خانه > ایرانیان هلند > سیاست > هولوکاستی بدون اتاق گاز | |||
هولوکاستی بدون اتاق گازفروغ.ن.تمیمیروز پنج می روز آزادی هلند و پایان جنگ دوم جهانی در این کشور است. روز پیروزی، جشن ملی و روز آزادی از دست فاشیسم هیتلری.هلند اشغال شده سرانجام پس از جنگی خونین و طولانی در این روز توسط نیرویهای متفقین آزاد شد. ارتش اشغالگر آلمان در جهارم می ۱۹۴۵ تسلیم شد. جشن آزادی و شکست فاشیسم هر ساله در شامگاه چهارم می با مراسم رسمی یادبود قربانیان جنگ در این کشور و سراسر جهان درمیدان: دام، آمستردام با حضور خانواده سلطتنی و کابینه دولت برگزار میشود.
اما روز هشتم ماه می ۱۹۴۵ روزی است که جنگ دوم جهانی در اروپا با شکست آلمان هیتلری پایان گرفت. جنگی خانمان سوز که نابودی پنجاه میلیون نفررا در سراسر جهان به دنبال داشت. حزب نازی با اعتقاد عمیق به تئوریهای نژادپرستانه خواهان سلطه بر جهان وهم از بین بردن یهودیان بود. نژادپرستی با هدف نابودی یهودیان جهان وجه تمایز این جنگ با جنگهای بزرگ قبلی در اروپا است. یهودی ستیزی بخش مهمی ازایدئولوژی حزب نازی در آلمان به رهبری آدولف هیتلر بود که با برنامه ریزی دقیق این حزب در طول جنگ اجرا و به نابودی میلیونها نفر یهودی اروپایی منجر شد. برپایی اردوگاههای بیگاری، اتاقهای گاز و کورههای آدم سوزی جنگ دوم جهانی را از تمام جنگهای قبلی در تاریخ بشرمتمایز میکند. جنگی با حوادث باورنکردنی، و هم فاجعهای هولناک و داغی ابدی بر پیکر بشریت. نوشتن درباره جنگ و بازگویی روایات شخصی بخش مهمی از تحقیق درباره اثرات این جنگ برزندگی شهروندان بیگناه را تشکیل میدهد. انتشارخاطرات بازماندگان هولوکاست و مصاحبههای متعدد با نجات یافته گان اردوگاههای بیگاری و مرگ، زوایای تاریک و ناشناخته این جنگ را بیشتر روشن میکند. با گذشت شصت و پنج سال از پایان جنگ و انتشار صدها کتاب، ساختن صدها فیلم و آثار دیگر در مورد آن، تحقیق و نوشتن در مورد جنگ دوم جهانی هم چنان ادامه دارد. واژه هولوکاست Holocaust. پس از پایان جنگ متداول شد. اصطلاحی که با شنیدن آن یهودی ستیزی، اردوگاههای مرگ و کورههای آدم سوزی را میتوان به خاطر آورد. این واژه در اصل یونانی است و در این زبان به معنای قربانی کردن در آتش و هم قربانی کردن در مراسم مذهبی برای رضای خدایان است. آیینی که در واقع میتواند داوطلبانه برای ایجاد معنویتی مذهبی انجام گیرد. بنابراین برای کسانی که با معنای واقعی این کلمه آشنا هستند. واژه هولوکاست نمی تواند مترادف مناسبی برای فرستادن بیگناهان به کورههای آدم سوزی برای نابودی یک قوم باشد.
