تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
بحثی به بهانه مستند تلویزیونی تقاطع درباره قتل ندا - بخش اول

روایت تهیه‌کننده‌ی بزرگ

امین بزرگیان

رخدادهای گوناگون سیاسی، اجتماعی وفرهنگی به گونه‌ای کاملا متفاوت وگاهی متضاد «روایت» می‌شوند. بسیار پیش آمده که از دیدن یا خواندن روایت مخالفان‌مان از یک اتفاق با عصبانیت گفته‌ایم: «وای اینها چقدر وقیح‌اند».

وقاحت در اینجا اشاره‌ای است به گسست روایت از حقیقت، در نظر گوینده.

داستان مرگ ندا و نوع بازنمایی آن درتلویزیون، مطبوعات و سایت‌های رسمی درقالب برنامه‌های مستند و یا مقالات تحلیلی نمونه‌ای بارز از این موقعیت است. تلویزیون در ایران، مرگ ندا را به گونه‌ای روایت کرد که در تضاد با روایت‌های رقیب - حامیان جنبش سبز - قرار گرفت.

دولت برای ارتقای «طرح» خود از قتل ندا به یک روایت تاریخی، تلاش‌های زیادی کرد. بازگویی بخشی از تلاش‌های او در این مستند - به عنوان نمونه - در واقع نشان دادن اهمیت جنبه ایقانی یک روایت در منازعه سیاسی است.

تهیه‌کننده بزرگ در روایتش از قتل ندا، با معلم موسیقی و یکی از دوستان ندا گفت‌وگو کرد. فارغ از اینکه سال گذشته در مستندی دیگر، همین معلم موسیقی یکی از قاتلین ندا معرفی شده بود، گفت‌وگو با او زمانی جالب به‌نظر می‌رسد که نگرش رسمی به موسیقی را درتمام این سال‌ها به یاد بیاوریم و دوباره مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را که تقریبا همزمان با پخش این مستند صادرشد را مرور کنیم که: تدریس موسیقی درکلیه مدارس ممنوع است.


اثر باربارا کروگر

تهیه‌کننده بزرگ برای نشان دادن حقیقت به مخاطبانش، با پیرمردی همراه شده که حرفه‌اش تقریبا ممنوع است و تصویر ابزار تولیدش سال‌هاست که پشت گلدان‌ها پنهان و سانسور می‌شود.

درواقع راوی برای اقناع‌پذیری روایتش سراغ کسی رفته که درمیدان فرهنگ رسمی، پایین‌ترین جایگاه را داشته وچیزی شبیه به مجرم فرهنگی است (به‌خصوص اینکه اوتدریس موسیقی غربی و پیانو می‌کند).

جالب‌تر از این، گفت‌وگو با دوست ندا بود. او در آن مستند چیزی کمتر از بقیه صیدهای گشت ارشاد نداشت. درواقع با نوع پوشش و آرایشش، از نظر دستان آهنی دولت در خیابان‌های شهر، یک مجرم اجتماعی بود.

حال، او در تلویزیون رسمی، جایی که هیچ تصویری امثال او را نمایندگی نمی‌کند، با ظاهری ظاهرشده است که نظام مسلط، حاملانش را در انواع تریبون‌های رسمی به عنوان «مجرم» معرفی می‌کند.

او، سرتاپا نماینده همه آن بی‌حجاب‌ها و قرتی‌هایی بود که داغ ننگ «آسیب اجتماعی دختران» را برپیشانی دارند؛ حالا دراین مستند، تهیه‌کننده بزرگ از او خواسته که باتمام نشانه‌های آسیبی‌اش که مردان را تحریک و جامعه را نابود می‌کند، به کشف حقیقت کمک کند!. دلیل رفتار شیزوفرنیک تهیه‌کننده بزرگ چیست؟

عناصر تهیه‌کننده بزرگ در مستند قتل ندا برای ساختن روایتش کسانی بودند که او خود سال‌هاست آن‌ها را مجرمین اجتماعی و فرهنگی می‌نامد. مجرمینی که دروضعیت اضطراری به کمک حاکم می‌آِیند.

