خانه > کافه زمانه > روز و شب نوشتههای میس زالزالک > محصولات چین در بازارهای نقش جهان | |||
محصولات چین در بازارهای نقش جهانمیس زالزالکنزدیکترین محل دیدنی اصفهان نسبت به پارک غدیر که شب توش چادر زده بودیم، «باغ گلها» بود. باغی پر از گلهای رنگارنگ زینتی و دارویی و یک دریاچهی قشنگ پر از مرغابی و آبشاری که با پمپ کار میکرد. اونجا هم از دم بلیتفروشی تا توی باغهای داروهای گیاهیاش پلاکاردهایی در مورد حجاب زنان و حفظ نگاه و غیرت مردان نوشته بودن.
انگار از نظر زعمای اونجا هر کی پاشده اومده اصفهان برای کار بیناموسی و استریپتیز اومده. در صورتیکه تا اونجایی که من دیدم همه تیپ توریستی ساده داشتن و خیلیها هم با چادر بودن. واقعا همهمون احساس میکردیم داره بهمون توهین میشه. اینو بعدا رفتیم به یکی از مسئولین روابط عمومی میراث فرهنگی اصفهان هم گفتیم. گفتیم شما چطور انتظار دارید با این رفتاراتون توریست از کشورهای خارجی به این شهر زیبا بیاد؟ به جای خیر مقدم و دادن کادو و عیدی هر جا میریم فقط حرف از حفظ حجاب از طرف زنان و نگاه از طرف مردهاست. راست میریم، چپ میریم، بروشور عفاف و حجاب میدن دستمون. رفتی از چادرهای امداد نقشه جاهای دیدنی اصفهانو بگیریم یه کتابچه دادن دستمون در مورد برتری چادر به سایر پوششها، میگه نقشه نداریم کم چاپ کردیم تموم شده. پس چرا کاغذ برای چاپ این خزعبلات دارید؟ بیچاره صورتش از خجالت پر از عرق شده بود و گفت من شرمندهم دست ما نیست! اما حتما به نیروهای انتظامی این گفتهی شما رو انتقال میدیم. پرسیدم رئیس پلیس اینجا کیه؟ گفت چطور مگه؟ گفتم برای اینکه شاید عین سردار زارعی تهران یه ریگی به کفشش داره که اینطور جانماز آب میکشه. اینو که گفتم تموم حاضرین توی اتاق پقی زدن زیر خنده. گفتیم قبل از اینجا رفتیم میدون نقش جهان راهمون ندادن. بهمون گفتن نماز جمعهست. یا بیایین وسط میدون نماز بخونین یا برین ساعت دو به بعد بیایین. طفلک هی معذرت میخواست. خداییاش فکر نکنم بهش ربط هم داشت. اما نیروهای انتظامی اصفهان اینقدر بداخلاق و ترشرو بودن که مجبور شدیم به این بگیم. جالب اینجا بود که کلی از حجم برنج و کباب رو زده بودن تا به همه برسه اما از قیمتاش هیچی کم نکرده بودن. ولی خوب آخرش سعی کردن با یه تقویم جیبی خوشگل از دلمون دربیارن. چون این دوست همسفر ما دیشبش اصلا نخوابیده بود، و همه ما هم کمخوابی داشتیم تصمیم گرفتیم یکیمون بره از ماشین زیرانداز و بالش و ملافه بیاره تا هرکی خیلی خوابش میاد چرتی در گرمای لذتبخش سواحل زاینده رود بزنه.
یه جای دنج نزدیکیهای زیر پل خواجو گیر آوردیم و زیرانداز انداختیم. ما دو تا خانوم هم از یه خانم چادری الهام گرفتیم و مانتو روسریهامونو یواشکی و دور از چشم مأمورا درآوردیم و به جای چادر یه ملافه رومون انداختیم. حالا که برگشتیم، تو دید و بازدیدای عید هر کی میپرسه شمال رفتین دریا که اینطور سوختین میگیم نه رفته بودیم سواحل زایندهرود! میگن با این همه مأمور چطور اینقسمتای بدنتون سوخته! و ما نیشخندی میزنیم که یعنی ما اینیم!
