خانه > شهرنوش پارسیپور > با خانم نویسنده | |
با خانم نویسندهبا خانم نویسنده- با خانم نویسنده- شماره ۷۲ ژاپن و ژاپونیهادر اواخر بهار ۲۰۰۹ خانم یوکوفوجی موتو، استاد انستیتو تحقیقات زبانهای جهان در دانشگاه اوساکا با من تماس گرفت و دعوتی به عمل آورد تا برای شرکت در سومین همایش این دانشگاه به این شهر بروم. موضوع این سومین همایش ادبی بخش ایران شناسی دانشگاه اوساکا مساله «زن در ادبیات ایران» بود. از آنجایی که دو سخنرانی برای من در نظر گرفته شده بود من نیز دو موضوع را مد نظر قرار دادم تا به آنها بپردازم. با خانم نویسنده- با خانم نویسنده- شماره ۷۱ پاسخ به چند نظر «آریایی» بودن امتیازی را نشان نمیدهد!به دوستی که از واژه آریایی دلخور است باید بگویم بنا برگفتهی استادی، آریا از واژه «اکره» آمده و به معنی «بیل زن» است، چنانکه آن را در اصطلاح «عمله اکره» پیدا میکنیم. این واژه در زبان انگلیسی همان واژه «ایکر»؛ Acre است. بسیار عجیب است که یک قوم جرات نداشته باشد از پیشینه قومی خود حرف بزند چون یک آلمانیهایی یک روز با تکیه بر نام آن قوم، خود را سالار دنیا دانستهاند! با خانم نویسنده- شماره ۷۰ مردان محجبه!مرد وقتی مرد است هیچچیز او را کوچک نمیکند. مرد در حقیقت وقتی مرد است که میداند اندام باروری او ویژهی زایش و زایاندن است. این اندام چاقو نیست و استفادهی ابزاری چاقویی ندارد که از طریق آن بتوان مرد یا زنی را تحقیر کرد. اگر بناست که با تحقیر پوشش زنانه مردان را از اریکهی توانمندی مردانه پایین بکشند مرد برحق است که پیراهن زنانه بپوشد تا نشان دهد این پیراهن چه حریم مقدسی است. با خانم نویسنده- شماره ۶۹ شکنجه و شکنجهگرداستان شکنجه دادن و شکنجه کردن و در آخر کشتن، رسمی بسیار باستانی است. انسان به دلایل مبهمی خود را نیازمند انجام قتلها و شکنجههای آیینی نشان میدهد. چرا؟ چنین به نظر میرسد که در پس و پشت هر شکنجهگری یک نظام آرمانی وجود دارد که خود را در کشتن برحق میداند. با خانم نویسنده- شماره ۶۸ پاسخ به چند پرسش درباب اهریمنبرخی از انتقادکنندگان آدمهای جالبی هستند و دائم فرمان صادر میکنند که من چه چیز را بنویسم و چه چیز را ننویسم! این افراد در این حالت متوجه نیستند که روحیه دیکتاتور منشی دارند. آنها دائم برای مردم تعیین تکلیف میکنند که چه باید کرد. با خانم نویسنده- شماره ۶٧ مترجمان سختکوشگاهی پیش میآید که دوستان مترجم آثار خود را برای من می فرستند. این لطف بسیار بزرگیست و من همیشه در این اندیشه بودهام که جایی برای معرفی این ترجمهها پیدا کنم. البته ما هر هفته یک برنامه نقد ادبی داریم که به کار شعر یا داستان میپردازم. اما رسم نبوده است جایی برای ترجمه باز کنم. علت این امر روشن است؛ در خارج از کشور کم پیش میآید کسی اثری را به فارسی برگرداند. این در حقیقت حرفهای درونکشوری است. با خانم نویسنده- شماره ۶۶ رازهای بیشماری در زبان سومری نهفته استحافظ از یکسو نشان میدهد که با علوم مخفی آشنایی دارد، و از دیگر سو به گونهای از واژگان استفاده میکند که شاید بتوانیم بگوییم دارای حالت «سهل و ممتنع» است. واژگانی که او استفاده میکند پیچیده و عجیب و غریب نیست، «سهل است». او این واژگان را به گونهای به کار میگیرد که کسی توان تقلید از آنها را ندارد «ممتنع» ، و در مجموع به آن نوع کمالی میرسد که میتوان به شایستگی گفت دارای علم لدنی است. با خانم نویسنده- شماره ۶۵ سراومد زمستون...