خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > «سرکوب مطبوعات، وابستگی جناحی را مطرح میکند» | |||
«سرکوب مطبوعات، وابستگی جناحی را مطرح میکند»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comمعاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، پنجشنبهی گذشته از توقیف «شهروند امروز» به دلیل چاپ مطالب سیاسی که در پروانهی انتشار آن ذکر نشده است، خبر داده بود. «شهروند امروز» با سردبیری محمد قوچانی و جمعی از روزنامهنگاران روزنامههای توقیف شدهی «شرق» و «هممیهن» از یک سال و نیم پیش انتشار خود را آغاز کرد و به سرعت جای خود را میان روشنفکران، دانشجویان و روزنامهخوانها باز کرد و تیراژ آن در شمارههای اخیر از مرز ۵۰ هزار نسخه هم گذشته بود. توقیف «شهروند امروز» یک روز پس از انتقاد شدید آیتالله خامنهای از سوی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام شد. روز شنبه، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، «ایرنا» انتشار شمارهی تازهی «شهروند امروز» را غیر قانونی توصیف کرد. موج توقیف یا لغو امتیاز، بازداشت روزنامهنگاران، بهویژه در یک سال اخیر بالا گرفته است و با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه ۱۳۸۸ شتاب بیشتری گرفته است. سازمان گزارشگران بدون مرز که مرکز آن در پاریس است در اطلاعیهی خود نوشته است: دولت محمود احمدینژاد سرکوب مطبوعات را شدت بخشیده است. در همین رابطه با رضا معینی، مسوول بخش ایران، افغانستان و تاجیکستان سازمان گزارشگران بدون مرز، گفت و گو کردهام.
آقای معینی، هیات نظارت بر مطبوعات دلیل توقیف هفتهنامهی «شهروند امروز» را چاپ مطالب سیاسی اعلام کرده است که در پروانهی انتشار آن وجود نداشته است. چرا پس از انتشار ۷۰ شماره به این فکر افتادهاند؟ واقعیت این است که این بهانهای بیشتر نیست. طی دو سال گذشته، تاکید کردیم این هیات نظارت که تحت سرپرستی وزیر ارشاد قرار دارد و عملاً سیاستهای وزارت ارشاد دولت آقای احمدینژاد را به پیش میبرد، به بازوی اجرایی برای سرکوب مطبوعات تبدیل شده است. این سرکوب در گذشته هم وجود داشت، اما عملاً از سوی دستگاه قضایی پیش میرفت. دولت احمدینژاد با تعطیلی بیش از ۶۰ نشریه، طی به قدرت رسیدن خود، عملاً رکوردار نوعی از سرکوب و تعطیلی نشریات در ایران است. برخی از این نشریات، به نوعی به شکل غیرقانونی و بدون ملحوظات اساسی قانونی، لغو شده بودند که به بعضی از آنان اجازهی انتشار مجدد داده شد. این اختیارات از دستگاه قضایی به هیات نظارت انتقال یافته است و عملاً با بهانههای مختلف این مساله را پیش میبرند. لازم است توضیح بدهم پروانه و مجوزهایی که وزارت ارشاد برای روزنامهنگاری در نظر گرفته است، عملاً اشتباه است و عامل رشد و پیشرفت مطبوعات در هیچ کشوری نبوده و نیست و نوعی سرکوب است. توضیح دوم اینکه نمیدانم در کشوری مثل ایران، چگونه میتوان روابط فرهنگی را مورد نقد قرار داد، اما به سیاست نپرداخت.
به نظر میرسد مطبوعات، نخستین قربانیان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری باشند. اما در چند ماه اخیر، نشریاتی توقیف شدهاند که کاری به این جریانها ندارند، مثل «دنیای تصویر»، مجلهی «هفت»، «عصر پنجشنبه» و مجلهی «زنان». توقیف این نشریات را ناشی از چه چیزی میدانید؟ واقعیت این است که سرکوب مطبوعات، عملاً در کشوری مثل ایران وابستگی جناحی مطبوعات را مطرح میکند. در کشوری مثل ایران، عملاً آزادی مطبوعات و مطبوعات آزاد نداریم. این مطبوعات به عنوان مستقل بودن مطرح نیستند. معمولاً جناحهای مختلف با امکانات و اختیاراتی که دارند، میتوانند مجوز بگیرند. این مجوزها میتواند در درگیریهای سیاسی که اشاره کردید، بهویژه طی چند ما گذشته، لغو شود. تاکید کردیم که همواره انتخابات در ایران مرحلهی حساسی بوده است. حساس بودن انتخابات، بیشترین ضربه را به مطبوعات زده است. اگر توجه داشته باشیم طی چهار دورهی گذشتهی انتخابات ریاست جمهوری و یا انتخابات مجلس در ایران، آمار توقیف و سرکوب مطبوعات در ایران رشد داشته است. به عنوان مثال، تعداد روزنامههایی که پشت سر هم توقیف میشدند مثل «اقبال»، «نوروز» و روزنامههایی که عملاً سخنگوی جناح خاصی در حکومت بودند ـ حتی در زمان حضور آن جناح در قدرت ـ نشان میدهد وضعیت حساسی که شما اشاره کردید درست است. اما بحث بر سر سیاسی بودن یا نبودن نیست. فکر نمیکنم «شهروند امروز»، «سینما»، «هفت» و دیگر نشریات و یا بهطور مشخصتر بیش از ۲۰۰ روزنامه و نشریه از سال ۱۳۷۹ تا امروز، به دلیل سیاسی بودن توقیف شده باشند. تمام این مجموعه به نگاهی برمیگردد که حکومت ایران نسبت به آزادی بیان و مطبوعات، عدم رعایت موازین و قوانین و در اصل میثاقهای بینالمللی که جمهوری اسلامی امضا کرده است، دارد. پرسش پایانی من دربارهی آخرین ردهبندی جهانی آزادی مطبوعات است که سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر کرده است و ایران در ردههای پایانی آن قرار دارد. به علاوهی زندان، شلاق، جریمه و بیکاری روزنامهنگاران. آفتاب آمد دلیل آفتاب. توقیفها و آخرین کلماتی که در سوال قبلی گفتم، یعنی توقیف بیش از ۲۰۰ نشریه در ایران و بیش از ۲۰۰ پروندهی مطبوعاتی برای روزنامهنگاران و فعالان مطبوعاتی در دادگاههای مختلف، احکام زندان برای روزنامهنگاران، خشونتها، تحقیر و توهین به روزنامهنگار، حتماً در رابطه با ردهبندی تاثیر دارد. این ردهبندی، ردهبندی آزادی مطبوعات در جهان است و کلیت وضعیت یک کشور را در نظر میگیرد. یک نکته را که معمولاً مورد اشاره قرار نمیگیرد، در تایید صحبتهای شما بگویم و آن بیکاری است. توقیف و تعطیل کردن نشریات و روزنامهها چه تاثیری بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی در ایران و روزنامهنگارانی که بیکار می شوند، دارد. کارکنان مطبوعاتی که بیکار میشوند، چگونه میتوانند به زندگی خود و بهویژه زندگی حرفهای خود ادامه دهند. دو سال پیش، در اطلاعیهای با اسم بردن از ۶۳ روزنامهنگار ایرانی که عملاً میتوانند آزاد باشند و آزادند هر چند که برخی از آنان هم در زندان بودند، بر این مساله تاکید کردیم. اینها از حق کار و فعالیت و حق زندگی حرفهای خود محروم شدهاند. این بهترین دلیل برای ردهبندی است. جمهوری اسلامی ایران از هفت سال پیش که ردهبندی را منتشر کردیم در ردههای انتهایی این جدول قرار دارد. در همین رابطه: • توقیف «شهروند امروز» وزیر را به مجلس کشاند • هفتهنامه شهروند امروز به دادگاه معرفی میشود • هفتهنامه «شهروند امروز» توقیف شد
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
وزارت فرهنگی که متصدیان امرش کیهان نشینان باشند انتظاری بیش از کشتن افراد وروشنفکران وبستن مطبوعات ازاد اندیش ازش نداریم اگر غیر از این بود جای تعجب بود جالب توجه اینکه برادر صفار تازگیها به عنوان دکتر هم دست یافته است زبانم لال خدا کنه از دکترای کردان نباشه وخودش مستقیم دفاع کرده ومانند کردان مترجم نگرفته ویه نکنه دیگه اینکه هم مهاجرانی وزیر خوبی بود برای این وزارتخانه وهم صفار هرندی اما با این فرق که اقای مهاجرانی وزیر قسمت اولش بود یعنی وزیر فرهنگ اما صفار هرندی وزیر قسمت دومشه یعنی ارشاد اسلامی از نوع طالبانی واز سایت زمانه استدعا دارم که در مورد دکترای این دکتر جدید هم بنویسه
-- محمود هاشمی ، Nov 13, 2008