منظره مرغای دریایی که بدون ترس کنار قایقها شنا میکردن خیلی جالب بود. خودمون نشد سوار قایق بشیم. صفش خیلی طولانی بود. اصولا اصفهان در روزهای عید تبدیل میشه به شهر صفها... همهمون عشق دیدن میدان نقش جهان که حالا شده میدان امام(اما هیچکس ایناسم جدیده رو نمیگه) را داشتیم.
درشکه سواری و خرید صنایع دستی و دور میدون چرخیدن. دیدن عمارت عالیقاپو و کاشیهای قشنگ مسجد جامع و شیخ لطفالله. بازارهای تو در تو پشت میدون. و بخصوص خرید گز و پولکی و پشمک و سوهان برای سوغاتی.
میدون نقش جهان خیلی شلوغ بود. درشکه سواری که اصلا امکان نداشت. صفش اونقدر طولانی بود که تا شب هم به ما نمیرسید. چون قرار بود عصر حرکت کنیم به سمت تهران.
آقایون حوصله خرید نداشتن. از ما جدا شدن. اما ما با دیدن ویترین مغازهها آه از نهادمون براومد. من دو سه سال پیش اصفهان بودم و هرگز مغازههای این میدون رو اینطوری پر از اجناس تقلبی و چینی ندیده بودم. تقریبا یکچهارم یا یکسوم هر مغازهای صنایع دستی خود اصفهان بود مثل تابلوهای قلمزنی و خاتمکاری و سفرههای قلمکار و بقیه مغازه پر بود از اجناس تزئینی ساخت کشور چین! سفرهها و رومیزیهای هندی و پاکستانی و... جالب اینجا بود که اکثر مردم این دومیها رو میخریدن و رغبتی به خریدن صنایع دستی نداشتن.
کالاهایی که تو تهرون خیلی ارزونتر میشه تهیه کرد مردم از اینجا به عنوان سوغاتی میخریدن! گوشواره، انگشتر، دستبند، گردنبند و مجسمههای چینی. پارچههای پاکستانی و هندی و چینی، اسباببازیهای چینی. حتی جعبهخاتم و گلدان چینی ساخت چین! و حتی سنگوارههای هخامنشی که میفروختن کار کارگاهی در شهریار بود. باورتون میشه؟ تنها کسی رو که داشت توی مغازهاش قلمزنی میکرد مردی بود به اسم اصغر پورحیدر.
با اجازهش چند تا عکس از او گرفتم و گپی باهاش زدم: چی کار کنیم دیگه. کسی دنبال کار دستی نمیره. ما چند نفر بیشتر نموندیم. من خودم 50 ساله، اینکارمه. از هشت سالگی قلمزنی میکردم. روی مس، روی استیل، روی برنج و... اما نسل جدید...(آهی کشید) به روبهرویش اشاره کرد. پسرش داشت در اونطرف مغازه به دختران زیادی که جلوی پیشخوانش جمع شده بودن لوازم زینتی چینی پاکستانی میفروخت. پسر من قلم زنی بلده. خودم تموم رموز کار رو بهش یاد دادم. اما میگه بابا صرف نمیکنه من صبح تا شب بشینم قلم بزنم برای چهار هزار تومن. چندین برابر این پولو بدون زحمت با فروختن چند تا گوشواره بهدست میارم. بدون اینکه از چکش زدن دستدرد بگیرم. منم میبینم راست میگه.