بیشک ترانه یا سرود بسیار زیبای «سراومد زمستون» را شنیدهاید. این سرود آنقدر زیباست که میتوان هر روز آن را شنید و از شنیدنش سیر نشد. در جریان این سرود، زمستان میرود و تاریکی به پایان میرسد. سرما عقب مینشیند و بهار آغاز میشود. کوهها لاله زار میشوند و آفتاب را «گل گل» در متن طبیعت میکارند. این همه زیبا و خواستنی است. اما به راستی ما چرا با زمستان سرعداوت داریم؟ برنامه با خانم نویسنده - شماره ۶۴ اژیدهاک و نظام مادرتباربر این پندارم که ما ایرانیها باید در نحوه نگرش خود به جهان تجدید نظر کنیم. روشن است که ما باید با دشمن بجنگیم، اما اشتباه محض است که فکر کنیم دشمن یکسره شر و بدیست. مسأله این است: ما میتوانیم اهریمنمان را بکشیم، چون در چنگ ماست و کاری نمیتواند بکند. ما میتوانیم به نظمی که بدان باور داریم ادامه دهیم، چون پول و قدرت داریم، اما هرگز نمیتوانیم تعیین کنیم چه کسی شرور است و چه کسی خیر. برنامه با خانم نویسنده - شماره ۶۳ مهرگان و استاد جلیل دوستخواه اهریمن را نمیتوان کشتآیا طبیعی به نظر نمیرسد که ایرانیان هر قوم شکست خوردهای را جزو ابواب جمعی اهریمن بدانند؟ در دیالکتیک اهورامزدا و اهریمن متوجه میشویم که اهریمن وجه مادینه حضور است که شب و تاریکی و سرما با آن همراه میشود. از لقب زنانه پتیاره نیز متوجه مادینگی آن میشویم. پس به نظر میرسد اگر لقب دیو و اهریمن مادینه را درکنار هم بگذاریم، رودررو میشویم با یک نظم باستانی مادرتبار که از یک نظم پدرسالار شکست خورده است. با خانم نویسنده - شماره ۶۲ پاسخ به چند پرسش نوآوری به معنای ندانستن قواعد نیستشخصی نوشته است، این خانم گویا از همه چیز سر در میآورد. اینطور نیست. من از ریاضیات، فیزیک، شیمی، علوم طبیعی و مباحث الکترونیک سر در نمیآورم، و هرگز دربارهی این مسائل سخنی به میان نیاوردهام. اما در بعضی حوزهها، اطلاعاتی دارم که به نظرم میرسد میتواند مورد استفاده عدهای قرار گیرد. همچنین برای من روشن نیست که چون نویسندهی داستان هستم چرا نباید حق داشته باشم در زمینههای دیگر اظهار نظر کنم. با خانم نویسنده ـ شماره ۶۱ «زنان بدون مردان» از کتاب تا ونیزامسال فیلم «زنان بدون مردان» ساخته شیرین نشاط در فستیوال ونیز برنده جایزه شیر نقرهای شد. از آن جایی که کتاب زنان بدون مردان را من نوشتهام دوستانی در بخش پرسش و بینش رادیو زمانه از من خواستند در این باره بنویسم. من در این فیلم بازی نیز کردهام. اما پیش از آن که به شرح ماجرای ونیز بپردازم، چنین به نظرم میرسد که درباره روند تهیه خود فیلم صحبت کنم. با خانم نویسنده - شماره ۶۰ به یمن اهریمنشهرنوش پارسیپور: در دیالکتیک ایران باستان اهریمن و اهورامزدا دائم در ستیز با یکدیگر هستند. اهورامزدا یکسره خیر و پاکیزگی ست و اهریمن یکسره شر و کثافت. انسان از این دنیایی که تا این حد سیاه و سپید است وحشت میکند و در عین حال به شک میافتد. «تاریکی» برای خودش معنا دارد. اندرون بدن ما در تاریکی قرار گرفته است. اگر ما دل و رودهمان را در معرض نور قرار دهیم جان خود را از دست خواهیم داد. بنابراین ما خواسته ناخواسته جزو ابواب جمعی اهریمن محسوب میشویم. با خانم نویسنده - شماره ۵۹ مردم زیبا شدهانددر درازنای تاریخ، مردم ایران به دلیل وحشت از قتل عام و کشتار قبایل، «زشتنمایی» می کردند. این حالت زشتنمایی و خود را «عجزه» نشان دادن، در آغاز جمهوری اسلامی، به شدت در رفتار مردم متظاهر بود. کار به جایی رسید که آیتالله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی در یک سخنرانی اعلام کرد: گریه بکنید، که گریه در طول تاریخ ما را نجات داده است. حالا شاید جملهی ایشان کاملاً به این شکلی که میگویم نبوده است، اما کم و بیش همین معنا را داشت. هنوز زنان و مردانی را که در گورستان خود را روی خاک میانداختند و میغلتیدند و زار میزدند، به خاطر دارم. با خانم نویسنده - شماره ۵۸ آیا شتر و گاو از یک جنم هستند؟