استادان موسیقی


به بهانه‌ی دویستمین سالگرد تولد روبرت شومان
زندگی سرشار از شادمانی‌ها و تراژدی‌های شومان

ترجمه‌ی فریدون سالکی: هجدهم خرداد ماه مصادف بود با دویستمین سالگرد تولد روبرت شومان، یکی از بزگترین و مهم‌ترین آهنگسازان آلمانی. بدون شومان، که از برخی لحاظ دیوانگی‌های خودش را داشت، رمانتیسم آلمانی به این حد از غنای فرهنگی هرگز دست نمی‌یافت. او یک شخصیت استثنائی، عصیان‌زده و خلاق بود. مالیخولیا و افسردگی سیاه او از یک سو، و از سوی دیگر بازیگوشی و سرخوشی کودکانه‌اش در موسیقی شومان طنینی دلنشین یافته است.



«سایه»، شاعری آرمان‏خواه

محمود خوشنام: هوشنگ ابتهاج «ه.ا.سایه» یک شاعر آرمان‏خواه است که با زبان نمادین خود به شعر و ترانه زیبایی و اعتبار دیگری بخشیده است. او در سال ۱۳۰۶ در رشت زاده شده و از نوجوانی به دنیای شعر و موسیقی روی آورده است. در سال‏های پیش از انقلاب، مدتی رئیس شورای موسیقی رادیو بوده و سرپرستی برنامه‏ی «گل‏های تازه» را بر عهده داشته و تا کنون چندین مجموعه‏ی شعر انتشار داده است.



از پشت دیوارهای خاطره

محمود خوشنام: بیژن ترقی ترانه‌ای دارد که تصویرپردازی پررنگ‌تر و عاطفی‌تری نسبت به بقیه‌ی آثار او دارد. این ترانه که بر روی آهنگی از علی تجویدی نشسته «آتش کاروان» نام دارد. شاعر، جدا ماندن خود از یاران را به جدا ماندن آتشی از کاروان مانند می‌کند. آتشی که کوشش می‌کند شعله بکشد و به دنبال کاروان برود ولی توان این کار را ندارد و نفس‌های آخر را می‌کشد.



نشر آثار نایاب مرتضی حنانه در تهران

پژمان اکبرزاده: مرتضی حنانه که یکی از برجسته‏ترین چهره‏های هنر موسیقی سمفونیک ایران، صاحب آثار بسیاری است که از آن‏ها به ندرت چیزی می‏شنویم. حنانه تحصیلات خود را در تهران و واتیکان در رشته‏ی نوازندگی «هورن» و آهنگ‏سازی انجام داد و سال‏ها به عنوان استاد هنرستان عالی موسیقی، بنیان‏گذار ارکستر فارابی در رادیو تهران و پژوهش‏گر موسیقی ایرانی، فعالیت داشت.



نگاهی بر زندگی و آثار جیمی هندریکس
«چیزی را که دوست دارم، قربانی می‌کنم»

شاهین نجفی: جیمیِ چپ دست، به لطف انگشتان بلندش قادر بود که به تنهایی بدون همراهی گیتار آکورد و ریتم‌نواز، آکوردهایی پیچیده بگیرد و ریتم بنوازد و آواز بخواند و در فواصل آن، جمله‌های ملودیک را اجرا کند. او به گیتار الکتریک شخصیت بخشید و آن را از حد یک ساز همراهی‌کننده که از آن فقط برای آکوردنوازی استفاده می‌شد، خارج کرد.



بزرگداشت حسین دهلوی و ئولین باغچه‌بان در لندن

پژمان اکبرزاده: ۲۹ نوامبر، لوگان هال در لندن میزبان برنامه‌ی بزرگداشتی برای حسین دهلوی آهنگساز و ئولین باغچه‌بان، خواننده‌ی اپرا است. علاوه بر بزرگداشت این دو هنرمند، آثاری از آهنگ‌سازان ایرانی هم در این برنامه اجرا می‌شود. حسین دهلوی به زمانه گفت: «دیگر از ذوق موسیقی افتاده‌ام، چون این رشته زیر ضربه است.» ئولین باغچه‌بان هم می‌گوید، ایران وطن دوم اوست و این جایزه برای خدمت‌هایش، جایزه‌ی محبت مردم ایران است.



موسیقی‌دانان مهاجر
داریوش دولتشاهی، از تارنوازی تا باغ پروانه‌ها

محمود خوشنام: در این برنامه‌ی «موسیقی‌دانان مهاجر» از آهنگ‌سازی سخن می‌گوییم که از موسیقی سنتی ایران آغاز کرده و به موسیقی الکترونیک در آمریکا رسیده است. او داریوش دولتشاهی است که سال‌هاست در ایالات متحده‌ی آمریکا اقامت دارد؛ ولی هنوز ساز سنتی خود، تار را از یاد نبرده است.



