Feb 2007


یک دعوت‌نامه: تمام آنچه می‌خواستید درباره فمینیست‌ها بدانید اما...

به زمانه بگویید: تمام آنچه می‌خواستید درباره فمینیست‌ها بدانید اما جرات نداشتید بپرسید یا حوصله‌اش را نداشتید یا کلاً حسش نبوده چی بوده؟



پاتوق‌ها و ایستگاه‌های عمر- بخش سوم
آنها که نوستالژی استیک‌ فلفلی کافه ریویرا دارند

دهه چهل به روایت جواد مجابی، روزگار کافه‌نشینی غول‌های ادبیات و هنر در دهه‌های بعدی است. از جلال آل‌احمد که در کافه فیروز می‌نشست تا اخوان و شاملو و نادرپور که پاتوق‌شان کافه نادری بود. شاید روشنفکرها و نویسنده‌های این روزگار به هوای غول شدن، شاملو شدن و اخوان شدن دل به دود و دم کافه شوکا مثلا می‌سپردند.



پاتوق‌ها و ایستگاه‌های عمر
جایی برای دخترها، پسرها، چشم‌چران‌ها و ژیگول‌های شهرستانی

برای آدم‌های دهه چهل و پنجاه این تصویرهایی که جواد مجابی نشان می‌دهد خیلی آشناست. گشت و گذار و جوانی و کافه‌گردی در آن روزگار هم حس و حالی داشته است که جوان‌های آن روزگار هنوز به یادش اه می‌کشند: دختران شیک انوشیروان، پسران آراسته‌ البرز،صدای نوری و دلکش و ژولیت گرگو و کالاس و البته بازهم نوستالژی کافه گردی در کافه زمانه



نامزدهای اسکار در خیابان کریم‌خان چه می‌کنند؟

به مناسبت چند روز دیگر یعنی بیست و پنج فوریه که مراسم اسکار برگزار می‌شود توی کافه بحث فیلم‌های امسال در کافه داغ بود و پای اسکورسیزی و و لئوناردو دی‌کاپریو و مریل استریپ به کافه زمانه باز شده بود.



منوی ویژه زمانه برای فنجان خالی شما

فنجان نخست را پر از قهوه تلخ و شیرین گفتگوهای جوانان تهرانی درباره عشق و والنتین،موسیقی، صدای گرم جواد مجابی و موسیقی و باز هم موسیقی بنوشید



من و گربه‌ام در کافه زمانه

امروز به جای آن که به کافه دولندورف بروم، گربه‌ام منصور را بغل گرفتم و به کافه زمانه آمدم. در را که باز کردم، دود سیگار همه جا را فراگرفته بود. می‌دانید: در فرانسه کشیدن سیگار در اماکن عمومی شصت و هشت یورو جریمه نقدی دارد. در آلمان هم دارند چنین قانونی تصویب می‌کنند



عشق سال های نوجوانی
روزی که آتوسا را شوهر دادند

حکومت نظامی بود. همه جا خاموش بود. در کوچه هیجکس نبود. داشتم برمی‌گشتم خانه که صدای پای زنی را شنیدم. ایستادم و به آن صدا گوش دادم. زن را نمی‌دیدم، اما آن طور که با متانت راه می‌رفت، صدای پاشنه کفشش روی آسفالت خیابان طنین عجیبی داشت. اولین بار، آن شب با صدای پاشنه کفش آن خانم مرد شدم.



همه رقم عشق موجود است
یک قلب تیرخورده آنلاین به فروش می‌رسد

قرار نیست همه عاشق و معشوق‌ها دختر و پسرباشند گاهی اوقات دوپسر یا دو دختراحساسات عاشقانه خود را نسبت به یكدیگر در یك وبلاگ می‌نویسند. نویسنده وبلاگI love you mohammad درباره احساساتش نسبت به دوست پسرش محمد می‌نویسد:" چرا کسی باور نداره؟ مگه چیه ؟ اشکالی داره که یه پسر عاشق و دل‌باخته پسر دیگه‌‌ای شه؟



نیچه و عشق
آنچه شما عشق می‌نامید، دیوانگی‌هایی ست کوتاه

داریوش آشوری اندیشمند ایرانی و مترجم کتاب چنین گفت زرتشت نیچه از شیوه رویارویی فریدریش نیچه با مساله عشق برایمان گفته است. او می‌گوید: واژه‌ی عشق نخستین چیزی را که به ذهن می‌آورد، کششِ پرشورِ دو جنس زن و مرد به یکدیگر است و نیچه از این جهت کارنامه‌ی تجربه‌ی درخشانی ندارد.



این صندلی رزرو است

این یک صندلی رزرو است، همیشه رزرو است برای حرف‌های تو، نوشته‌های تو و البته صدای تو.
مثلا این هفته شاید دلت بخواهد بگویی وقتی از عشق حرف می‌زنی دقیقاً از چی حرف می‌زنی؟



خرج کردن، خرج کردن، دیوانه‌وار خرج کردن
والنتاین؛ روزی که گل‌هایتان را دور می‌ریزید

برای نسل مدرن، روز ولنتاين اساساً يک ابزار جنگ روانی است. بچه‌ها وقتی اين کار را می‌کنند ممکن است نفهمند ولی اين اتفاق در اين روز فراوان رخ می‌دهد. همه‌اش تظاهر است، تحقير کردن مردم و بالا بردن هديه‌ها. تظاهر چيزی نيست که خودتان انجام بدهيد



پاتوق‌ها و ایستگاه‌های عمر- بخش نخست
این شروع عشقبازی من و توست، پایتخت مادینه!

جواد مجابی می‌گوید: تهران واقعی من با آهنگ و ترانه مرا ببوس در حوالی سینما دیانا، بنام دختر یونانی ناکام صاحب سینما، آغوش به ‌روی من گشود. این شروع عشقبازی من و توست، پایتخت مادینه! زنی دویست‌ساله‌ای که آوازه‌ی عشوه‌گری‌هایت هر کسی را از هر گوشه‌ی این سرزمین کوه و کویر راهی دروازه‌های گمشده‌ تو کرده است.