Jan 2009


از اینجا و اونجا چه خبر؟!
مغازه‌‌‌ای به درازای واگن مترو

زویا امین: درنگ نمی‌‌کنند. همین‌‌که مترو راه می‌‌افتد، می‌‌روند جلو رو به مسافرین می‌‌ایستند، متاعشان را بالا می‌‌گیرند و مشخصاتش را با آب و تاب تعریف می‌‌کنند. خانوم‌‌ها، شال دارم پشمی. گرم و نرم. تو این هوای سرد می‌‌چسبه. همه رنگ و همه مدل. و در حالی که یکی از شال‌‌هایش را سرش می‌‌کند ادامه می‌دهد: نگاه کن، همه جاتو می‌‌پوشونه. نمیذاره سرما بخوری. فقط سه هزار تومن. هر بار با کنجکاوی سوار واگن زنانه می‌‌شوم. خریدی هم می‌‌کنم و موفق می‌‌شوم با دو نفرشان گفت و گو کنم.