خدا‌حافظ موریس ژار

کیوان ایزدمهر: وقتی خبر رفتن موریس ژار افسانه‌ای را شنیدم دلم گرفت. یادت می‌آید چقدر با هم درباره‌اش صحبت می‌کردیم و ستایشش می‌کردیم‌؟ یاد آن شب‌هایی افتادم که تا نزدیکی صبح به موسیقی فیلم‌هایش گوش می‌کردیم و با هم گپ می‌زدیم. چند سال از آن شب‌ها می‌گذرد؟ یاد آن شب‌ها کردم و آن نوارهای قرمز سونی. موریس ژار‌، هنرمند بی‌مانندی بود‌٬ یکی از آن‌ها که بیشتر به خدایان شباهت دارند تا به بشر و جز سجده و ستایش از تو کاری بر‌نمی‌آید و آثاری که هر کدامشان را به جز شاهکار نمی‌شود نام دیگری گذاشت.



«روی صحنه رفتن در ایران به مشکلاتش می‌ارزد»

فرهاد امیرمنش: ليلی افشار دارای درجه پروفسوری نوازندگی گيتار از ممفيس ايالت تنسی آمريکا و يكی از اساتيد برجسته ايرانی این دانشگاه به حساب می‌آید. ليلی افشار، شاید اولين زنی باشد که دارای مدرک دکترا در گيتار است.
او برنده جايزه بهترين گيتاريست کلاسيک زن در سال دوهزار توسط گيبسون اوارد، سفير هنری آمريکا، برنده ده و يازده و دوازدهمين جايزه پريمير گيتار است. ليلی هم اکنون شخص اول و شاخص دانشگاه ممفيس و يکی از شاگردان آندرس سگوويا، (يکی از بهترين گيتاريست‌های دنيا) می‌باشد. به بهانه‌ی تور کنسرت در هلند مصاحبه‌ای را با خانم افشار انجام داده‌ایم که می‌خوانید.



گفت و گو با شهرام ناظری پیرامون اجرا نکردنش در مراسم بزرگداشت مولانا در قونیه
شهرام ناظری: ‌اجرا نکردن برنامه، برای من مثل اجرا بود

مینو صابری: شهرام ناظری که برای چندمین بار در مراسم بزرگداشت مولانا در قونیه شرکت و برنامه‌های موفقی اجرا کرده بود، امسال به دلیل وضع نابسامان در قونیه از اجرای برنامه خودداری کرد. ایشان در گفت و گو با زمانه می‌گوید: «در جاهای مختلف، به صورتی که نه در شأن فرهنگ ایران است و نه در شأن مقام شامخ مولانا و نه از نظر فرهنگی قابل توجیه است، بدون در نظر گرفتن فرهنگ خاص موسیقی ایران، برنامه‌های بی‌رویه انجام می‌دهند. فرق یک هنرمند متعهد با کسی که متعهد نیست این است که یک جاهایی کار نکردنش، مثل کار کردن است.»



گفت‌ و گو با عباس تهرانی‌تاش، نوازنده پیشکسوت قره‌نی
«از همان اسباب‌بازی ‌فروشی، عاشق موسیقی شدم»

مینو صابری: عباس تهرانی تاش از آخرین نوازندگان قره‌‌نی در موسیقی ایرانی است. او که در سال‌های دور، از محضر اساتید برجسته موسیقی بهره‌ها برده، در سن ۸۰ سالگی هم‌چنان خوش می‌نوازد. عباس تهرانی در گفت و گو با زمانه می‌گوید: «هفت ساله بودم که شب‌های جمعه با مادرم به زیارت حضرت عبدالعظیم می‌رفتیم، آن‌جا اسباب‌بازی فروشی بود، روزی مادرم گفت کدام ‌یک از این اسباب‌بازی‌ها را دوست داری برایت بخرم؟ گفتم نی‌لبک را می‌خواهم، مادرم گفت این‌همه عروسک، ماشین، گفتم نه، آن ‌را می‌خواهم.»



گفت و گو با ناصر رستگار‌نژاد، ترانه‌سرا و آهنگ‌ساز قدیمی
از «مهتاب» تا «چشمان سیاه»

کیوان ایزدمهر: ناصر رستگار‌نژاد، متولد سوم اردیبهشت ۱۳۱۸ در شهر رشت است‌. او طی مدت نسبتاً کوتاه فعالیت هنری خود در حدود ۳۸۰ ترانه تصنیف کرد که توسط بسیاری از خوانندگان مشهور آن دوران اجرا شد. استاد رستگار‌نژاد داستان ساخته شدن ترانه «مهتاب» را چنین بیان می‌کند. «شبی با یکی از دوستان‌، در کافه باغ شمیران به جوان قد‌بلند و خوش صدایی برخوردیم که ترانه «‌مرا ببوس‌» گلنراقی می‌خواند. از صدای او خیلی خوشم آمد و از او خواستم بعد برنامه پیش ما بیاید‌. نام‌اش ویگن بود.»



