خانه > ایرانیان هلند > فرهنگ و جامعه > پژواک الله اکبر در کلیسای قدیمی آمستردام | |||
پژواک الله اکبر در کلیسای قدیمی آمستردامفروغ.ن.تمیمیصحن سنگی کلیسا وسیع، سقف آن بسیار بلند و معماری خیره کنندهای دارد. بازدید کنندگان به محض پا گذاشتن به این مکان مجذوباش میشوند. در این کلیسای بزرگ که به کلیسای قدیمی معروف و در مرکز شهر آمستردام قرار دارد، ۶۲عکس برگزیده خبری در سال ۲۰۰۹ از میان ۱۰۱هزار عکس از تمام جهان به نمایش گذاشته شده است. این نمایش گاه تا ماه جون ۲۰۱۰ در آمستردام ادامه دارد. و هم زمان در چند شهر هلند و هم در کشورهای دیگر اروپایی و آسیایی نمایش داده میشود. عکسهای انتخاب شده در مورد جنبههای گوناگون زندگی انسانی و هم طبیعت هستند. سیاست، جنگ، آداب و رسوم، هنر، روابط انسانی، ورزش و طبیعت از جمله تمهای این تصاویر هستند. با بعضی از آنها میتوان بلافاصله ارتباط برقرار کرد، و چند تایی هم سوال برانگیزند و تامل و تفکر بیننده را به چالش میطلبند. یا خیلی حیرت آورند، تو را سرجایت میخکوب میکنند، نفست را بند میآورند. یا با به رخ کشیدن زیبایی طبیعت وحشی، تحسین بر انگیزند، و هم جادویی هنر عکاسی را در ثبت لحظههای بدیع نشان میدهند.
تصویر قطاری که از میان کپر آبادی در افریقا میگذرد،خیلی جالب است. عکسی فضایی، که قطار را از بالا نشان میدهد و واگونهایی که بر روی سقفشان چشمهایی خیره به آسمان نقش بستهاند! و یا کارهای عکاس چینی: او زی هانگ Ou Zhihang قابل تاملاند، او رابطه انسان را با دنیای صنعتی و محیط زندگیاش نشان میدهند. عکسی زیبایی از پل نیکلن Paul Nicklen پرندهای خیره بر دریا، برنده جایزه اول در بخش طبیعت شده است. با دیدن این عکس آدم فکر میکند که پرنده دریایی با نگریستن به چشم انداز زیبای رو به رویش به خلسهای عرفانی فرو رفته و یا شاید هم به افزایش دمای زمین و به خطر افتادن زیست گاه خود در قطب جنوب فکر میکند!
عکسهای برگزیده خبری این نمایش گاه هم فوق العادهاند. صحنههایی واقعا تکاندهنده که توش و توان را از آدم میگیرند. مثل صحنه سنگسار شدن محمد ابوبکر ابراهیم چهل وهشت ساله و اهل سومالی که توسط حاکم شرع به مرگ محکوم شده بود. ابراهیم تا کمر در خاک است و با سروصورت و بدنی غرق در خون با چشمانی باز به دوربین خیره شده است! این عکس را فرح عبدی ورسامه Farah Abdi Warsameh گرفته است. و یا عکسی از دخترکی فلسطینی کشته شده در بمباران، تنها سر قطع شده او از زیر آوار بیرون مانده است. صحنه آزار دادن زنی فلسطینی توسط یک جوان یهودی در خیابانی خلوت و پاشیدن شراب بر او و یا صحنههایی از جنایات جنگ در لیبریا و غیره، تصاویری نفس گیر و تکان دهنده هستند.