تازه میگه اگر مغازه رو بفروشیم مثلا 250 میلیون تومن و بذاریم بانک سودشو بگیریم خیلی بهتره. میدونی برای اون تابلو( به تابلویی در پشتش اشاره میکنه) چند روز کار کردم و چقدر عرق ریختم. به هر کیمیگم مثلا پنجاههزار تومنه رو ترش میکنه و نمیخره. میدونی باید چند ماه و چند سال اینا خاک بخورن تا چند تاش فروش بره! این مثلا بیستمیلیون تومن میارزه. اما کی میاد بیستمیلیون بده یه کوزه بزرگ بخره؟ میدونی این چند ساله این بالا افتاده داره خاک میخوره؟ پرسیدم: نمیشه صادرش کنید به کشورهای خارجی؟ اینطوری که صنایع دستی کمکم از بین میره! فکر کردم چه خوبه که چین هنوز ساختن گز و پولکی و پشمک رو یاد نگرفته که اقلا صنعت غذایی شهرهای ما از بین نره... چند جعبه گز و پولکی و سوهان خریدیم و راه افتادیم به سمت تهران. توی راه برگشتن همهش توی فکر بودم. اصفهان هنوز هم نصف جهانه اگر همه چیز سرجای خودش قرار بگیره... اینقدر تذکر حجاب ندن. تو میدون نقش جهانش هنر هنرمندان خودمون عرضه بشه و به جاش صنایع کارخونهای چینی نفروشن. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
بسیار عالی و زیبا
-- اصلاحات ، Mar 29, 2008خانم اقای ازگیل قول دادم که که وقتی "سفر نومچه "نوروزیتان راتمامکردید برایتان یک کامنت بلند بالا بدارم . تصادفا موضوع قسمت دوم سفر نومچه تان در باره محصولات چینی واصفهان انقدر جالب بود که میتوانم بجای کامنت درباره ان یک کتاب بنویسم .
اول درباره شهر اصفهان .
حتما این داستان به گوشتان خورده که یک نفرقصد جهانگردی داشت . این ضرب المثل "اصفهان نصف جهان" را شنید .گفت بهتر است اول از اصفهان شروع کنم .بار سفر بست و رفت اصفهان . وقتی به اصفهان رسید باخودش گفت" اگر اینجا نصف جهان است معلوم است که بقیه چیست!؟ به شهرش برگشت ازجهانگردی صرف نظر کرد!
اما درباره "محصولات چین در بازارهای نقش جهان" رقیه گفتی و دنیا را کردی کباب اش!!
این سیل محصولات چینی که ازان در بازار اصفهان تعریف کردید تنها مخصوص بازارهای ایران نیست دنیا گیره شده . این روزها هر جا ی دنیا بروید بازارهای ان ها پراست از محصولات بنجل چینی! از کفگیر و قابلمه و ملاقه ..گرفته تا کرست زیرشلواری واسباب بازی و کامییوتر تایر ماشین و دارو .. فکر میکنم فقط مهرو تسبیح و افتابه نمیسازند!و یا من خبر ندارم.
علت اصلی جهانگیر گیر شدن محصولات چینی اززانی و فراوانی ان است . با کار گر ساعتی ۶۰ سنت و با یک بیلیون و ۳۰۰ میلیون ادم .. تعجبی ندارد که چین جهان را مستعمره اقتصادی خود نگرداند !! انهم چه با نوع محصولاتی .!!هروز از یک گوشه جهان فریاد مصرف کنندگان از خطرات استفاده از محصولات چینی بگوش میخورد.
تولیداتی مثل تایراتومبیل . صندلی ماشین بچه و دوچرخه های وسایل برقی ساخت چین که بارها و بارها از نطراشکلات فنی برای مصرف کننده گان ان ها خطرات جانی ایجاد کرده اند.
محصولات چین نه نتها از نظرداشتن اشکالات فنی مخاطره آمیز گزارش شده اند بلکه در مواد ساخته شد انها مواد مسموم کننده هم پیدا کرده اند . مثلا در بیشتر رنگ ها که در اسباب باز ی مداد رنگی ها برای بچه ها و جواهرات بدلی بکار رفته سرب و دیگر مواد شیمایی زیان آورپیدا کرده اند . با تمام این تفاسیر !خود من هم متاسفانه یکی از خریداران محصولات چینی هستم چون ارزان بودن انها وسوسه امیز است . مثلا برای پایم حاضر نیستم کفش ۱۵۰ دولاری ایتالیایی بخرم ! کفش چینی ۲۰ دولاری میخرم ! و به شکایت پایم هم اصلا گوش نمیکنم ..!!