واژه دیگری که مترادف با هولوکاست و برای اشاره به یهودی کشی به کار میرود عبارت شوا Shoah, Shoa و Sjoaبه معنای: نابودی و نابود کردن است. که در واقع برای بیان ماجرا واشاره به کورههای آدم سوزی هیتلری در اروپا رسا تر است. در ۱۹۸۵ فیلسوف و ژورنالیست فرانسوی کلود لانزمانClaude Lanzmann در یک سری فیلم تلویزیونی به نام: شوا، با گروهی از بازماندگان اردوگاههای مرگ مصاحبه میکند. دراین فیلم تکان دهنده تنها از صدا و تصویر افراد استفاده شده است. فیلمی تکان دهنده از تجربه شخصی افراد از جنگ، هولوکاست و هم آشویتسAuschwitz معروف ترین اردوگاه آدم سوزی در لهستان است که بیش از یک میلیون نفر از یهودیان اروپای غربی در آن نابود شدند. نویسنده هلندی پیترخی سن Peter Giesen در روز شنبه اول ماه می ۲۰۱۰ در مقاله خود در روزنامه فولکس کرانت در هلند، به بررسی یکی از آخرین کتابها در مورد هولوکاست پرداخته است. این کتاب: سرزمین خون Blood Land نوشته تی موتی اسنایدر Timothy Snyder تاریخ دان امریکایی است که سال گذشته در نیویورک منتشر شد. نویسنده کتاب قبل از انتشار کتاب اش در مقالهای به نام :«واقعیت نادیده گرفته شده» که در New York Review of Books منتشر شد به این نکته اشاره میکند که طبیعی است که اردوگاه آشویتس، رل مهمی درتاریخ کشورهایی مانند بلژیک، هلند، فرانسه دارد، زیرا بیشتر قربانیان یهودی از این کشورها در آن جا دوران اسارت را گذرانده و یا به محض ورود به کمپ به اتاقهای گاز فرستاده شدند. اما در کنار آشویتس هولوکاستی بزرگ تر هم وجود اشته است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته میشود. اسنایدر در ادامه این مقاله و هم در کتاب اش به: آن هولوکاستی دیگر، پرداخته است. یعنی کشتار یهودیانی که نه با قطار به کمپها فرستاده شده و نه هرگز در کمپها زندگی کرده بودند، بلکه در محل زندگی خود در کشورهای اروپای شرقی واتحاد شوروی سابق دسته دسته تیرباران ودر گورهای جمعی دفن شدند. هفتاد درصد یهودیان نابود شده در جنگ دوم جهانی، یهودیان اروپای شرقی و اتحاد شوروری سابق بودند که به این ترتیب از بین رفتند. هولوکاستی که همیشه در سایه اردوگاه آشویتس قرار گرفته و هم نادیده گرفته شده است. اسنایدر در کتاب خود خاطر نشان میکند که آشویتس سمبل جنگ دوم و هولوکاست است، اما رژیم هیتلری قبل از برپایی آشویتس و کورههای گاز، هولوکاستی بزرگتر در کشورهایی مانند لهستان، مجارستان، رومانی، چکسلواکی واتحاد شوروی سابق به راه انداخته بود. اسنایدر این هولوکاست را: «هولوکاستی با گلوله» میخواند. در این جا ترجمه خلاصهای از مقاله پیترخی سن، را درباره کتاب اسنایدر میخوانید: <از بیش از ۷/۵ میلیون قربانیان یهودی جنگ، سه میلیون نفر لهستانی وهم چنین یک میلیون نفر از قربانیان یهودی از اتحاد شوروی سابق و بیشتر آنان از اهالی اوکرایین بودند. بقیه یعنی ۷/۱ میلیون نفر دیگر، شامل تمام کشته شدگان یهودی ساکن کشورهای مانند رومانی، مجارستان، چک واسلاوکی وهم ساکنان اروپای غربی یعنی یهودیان هلند، بلژیک، فرانسه، ایتالیا و غیره میشود.
