک جفتشان در قسمت ما نشسته بودند و با هم با لبخندی عاشقانه حرف می‌زدند، مردانی که به محض حرکت قطار سرشان را به شیشه تکیه می‌دهند و می‌خوابند و اصلا دلیل اینکه مردان و خسته در صندلی کنار می‌خوابند معمولا همین است که بتوانند به شیشه تکیه بدهند.



بادی لنگویج زنان ایرانی

از آنجایی که مطلب بادی‌لنگویج مردان ایرانی اثر طبع سرکارخانوم زالزالک با استقبال عمومی مواجه شد و از آنجا که برخی آقایان محترم شاکی شده بودند که پس ظلم و جورهایی که بر مردان می‌رود از چه رسانه‌ای به گوش جهانیان برسد؟ این شد که میس زالزالک دست به کار شد و بخش دوم آن را ویژه بادی‌لنگویج زنان ایرانی قلمی کرد.



«قرعه‌کشی»

وقتی شرکت آب‌میوه فروشی «سین‌سین» اعلام کرد اگه ده تا برچسب آب‌میوه بزرگ سین‌سین رو بفرستیم به آدرس شرکت، در قرعه‌کشی سفر به جزایر قناری شرکت داده می‌شیم آروم و قرار نداشتم. از اون به‌بعد به طور ناگهانی دچار کمبود ویتامین شده بودم. هی آب‌میوه می‌خواستم. اونم فقط آب‌میوه‌ی سین‌سین. هر چی مامانم می‌گفت زالزالک جان تو که روزی دو سه کیلو میوه‌ی تازه می‌خوری؛ دیگه آبمیوه‌خوردنت چیه. می‌گفتم شنیدم این‌طوری هوشم بیشترمی‌شه و درسا رو بهتر می‌فهمم!



آموزش ساخت یک سریال اشک‌آور در سه سوت!
چشم‌آبی‌ها در اولویت هستند!

پسر بزرگ خانواده حتما باید موهایش بلند و ژل‌زده باشد. چشم‌آبی‌ها برای
گرفتن این نقش ارجحیت دارند. برادر فقیر کفش‌های مارک‌دار نایک و آدیداس
اصل به پا دارد که ممکن است پاشنه‌هایش را برای نشان دادن بهتر فقر
خوابانده باشد.



body language به سبک ایرانی

میس زالزالک می‌گوید بادی لنگویج! شوهرهای ایرانی مثلا این‌طوری است:شب یک ساعت زود آمدن به منزل و یک‌راست رفتن سراغ تلویزیون و در حال دیدن مسابقه فوتبال تخمه شکستن و پوست‌هاشو رو قالی تف کردن، یعنی می‌بینی اومدم ور دلت فوتبال تماشا کنم. اگه مرد بدی بودم رفته بودم با دوستام استادیوم



غش کردن و پیچیدگی‌های جغرافیای سیاسی!

این‌که در کجای جهان زندگی می‌کنید، در خیابان‌های کجا قدم می‌زنید و در خیابان ‌های کجای جهان غش می‌کنید و تلپی می‌افتید زمین معانی و مفاهیم پیچیده‌ای به دنبال دارد. این را میس زالزالک که خود تجربه غش کردن در دو جغرافیای سیاسی! گوناگون را دارد می‌گوید.