خانم زالزلک خلاصه خدای نکرده فکر نکنی من ضد چینی هستم. تصادفا ماهی چند بار به رستوران چینی میروم چون غذای چینی خیلی دوست دارم .هر چند شایعه است که در درست کردن غذاهایشان از گوشت های سگ و گربه هم استفاده میکنند . ولی من اهمیت نمیدهم . راستی ممکن است به این رادیو زمانه بگید اگر پولی به نویسندگانش نمیدهد !اقلا یک حق زحمه ای به کامنت گذارانشان پرداخت کند مگر نگفته اند که هیچ چیز مجانی نیست! من چرا باید کامنت مجانی بنویسم ؟
-- حسین ، Mar 29, 2008خیلی جالب بود.
-- ژولیت ، Mar 29, 2008اما اسم میدان نقش جهان با قایقرانی روی زاینده رود با هم عوض شده
alt عکس های میدان نقش جهان اصفهان و قایقرانی روی زایندهرود جابجا نوشته شده.
-- mAmluX ، Mar 30, 2008سلام
-- حمید از اصفهان ، Mar 30, 2008من هم با نظر آقا حسین موافقم.
باور کنید تمام مواردی را که در گزارشتان بیان کردید را من هم به آنها آگاهم و در شهرم می بینم.باور کنید در آیام عید و تابستان که مسافران بیشتری به اصفهان می آیند و شهر بسیار شلوغ می شود همه چیز دردسر ساز است.باور کنید اگر مسئولیت همه اینها با من بود کاری می کردم که گردشگران دلشان نیاید از اصفهان بروند.کمبود جای پارک ،کمبود امکانات بهداشتی ،کمبود خدمات،کمبود راهنما،کمبود نقشه،کمبود وسیله حمل و نقل،کمبود مکان،کمبود صنایع دستی و کمبود..... واقعا حس می شود.من هم که در اصفهان زندگی می کنم واقعا دوست دارم که تمام این موارد درست شود تا به مسافران خوش بگذرد.واقعا دوست دارم به جای این همه پلاکارد و مامور ارشاد نقشه چاپ شود ،راهنمای گردشگری چاپ شود ماموران راهنای گردشگری زیاد شود و ....
اما چه کسی به این حرف ها گوش فرا می دهد.آیا سردار زارعی ها؟!
بله.ولی با وجود تمام این مشکلات خودم شاهدم که شهرداری اصفهان بسیار زحمت می کشد.(با وجود مشکلات بسیار).ولی چه کنیم که کسانی در راس امور هستند که شاید کارهای مهمتری داشته باشند.
ولی از ته ته قلبم امیدوارم در سفر بعدی بع اصفهان به شما و تمام مسافران بیش از این خوش بگذرد.موفق باشید.
میس زالزالک عزیز
-- شیخ الشیوخ نادرالدین شاه ، Mar 31, 2008خب ما اصفهانی ها بارها توصیه کردیم که از سفر به اصفهان در ایام عید خوددداری کنید شماها زیر بار نمی رید !!
اما در مورد خانم های محجه تذکر ده باید خدمتتون عرض کنم دو سه روز بعد از عید موریانه وار سطح شهر را فرا گرفتند
نگران نباشید !!
sallam, motoasefam ke font farsi nadaram.man yek isfahany saken los angeles hastam.matny ke neveshtid begadry dagig bood , ke tamam khaterat man ro dar on shahr ziba tadayee maany kard,galam shivay shoma mano be yad sadeg hedayat andakht .shive neveshtary shoma khanandero ta akhar majera mibare mesl in ke adam mikhad bedone akhar in majera ke tanha yek safar noorioozy chist.bar digay ke be isfahan safar kardid pisnhad mikonam sary ham be mahalat gadimy isfahan bezanid va ba mardom in shahr interaction bishtary dashte bashid chon isfahan fagat be ally gapoo va park va rodkhane kolase nemishavd , bedingone ba baft farhangy shahr ashnaye bishtary peyda khahid kard. dar payan az shoma motshakeram, keep a good job hamvatan man. ,
-- dr _shahidi ، Apr 3, 2008