خانه > رادیو سیتی > فستيوال فيلم > جشنواره فیلم کودک و نوجوان در همدان | |||
جشنواره فیلم کودک و نوجوان در همدانسعید صالحیپر کشیدن پروانههای جشنواره فیلم کودک و نوجوان از فراز زاینده رود به سوی همدان و استقبال پرشور کودکان همدانی از بیست و یکمین دوره این آیین، که گویی سالها بر بالای کوههای الوند به انتظارش نشسته بودند، حکایت از دلدادگی کودکان این دیار به سینمای کودک ونوجوان دارد.
بحث پیرامون محل برگزاری این جشنواره حکایت تازهای نیست. در شاعرانهترین بهانه، متولیان امر گاه با دنباله روی از خصلت پروازی پروانههای جشنواره، چنین جابهجایی غیر ضروری را توجیه میکنند. از یاد نبریم که اکنون دیگر اصفهان در دنیا تنها به خاطر جاذبههای توریستی شناخته شده نیست بلکه بسیاری آنرا با جشنوارهاش میشناختند؛ شهری که به نظر میرسید تازه به چنین آیینی خو کرده و مرحله آزمون و خطا را با موفقیت پشت سر گذارده است. کسی منکر وجود جاذبههای توریستی در همدان نیست اما آیا بهتر نبود آیین دیگری را برای این شهر در نظر میگرفتند؟ با بررسی نه چندان موشکافانه چنین بر میآید که این جابجایی چندان هم قرین موفقیت نبوده و اهداف نانوشته آن با کمترین ثمره ای با چالش جدی روبرو شده است. دعوت از فیلمسازان، بازیگران مطرح سینمای جهان و صاحب نظران سینمایی یکی از گامهای بلند و ارزنده ای است که پیشترها جشنوارههای دیگر ارزش آن را دریافته و ثمره اش در دستیابی به اهداف متعالی خود را چشیده اند. به عنوان مثال جشنواره قاهره چند سال پیش از این با دست زدن به ابتکار عملهایی مانند برگزاری مراسم افتتاحیه در کنار رود نیل با استفاده از فوران آب به جای پرده اکران، با صرف کمترین هزینه زمان زیادی طول نکشید که توانست خود را به عنوان تنها تریبون جهان عرب بدل کند و شاهد حضور سرشناسترین چهرههای سینمایی در ضیافت خود باشد که بدون تردید این به تنهایی میتواند در پربارتر کردن چنین آیینی نقش کلیدی ایفا کند؛ کاری که ما کمتر در آن موفق بودیم و همیشه با بهانههایی چون گرفتاری "آنتونی کویین" در دادگاه و یا عزاداری "عقاد" برای پدرش و مسایلی از این دست روبرو شدیم، اما به جای آزمودن راههای دیگر باز به درهای بسته کوفتیم و کسانی را که حتی به خود زحمت ندادند دست کم نماینده ای برای دریافت لوح یاد بود ضیافت ما به کشورمان بفرستند، بعد از مرگشان نیز جایزه بارانشان کردیم. "سانت نایی" رییس جشنواره معتبر "سینه کید" هلند و از اعضای هیات داوران بیست و یکمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با طفره رفتن از پاسخ به سوالی در باره همدان میگوید: "ما باستانشناس نیستیم تا در خصوص تپههای باستانی این شهر سخن بگوییم، جشنواره بیش از اینها به محیطی آرام و فضایی مناسب نیاز دارد." و آیا اصفهان اینگونه نبود؟ ارایه شیوه نامتعارف مالی و رفتاری برای پذیرایی از میهمانان خارجی دلیل تلخ دیگریست بر مدعای ما مبنی بر بی تجربه گی در بر خورد مثلاً با کسی که بیش از سیصد فیلم ریز و درشت در کارنامه اش دارد ؛ این موضوع پیش پا افتاده ای نیست که این میهمان گرام باید هربار قبل از مثلاً صرف یک عدد چای تلخ برگه ای را امضا کند! منسوخ بودن چنین شیوه ای چنان بدیهی ا ست که با تردید در صداقت چشمان خود به یادآوری اش پرداختم ؛ موضوعی که سوژه ای برای خنده آنان و زنگ بیدارباش دیگری برای هتلداران مدعی ما بود که بار دیگر با آوای دریغ عصر دیجیتال را به خاطرمان میآورد. هر چند اخذ امضا در قبال هر نوع پذیرایی - آن هم در دم - و در مکانی که میمانانش به عدد سی نمیرسید، بیش از هر چیز عدم وجود اعتماد متقابل میان متولیان جشنواره و مسئولین هتل را به گونه ای عریان و آزاردهنده به رخ میکشید. جواد اردکانی، کارگردان سینما و تلوزیون که با فیلم "سبیل مردونه" سومین اثر سینمایی خود پس از قناری (فیلمی در باره مقاومت کودکان فلسطین) در این دوره از جشنواره در همدان حضور یافته بود، در حالی که از چنین تصمیمی مبنی بر انتقال این آیین از اصفهان به همدان شوکه به نظر میرسید، این شهر را در مقایسه با اصفهان دارای استعداد و بضاعت محدود میداند که همان در قواره جشنواره جمع و جوری مثل دفاع مقدس حرفی برای گفتن داشت، چرا که جشنواره دفاع مقدس دارای بخشهای جنبی بسیار محدودتری نسبت به جشنواره فیلم کودک ونوجوان است. اردکانی، که بینندگان تلوزیون نیز او را با مجموعههایی نظیر "چه کسی به سرهنگ شلیک کرد "میشناسند، با اشاره به گنجاندن بخش جنبی "ره آورد فجر" در جشنواره امسال آن را یک نقض غرض دانسته که متولیان امر ندانسته با ارتکاب آن گامی بلند در تضعیف جشنواره برداشتند : "شما در هیچ کجای دنیا چنین چیزی را نمیبینید. در اغلب موارد مراسم جنبی جشنواره با ماهیت آن در تناقض بود و چنین اقداماتی با افزودن بخشهایی مثل ره آورد فجر پررنگتر احساس میشد و در نتیجه از ارزشهای خود جشنواره میکاست. جشنواره کودک تازه داشت از طفیلی بودن فجر خارج میشد و با چنین کاری جز شلوغ بازی و تقویت شائبهی «حالا یه بودجهای هم اینجا میگیریم» چیزی عایدشون نمیشه. و اصلاً برای شهری مثل همدان با محدودیت فضا و تجربه کم کار عاقلانه ای نبود." وی با بیان این مطلب در خصوص نحوه ارایه آثار مدعوین جشنواره نیز با گلایه از مسئولین امر اذعان میکند: "فیلمها نمایش داده شدند بدون اینکه دیده بشوند. من که صرفاً برای دیدن فیلم آمده بودم تنها توانستم چهار تا فیلم ببینم و این هم از بی برنامگی برنامه ریزان و تداخل برنامهها حکایت داشت. این طور به نظر میرسید که اصلاً قرار نبود جز دور هم بودن چیزی عاید سینما بشه و در این میان تجربه ای، چیزی رد و بدل بشه. از طرفی کیفیت صوتی تصویری در اصفهان بهتر بود. اصلاً کاش علت چنین نقل مکانی را میدانستیم." به باوراین کارگردان سینما و تلوزیون اعلام زودهنگام افتتاح دبیرخانه دائمی جشنواره فیلم کودک ونوجوان در شهر همدان قبل از تست و آزمون و خطا چیزی است که بیشتر ترس آدمهای دلسوز این نوع از سینما را از یک فرصت سوزی دیگر دامن میزند: "متولیان جشنواره میبایست به جای نگاه تبلیغی بیلان کاری ژورنالیستی با یک نگاه کاربردیتری به این مقوله نگاه میکردند تا در سایه چنین اقدامی اهداف مورد نظر قر و قاطی نمیشدند و این طور نمیشد که پس از اتمام کار تنها عاید آن تبلیغات و هوچی گری باشد. من شخصاً هیچ بهره ای از این جشنواره نگرفتم و این مراسم باعث نشد تا کوچکترین ارتباطی بین من و مخاطبان آثارم یا همکارانم (میهمانان خارجی که بماند که هیچگاه به قرنطینه شان راه نیافتیم) برقرار شود. تمام اینها در حالی است که عده ای مدعی هستند که جشنواره فیلم کودک و نوجوان ایران بهتر از همنوعان خود در بیرون مرزهاست." فریال بهزاد، کارگردان شناخته شده عرصه سینمای کودک و نوجوان ایران، تحصیلکرده دانشگاه بوستون در رشته تهیه فیلم و برنامههای تلوزیونی و رییس موسسه سینمایی فانوس خیال را بیشتر از "دره شاپرکها" و "کاکلی" به خاطر داریم، اما بد نیست بدانید