شبانه
آهنگ‌سازی از جنس رنگین‌کمان و درخت سرو

محمود خوشنام: این بار می‌خواهیم یاد یکی از آهنگ‌سازان پیشرو ایرانی را زنده کنیم که درست در آخرین روز سال ۱۳۸۶ در انزوای فقر و غربت خود در استانبول از دار دنیا رفت. آهنگ‌سازی که علاوه بر موسیقی، در ادبیات نیز دستی توانا داشت. او کسی نیست جز ثمین باغچه‌بان



گفت‌وگو با استادان موسیقی ارامنه در ایران
سرگذشت همراهی نواها و نواپردازان

وارطان ساهاکیان: «ارامنه‌ای که در ایران زندگی می‌کنند اول یک ایرانی هستند. ایرانی‌های مسیحی هستند که در این کشور زندگی می‌کنند و به‌زبان ارمنی سخن می‌گویند. همکاری‌هایشان هم نیز در زمینه هنری طبیعتا صورت گرفته است. خانم پری زنگنه سال‌ها پیش ترانه‌های فولکلور ایرانی را با تنظیم‌های واروژان خوانده است.»



یادی از حاج قربان سلیمانى قوچانى، دوتار نواز نامی خراسان
«باید با ساز مهربان و شکیبا بود»

حاج سلیمان قربانی، دوتار نواز نامی خراسانی: «آدم تا به سن عقل و کمال نرسد نمی فهمد عشق چیست. سن که از پنجاه گذشت، آن وقت می فهمی که عشق چه کارها می کند و دفع بلاها که نمی کند. پنجاه ساله باشی می فهمی که ساز چه راز و نیازی با تو می کند!»



آهنگ‌سازی از جنس مرغان دریایی

کیتارو از کودکی متوجه می‌شود که با دهقانان اطراف خود متفاوت است و همیشه در سرش صدای موسیقی می‌شنود. پس گیتاری می‌خرد و بدون معلم و با روش سعی و خطا، گیتارنوازی می‌آموزد. به گفته خودش او که هرگز معلم نداشته، آموخته است که تنها به گوش‌ها و احساسات خود اعتماد کند. باورش دشوار است؛ ولی یکی از بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان جهان «سواد موسیقی» (به مفهوم کلاسیکش) ندارد.



گفت‌وگو با «ژولیت دردریان»، خواهر ویگن و کارو
ویگن، سرباز فراری

ژولیت، خواهر ویگن و کارو در گفت‌وگویی با زمانه چنین می‌گوید: «ویگن برای خدمت سربازی به آبادان رفت. در آنجا برای سربازان آواز می‌خوانده تا اینکه به گوش فرمانده شان می‌رسد. روزی فرمانده او را صدا می‌زند و می‌گوید بخوان، وقتی ویگن شروع به خواندن می‌کند آن افسر خیلی خوشش می‌آید و از آن به بعد در باشگاه افسران روی سن می‌رود و برای‌شان می‌خواند. تا اینکه روزی از سربازی فرار کرد و به تهران آمد آن زمان ما هم ساکن تهران بودیم. ویگن هنوز هم سرباز فراری است.»



به یاد واروژان و سی‌امین سالگرد درگذشتش
بروم شادان به فلک...

در روزها‌ی پایانی شهریور سال ۱۳۵۶ قلبی از تپش ایستاد که ملودی‌ها و تنظیم‌های جاودانه‌اش هنوز در خاطره جمعی ایرانیان حفظ شده است؛ ترانه‌هایی چون: بوی خوب گندم با صدای داریوش، پل با صدای گوگوش، شب‌زده با صدای ابی و ...



«یک شب سحرانگیز ایرانی» چگونه پدید آمد...

اینکه یک آهنگساز در هنگام ساخت یک اثر چه اندیشه‌ای در سر دارد برای بسیاری از دوستداران موسیقی جالب است. بابک آرش‌تبار، آهنگساز ایرانی مقیم آلمان، در یکی از برنامه‌های موسیقی رادیو زمانه از این مقوله گفته است. وی داستان ساخت یکی از آثار خود به نام «یک شب سحرانگیز ایرانی» برای فلوت و پیانو را شرح داده است.



گفت‌وگو با پری زنگنه، خواننده اپرا و ترانه‌های محلی ایران
يک روز آفتابی با پری زنگنه

در يک روز آفتابی در هتل محل اقامتش در لاهه با او گفتگو کردم. دوستانه بود و آرام و شمرده و سنجيده حرف می زد. با نوعی غرور دوست داشتنی که کاملا برازنده او و دستاوردهای بزرگ اوست. بعد از گفتگو آمديم به محوطه باز روبروی هتل. آفتاب را خوب حس می کرد و سمت دريا را نشان مان داد و پرسيد اين طرف بايد دريا باشد. و بود.