دریکی از محبوب‌ترین ژانرهای سینمای عامه‌پسند (ژانر اکشن) از مجرم زندانی خواسته می‌شود در ازای بازپس‌گیری آزادی‌اش در دستگیری مجرمان، به پلیس کمک کند.

پلیس در اینجا به دنبال اهداف و مجرمان بزرگتری است. او با نقض قانون (آزادی مجرم) خود نیز به مجرم تبدیل می‌شود و این «برابری» با مجرم است که امکان همکاری مجرم را با او فراهم می‌آورد.


نمایش مجرمان فرهنگی و اجتماعی در تلویزیون و برابری با آن‌ها به واسطه گفت‌وگویی دوستانه، روایتگر تلاش حاکمی است که درمنازعه روایت‌ها خودرا در مضیقه می‌بیند.

در اینجا نکته‌ای که بسیار مهم بنظر می‌رسد تعلیق خودخواسته برخی از مهمترین عناصر ایدئولوژیک نظام توسط تهیه‌کننده بزرگ به هدف بازپس‌گیری «حقیقت» از دستان رقباست؛ حقیقتی که دهه شصت و تا حدودی هفتاد هیچ روایت رقیبی نمی‌توانست آن را از دستان حاکم خارج کند.

در واقع تک‌تک عناصر به کار رفته در مستند قتل ندا مونادهایی بودند بر پایان سروری روایت معظم؛ و به عبارتی دیگر تشدید منازعه روایت‌ها.

شاید بتوان تمامی منازعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نزاع روایت‌ها دانست. در نوشته بعدی به وضعیت منازعه روایت‌ها در یک سال اخیر و دوران جنبش سبز خواهم پرداخت.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

ممنون. تحلیل قابل توجهی بود

-- بدون نام ، Jul 15, 2010

مثا همیشه خوب بود. آقای بزرگیان. چند وقتی بود که از خواندن مطالبتان محروم بودیم

-- shabnam ، Jul 16, 2010

کاملا درسته. این حکومت حاضره به همه چی دستآویز بشه تا دروغ بگه و همش تاکید کنه که من بیگناهم و مظلوم. اما خوب میبینیم که نتیجه ی این همه دروغ گفتن ، نتیجه اش چوپان دروغگو شدنه و هر چی بگن مردم عکسش رو درست میدونند. ممنون از تحلیل خوبتون

-- سیمین ، Jul 16, 2010

نمایش مجرمان فرهنگی و اجتماعی در تلویزیون و برابری با آن‌ها به واسطه گفت‌وگویی دوستانه، روایتگر تلاش حاکمی است که درمنازعه روایت‌ها خودرا در مضیقه می‌بیند.
این جمله خیلی خوب وضعیت استیصال آقایان را نشان می دهد. این دست و پا زدن مذبوحانه ی اونها در عین حال که مردم را خشمگین تر میکنه، خنده دار هم هست.

-- بدون نام ، Jul 16, 2010

آقای بزرگیان، خیلی عنوان خوبی را انتخاب کردید: تهیه کننده ی بزرگ!!!! عالی بود

-- عارف ، Jul 16, 2010

تا حالا اینطور به قضیه نگاه نکرده بودم:پلیس در اینجا به دنبال اهداف و مجرمان بزرگتری است. او با نقض قانون (آزادی مجرم) خود نیز به مجرم تبدیل می‌شود و این «برابری» با مجرم است که امکان همکاری مجرم را با او فراهم می‌آورد.
دیدگاه جالبی بود. کاش همه میتونستن این نوشته را بخونن و این تحلیل ها رو بشنوند. چون جنبش الان احتیاج به این نگاهها دارد. ممنون

-- بدون نام ، Jul 16, 2010

خیلی خوب بود آقای بزرگیان
منتظر قسمت دوم هستیم

-- بدون نام ، Jul 18, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)