آشویتس هم یک کمپ نابودی وهم اردوگاهی برای بیگاری بود. بازماندگان این کمپ درباره آن کتابهای متعددی منتشر کرده اند که آثار Primo levi نویستده ایتالیایی از مهم ترین اسناد درباره جنایات نازیها در این کمپ است. در اروپای شرقی پس از پایان جنگ و سلطه احزاب کمونیست بر این کشورها تحقیق و انتشار درمورد هولوکاست تحت کنترل دولتی درآمد و افرادی که خواهان انتشارآزادانه در این مورد بودند سرکوب شدند. استالین فرقی میان یهودیان و شهروندان دیگری که قربانی جنگ شده بودند، نمی دید و توجه به مسئله یهود از نظر او فرمی از ناسیونالیسم بود. مهم ترین بخش هولوکاست در کتاب اسنایدر عملیات Reinhardt نام دارد که کشتار یهودیان لهستان در سال ۱۹۴۲ بود. در این سال نیمی از یهودیان این کشور در کمپهای Treblinka ، Belzec و Sobibor ازبین رفتند. محقق هلندی برک هوف Berkhoff هم در مورد یهودیان روسیه تحقیق کرده و نوشته است که درسال ۱۹۴۱ یک میلیون یهودی در اوکرایین تیرباران شدند و در گورهای جمعی دفن شدند. در سال ۱۹۴۳ - ۱۹۴۴ آشویتس به عنوان مهم ترین مرکز هولوکاست مشخص شد و یک میلیون یهودی در آن جا تا پایان جنگ روانه اتاق گاز شدند. اما بیشتر یهودیان ساکن در اروپای شرقی قبل ازاین تاریخ ازبین رفته بودند. به عقیده اسنایدر نابودی یهودیان اروپای شرقی بخشی از طرح هیتلر برای سلطه بر اروپای شرقی بود و نه تنها یهودیان بلکه میلیونها اسلاو ساکن این منطقه میبایست نابود شوند. در طرح اصلی نابودی پنجاه میلیون نفر به خاطر قحطی، بیماری و هم اعدام دسته جمعی پیش بینی شده بود. به گفته اسنایدر محاصره طولانی لنین گراد درروسیه که باعث از بین رفتن یک میلیون نفر شد تنها بخشی از طرح اصلی هیتلر بود. نابود کردن یهودیان تنها ناشی از نفرت نژادی نبود و نوعی حساب و کتاب عقلانی در این طرح مطرح بود. دگرگونی بافت اقتصادی در اروپای شرقی و آماده کردن این منطقه برای استثمار اقتصادی و بهره کشی پس از جنگ هم از عوامل مهم دراجرای این نقشه بود. پس از آن که آلمانیها درآخرین سالهای جنگ متوجه احتمال شکست آلمان در جنگ شدند و احتمال پیروزی در جبهه روسیه از بین رفت. هولوکاست تا اروپای غربی هم گسترش پیدا کرد، زیرا در صورت شکست آلمان باید حداقل یکی از اهداف نازیها کاملا تحقق مییافت و آن نابودی هرچه بیشتر یهودیان بود. برپایی اتاقهای گاز تنها به خاطر آن نبود که گروههای مسئول کشتار نازیها دیگر از نطر روحی قادر به تیرباران بیشتر نبودند. بلکه اطاقهای گاز برپا شدند تا به توانند تعداد بیشتری از سربازان را روانه جبههها کنند. یک اردوگاه میبایست به تواند با کمترین تعداد سرباز آلمانی اداره شود و در واقع خود اسرا میبایست با تحمل وحشت و ترور روزانه همه کارها را انجام دهند. آشویتس سمبل جنگ ، نابود کردن یهودیان و سبعیت انسان در دوران مدرن است. آشویتس به عنوان نماد و کنایهای برای پیشرفت صنعتی در جامعهای مدرن هم مشهور شده است. جامعهای که در کنار صنایع ، تکنولژی پیشرفته و سازمان یافته، کارخانه آدم سوزی را با حداکثر بازده، مخارج کم و در مدتی کوتاه برای قتل عام جمعی صدها هزار نفر برپا میکند. اما به عقیده اسنایدر آن هولوکاست بزرگتر که قبل از آشویتس بر پا شد اگر چه مدرن و صنعتی نبود! اما با همان وحشی گری و بدویت به کار گرفته شده در اتاقهای گازآشویتس تماما به اجرا درآمد. یعنی نابودی بیش از چهار میلیون نفر در اروپای شرقی با خرج کردن یک گلوله برای هر یهودی و دفن صدها نفر در یک گور جمعی. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
لطف کنید بر خلاف سنت جلیله ایرانی وقتی مقاله می نویسید منابع و ماخذ خود ذکر کنید تا خدای نکرده شما با زیگموند بومان مولف کتاب مدرنیته و هولو کاست اشتباه نگیرند ...
-- n_kaj@hotmail.com ، May 5, 2010