اگر اندکی تجربهی اجتماعی داشته باشیم متوجه میشویم که واقعیتها و حقایق اجتماعی، و یا داستانها و اسطورهها، در مسیر حرکت خود مجبور به تحمل تحولاتی هستند که اجباریست. دلیل این اجبار این است که هر نسلی دادههای ذهن خود را به واقعیتهایی که شنیده و یا داستانهایی که برای او تعریف کردهاند اضافه میکند، و یا اینکه بهکلی آنها را تغییر میدهد. با خانم نویسنده ـ شماره ۵۷ آیا فارسها صاحب ایران هستند؟مشکل عظیم تاریخ ایران این است که اغلب حکومتهای ایران را قبایل مهاجم تأسیس کردهاند. این به این معنا نیست که قبایل مهاجم «وحشی» بودهاند. بلکه صرفاً بدین معناست که قبایل مهاجم از عصبیت بیشتری برخوردارند. این ابن خلدون است که از عصبیت قبیلهای گفت و گو میکند و نه من. حالا فردا خشمگین نشوید که قبایل (ترک و غیره) متهم به عصبیت شدهاند. با خانم نویسنده ـ شماره ۵۶ سندروم زنان اصفهانمن در زمان شاه و در آخرین سال حکومت او موقعیت بسیار بدی در میان آشنایان و دوستان که اغلب از روشنفکران تراز نخست بودند، پیدا کرده بودم. آنان میگفتند مرگ بر شاه و من میگفتم این شعار بدی است. نگویید مرگ بر شاه. حداقل این را برای مرحوم شاملو نوشته بودم. توجیهی که داشتم این بود: شاه در سراشیب سقوط افتاده و احتمالاً سقوط خواهد کرد. با خانم نویسنده ـ شماره ۵۵ آیا میترای گاوکش دربرابر ماست؟عصر مادرتباری الزاماً به معنای حکومت زنان نیست، بلکه حکایت از اقتدار مردان خانواده زن دارد، و لاجرم نشان میدهد که آزادیهای جنسی زنان در آن دوره بیشتر بوده. پس کشتن گاو (نفس) در آئین میترا بعد گستردهای به خود گرفته و منجر به نهادینه شدن مفهوم بکارت شده است. یعنی محدود کردن زن از نظر جنسی و تبدیل کردن او به ابزار زایمان. اکنون جامعه ما در این مقطع از زمان دارد از نظر تعریف جنسی، پوست میاندازد. در زمان شاه آزادتر شدن زنان و حق رأی که در اختیار آنها قرار گرفت، پدرسالار را دچار وحشت کرد. در آغاز انقلاب اسلامی، مردان خمینی به راستی خیال داشتند تمامی حقوق را از زنان بگیرند. با خانم نویسنده ـ شماره ۵۴ آیا نهضت سبز باید خانهنشین شود؟پس از تقلب در انتخابات این سوال بدیهی پیش آمد که رأی من کجا رفته است. دامنه خواستههای مردم تا این لحظه در حدودی دموکراتیک باقی مانده است، اما واکنش حکومت بسیار سبعانه و ددمنشانه بوده است. جان بسیاری را گرفته است و هزاران تن به زندان افتادهاند. اکنون این پرسش پیش میآید که آیا نهضت سبز باید برود و خانهنشین بشود؟ باور نمیکنم که چنین اتفاقی بیفتد. دلیل ان امر این مسأله ساده است که یک بار که شما متوجه شوید دموکراسی یعنی چه دیگر کسی نمیتواند این حق را از شما بگیرد مگر اینکه شما را بکشد. با خانم نویسنده ـ شماره ۵۳ مجسمه اژدها در سازمان مللدر جریان اعتصاب غذا در برابر سازمان ملل نظرم به مجسمه غولآسایی افتاد که از طرف روسیه به ملل متحد هدیه شده است. این یک مجسمه ۹۴ فوتی است که از نظر بزرگی هفتمین مجسمه بزرگ دنیا به شمار میآید، و لابد سازندهاش آن را ساخته تا به عنوان یکی از عجایب هفت گانه دنیا به ثبت برسد. «زوراب کنستانینس دزه تسرتلی»، متولد تفلیس در گرجستان، طراح و سازنده مجسمه، ریاست آکادمی هنرهای روسیه را برعهده دارد. او در جریان حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱، این مجسمه به ظاهر عجیب و عمیقاً مرتجعانه را طراحی کرده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|