این بانوی ایرانی در کسوت هیات داوری سیفز (بزرگترین سازمان بین المللی فعال در زمینه سینمای کودک و نوجوان) تاکنون داوری بسیاری از جشنوارهها را از جمله در کشورهایی نظیر نروژ، ایتالیا، کره جنوبی، بلغارستان، هندوستان و دوره پیش اصفهان عهده دار بوده است. وی که در بیست و یکمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان در همدان نیز عضو هیات داوری آن بود در باره اهمیت این جشنواره و وضعیت کنونی این آیین با عقیم خواندن بسیاری از تلاشهای صورت گرفته در راستای حمایت جدی از روند رشد و تعالی سینمای کودک میگوید: وی با مهم ارزیابی کردن شیوههای نوین آموزش تصویری، که اکنون در سراسر دنیا امری اثبات شده تلقی میشود، با اشاره به ارجحیت آن به متدهای سنتی میافزاید: "آموزش و پرورش در این میان نقش پررنگتری دارد. این وزارتخانه باید چنین نقش خطیری را با تیزبینی احساس کرده و نقش کلیدی خود را به عنوان بازیگر اصلی صحنه بپذیرد و در این راستا برای مخاطبان اصلی آن که محصلین و نوجوانان هستند برنامه ای مشخص داشته باشد. دست کم همین گروه را به گیشه بکشاند. اصلاً بخشی از بودجه آموزش و پرورش را به این امر اختصاص دهد تا در نتیجه کار فیلمسازی در عرصه کودک ونوجوان با جمعیت خاطر بیشتر و احساس ریسک کمتری دنبال شود. و این در حالیست که نقش آموزش تصویری بیش از هر زمان دیگری انکارناپذیر به نظر میرسد." |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آنها بی جهت دل پروانه های اصفهان را شکستند و آنها را به پیله شان بر گرداندند.
-- بردیا ، May 16, 2007جشنواره فیلم کودک ونوجوان چه سالهایی که ریزه خوار جشنواره فیلم فجر بود و چه اکنون که به شهرگردی بلاتکلیف بدل گشته ، در هر دوره اش از اهمیت خود ویژه ای برخوردار بوده اما همه این سالها از ته لهجه اش بی خانمانی هویدا بوده است و همواره به دنبال خانه ای امن برای پروانه هایش گشته است .اما به دلایلی ناگفتنی به یقین "همدان" خانه امن اش نیست.
-- نوشین ، May 16, 2007yani age 300 ta fim too karname adam nabashe!? oon waght hatman bayad bara estefade az khadamate hotel 2 ta zamene motabar myavordan hatman!!!! hehehe hahooooo
-- Shoot ، May 31, 2007استاندار همدان اون شب تو مراسم ضيافت شامي كه تو اون سالن پذيرايي -- كه البته بيشتر به سالن بدنسازي مي مانست و صدا به صدا نمي رسيد -- چه جوگير شده بود و الان بايد به خاطر اون همه وعده وعيدي كه اونجا داد خجالت بكشه.....كاشكي اين روزا تو همدان باشيد تا ببينيد كه هنوزم دعوا سر اون لاشه چند ميلياردي ، كه به بهانه جشنواره از احمدی نژاد گرفته بودن ، بي شرمانه ادامه داره . تو تهران هم گويا مسؤلين فارابي شعر خيام رو براي همديگه تكرار ميكنن كه مي گه : " چون پرده بر افتد نه تو ماني و نه من! " ....
اما آره منم يه شب به محل اقامت اون مهمونا كه گفتي سر زدم ....واي اون يارو همش برا مهمونا شاهنامه خوني مي كرد ....اون مهموناي بخت برگشته هيچي نمي فهميدن و فقط تف هايي رو كه از لب و دهن اون شاهنامه خوان ( توپ ترياك ) به صورتشون مي خورد رو با آستيناشون پاك مي كردن....ايول چه تيزي تو پسر . ولي خوشحال شدم بعد از مدتها باز داري مي نويسي ...
-- س.بهزاد ، Jun 29, 2007خوشحال ميشيم با مخالفان جشنواره در همدان صحبت كنيم
-- خبرنكار وزيني ، Jan 13, 2009باآمدن به همدان شاهد تحول در سينماي كودك هستيم
22 همدان عالي بود
www.Goljavan.Dom.Ir