خانه > رادیو سیتی > Sep 2008 | |
Sep 2008پل نیومن، یاغی پاک هالیوودگاردین، ترجمهی علی آخوندان: پل نیومن از اسطورههای معمولی هالیوود نبود، هرچند که تمام ویژگیهای آن را داشت. ستارهای بود با چشمان آبی درخشان و چهرهای کارت پستالی. شش دهه در اوج بود و نه تنها اسکار، که جوایز زیاد دیگری را هم در کارنامهاش ثبت کرد. نیومن همیشه مردی بود که برای خودش زندگی میکرد. از تمام دامهایی که در راه یک اسطوره قرار دارند، دوری کرد. نیومن هیچگاه آلوده الکل و مواد مخدر نشد، قصری محصور در «بورلی هیلز» نساخت و کسی او را در یک میهمانی شبانه در حال رقص میان دخترانی که کمتر از نصف سن او را داشته باشند، ندید. گزارش روز دوم جشنواره فیلمهای ایرانی شهر سانفرانسیسکو تجربههای ایرانی در جشنواره شهر سانفرانسیسکولوا زند: دومین و آخرین روز اولین جشنواره فیلمهای ایران در شهر سانفرانسیسکو با نمایش فیلم «زنان پشت دوربین» به کارگردانی الکسیس کراسیلوفسکی شروع شد. در این دو روز ۲۱ فیلم به نمایش گذاشته شد که ۱۳ کار حاصل کار کارگردانان ایرانی در داخل و خارج از ایران بود. از این ۲۱ فیلم «زنان پشت دوربین»، «ایران: پشت دیوارها»، و «سیزده و نیم» به طور ويژه نگاه به وضعیت زنان ایران داشتند. ابرسایتهای پرابهام با ارمغانهای فرهنگیمهدی عبداللهزاده: جامع نبودن قانون رسانه در ایران و نادیده انگاشتن حق مولف باعث شده تا در سالهای اخیر ارایهی رایگان محصولات فرهنگی بر روی وبسایتها و وبلاگهای فارسی زبان در هیات فایلهای صوتی یا تصویری به امری معمول و متعارف بدل شود. تا پیش از این، وبمسترها و صاحبان بسیاری از وبلاگها با اتکا به جذابیت آثار فرهنگی، از تمام یا بخشی از آثارِ (عمدتاً موسیقایی) برای بهبود یا ارتقای ارتباطشان با مخاطب بهره میگرفتند. گزارشی از اولین جشنواره فیلمهای ایرانی شهر سانفرانسیسکو جشنوارهای برای فرهنگ ایرانی در سانفرانسیسکولوا زند: اولین جشنواره فیلمهای ایرانی شهر سنفرانسیسکو امروز ۲۷ سپتامبر با نمایش مستند ۴۵ دقیقهای «ایران: از پشت دیوارها» به کارگردانی هاکان توکای از ترکیه افتتاح شد. فاطمه معتمدآریا در بخشی از این فیلم که داستان شکستها، تلاشها و موفقیتهای زنان ایرانی در عرصههای مختلف است میگوید: «به نظر من آرایشهای غلیظ در جامعه ایران، یک ریشه اجتماعی خیلی وحشتناک دارد و معضل اجتماعی است.» با احترام به چنگیز جلیلوند پل نیومنی که ما میشناسیم فرق میکندمهدی عبداللهزاده: یکی از آشناهای ما قرار بود از کرمان برای مسافرت پیش ما بیایید. «نیش» را آورد و من از همان زمان شیفتهی بازیگری شدم که به لهجهی کرمانیها ناماش «پل نِهیومن» بود. چشمهای نافذ آبیاش که شیطنتی آلوده به غم و اندوه از آن بیرون میزد، مرا برد به دنیایی دیگر. دیگر قهرمان تیز و فرز و محبوب خودم را پیدا کرده بودم. مهربان، چالاک، احساساتی و پاک. بزنگاه ریاکاریمهدی عبداللهزاده: بزنگاه، مداحان را آدمهای بیعاطفه و کاسبکاری میشمارد که نه بر مبنای عدالت، که بر اساس خواست و نظر کسی که وجه حقالزحمه آنها را پرداخته حرف میزنند، ناله و اشکشان دروغین است و ریاکاری کسب و کارشان است. واقعیت آن است که اگر بزنگاه نه به عنوان یکی از سریالهای مناسبتی، که در شکل و روال معمول به نمایش در میآمد هیچکدام از این به ظاهر ایرادها به چشم نمیآمد و هیچ واکنشی بر انگیخته نمیشد. اما از آنجا که رسم شده در ماه رمضان، به معنویت توجه ویژه شود و کلید واژههایی چون عبادت، گذشت، دینداری، جوانمردی و به یک معنا ایدهآلیسم ترویج شود، بزنگاه حکم یک نوع پردهدری و خارجخوانی را پیدا کرده است. مقالهای در گاردین درباره نانی مورتی کارگردان ایتالیایی نانی مورتی، دشمن عوامگراییگاردین/ ترجمهی علی آخوندان: نانی مورتی، از معدود کارگردانان ایتالیایی است که رابطه خوبی با تماشاگران دارد. در فیلمهایش اغلب نقش اصلی را خودش بازی میکند، ولی نقش اصلی آئینهای است که ما میتوانیم در آن دنیا را ببینیم. مورتی، زمانی را به یاد میآورد که در ایتالیا کلمه «کمونیست» دشنام نبود و ضمناً نشستهای سیاسی فرصتی برای بحث محسوب میشد، نه فرصتی برای سوء استفاده و كوبیدن رقیب. آیا «شیرین» نشانه افول سینمای کیارستمی است؟مهدی عبداللهزاده: حرف دوستانی را که معتقدند او از چند سال پیش با سینما تفریح میکند، قبول دارم، اما معتقدم این تفریح نه از روی کم مایه شدن و به آخر خط رسیدن است و نه از سر تنبلی و نه نشانهی بازنشستگی. کیارستمی چهل سال است که با سینما تفریح میکند. اما واقعیت آن ست که او چند سالیست که در پی تکیه زدن به جایگاهی بیبدیل و سخت پایدار، سخت شیفتهی تجربه کردن و گاهگاهی ضرب شصت نشان دادن شده. همین قضیه حضور شیرین در ونیز را در نظر بگیرید. به مناسبت روز سینما نگاهی به سیر تحول سینما در ایرانحسین نوشآذر: در تقویم ایرانی بیست و یکم شهریورماه، روز سینما خوانده میشود. تا پیش از مشروطه مردم ایران سینما را نمیشناختند و سرگرمیها و تفریحهای دیگری داشتند. در این دوران قهوهخانه و تئاترهای روحوضی و نمایشهای خیابانی رونق داشت. نخستین کسی که دستگاه سینمای بیصدا را به ایران آورد، روسی خان نام داشت. این مرد عکاس خوبی بود و در خیابان علاءالدولهی تهران عکاسخانه داشت. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|