عکس برنده یعنی بهترین عکس خبری سال گذشته متعلق به پییترو ماستورتزو Pietro Masturzo ، بیست و نه ساله عکاس آزاد ایتالیایی است که در خرداد ماه سال گذشته در تهران گرفته شده است. برای بسیاری از آنهایی که این عکس را میبینند، موضوع آن چندان روشن نیست. سه زن در شبی نیمه تاریک بر پشت بام خانهای با سه پنجره روشن، خانهای در محاصره خانههای دیگر. آرامش شام گاهی و هم تپش چیزی غیر عادی در فضا بر ابهام آن میافزاید و بیننده اروپایی را به خواندن شرح کاملی از داستان در کنار عکس وا میدارد. اما دیدن آن برای یک بیننده ایرانی خیلی هیجان انگیز است. من بغض میکنم و اشکم در میآید. سه زن روی پشت بام، اول فریاد الله اکبرشان در گوشم میپیجد و خاطراتی دور جلو چشمم زنده میشود. شبی در تهران سال ۱۳۵۷ و هزاران فریاد به هم پیوسته الله اکبر! شبی را که چند سرباز در حکومت نظامی وارد کوچه ما شده و نور نورافکن هاشان را به پشتبام خانههای قدیمی یک طبقه انداخته بودند. با نگاه کردن به سه دستگاه کولری که روی پشت بام در این عکس قرار گرفته اند، خوشحال میشوم و خنده ام میگیرد. یادم رفته بود که روی بیشتر پشت بامها در تهران چند کولرآبی بزرگ وجود داشت. یادم میافتد که در آن شب از وحشت نورافکن به پشت کولر پریده بودم. شبی پرحادثه و فراموش نشدنی. بام خانه در این عکس در پناه خانههای دیگری قرار دارد. ساختمانهایی کامل و هم نیمه تمام. فضایی پر از ابهام، سکوت و هم همهمه و شور! بانگاه کردن به سه پنجره این خانه که از شدت نور تماما سفیدند، به شدت کنجکاو میشوم و دلم میخواهد دست جادویی میتوانست مرا از توی این کلیسا بردارد و به آن خانه ببرد. چه کسانی در آن جا زندگی میکنند؟ و این همه نور برای چیست؟ انگار جشنی برپاست. دو زن بر لب پشت بام یکی با مانتوی سفید و دو دست بر دهانی به فریاد گشوده و دیگری با حالتی سایه وار و محو، ایستادهاند.
سومی کمی دورتر در آرامش کامل، متفکرانه بر چارپایهای نشسته است. انگاری که زمان برایش متوقف شده و در انتظاری ابدی به سر میبرد. هوا تاریک و روشن است، سرشبی و یا دم دمای سپیده ی سحری؟ یک لحظه وسوسه میشوم که فریاد الله اکبر سر دهم، تا انعکاس صدای خودم را در زیر این سقف بلند بشنوم. اما راستش با تصور چهره حیرت زده دیگران فوری از این فکر پشیمان میشوم. در کنار عکس برنده تصاویر دیگری از حوادث تابستان گذشته در تهران قرار دارند. چهره در خون غلطیده ندا آقا سلطان، آدمها را میخکوب میکند. عکسی که از روی ویدئوی مرگ او تهیه شده است. بیشتر بازدیدکنندگان با چهرهای گرفته به این عکس نگاه میکنند و با دقت توضیحات نوشته شده در کنارش را میخوانند. اسامی شش عکاس هلندی هم در میان برندگان امسال دیده میشود. هلندیها عکاسهای خیلی خوبی هستند. در مجموعه پرتره ها، یک سری تصویر از خانم ویلکه دافن کام Willeke Duijvenkam دیده میشود. او پسر بچهای هلندی را که حالا نام دخترانه: حوا یا Eva برای خود انتخاب کرده در طول دوران بچگی و بلوغاش دنبال کرده است.
حوا در بچگیاش کشف میکند که روح زنانهاش در جسم پسر بچهای حلول کرده است. در دوران بلوغ او با گذراندن درمانی طولانی به تدریج به دختر جوانی تبدیل شده و تغییر هویت جنسی میدهد. مراحلی که عکاس با دقت و زیبایی ثبت کرده است. مرزهای بهم آمیخته نرینگی و مادگی در یک بدن و غلبه تدریجی زنانگی بر مردانگی در اندامی جوان و نورس با ظرافت ثبت شده اند. عشق و مهربانی در مجموعه سیاه و سفید تصاویر ماتا مک کلین Matta MacClain برنده دوم سری عکسهای داستانی موج میزند. زن و مردی امریکایی که هر دو تقربیا نابینا هستند. پسرک هندی یتیم و هم نابینایی را به فرزندی قبول میکنند. تصاویر مک کلین داستان رابطه این کودک با پدرو مادر جدید و هم مراحل جراحی چشم او را ثبت کرده اند. داستانی زیبا از عطوفت و عشق، پسرک پس از عمل جراحی بسیار پیچیدهای بیناییاش را باز مییابد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خدا وکیلی این متن کجاش به پژواک الله اکبر تو کلیسا ربط داشت؟!!!! کمی صادق باشید
-- بدون نام ، May 8, 2010اتفاقا نقطه اوج و زیبای این گزارش همان تحلیل عکس الله اکبر هست . یه نظر من عنوان بسیار جالب و گویایی هست.
-- بدون نام ، May 9, 2010