تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در پاریس

عواقب کناره‌گیری هند از طرح «خط لوله صلح»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

به تأیید سفیر پاکستان درتهران، هند از طرح خط لوله‌ی صلح کنار رفت. به این ترتیب طرحی که از هجده سال پیش روی آن تبلیغ و کار شده بود با کناره‌گیری هند متوقف شد و از میان رفت. طرح خط لوله‌ی گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان در سال ۱۹۹۰ مطرح شد و از ده‌سال پیش گفت ‌و گوهای جدی بر سر این طرح که «خط لوله‌ی صلح» نام گرفته بود آغاز شد.

با تکمیل این طرح قرار بود روزانه صد و پنجاه میلیون مترمکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر شود. نود میلیون مترمکعب به هند و شصت میلیون مترمکعب به پاکستان. متوقف ماندن یا از میان رفتن این طرح خط لوله‌ی گاز، دومین شکست ایران در ماه‌های اخیر در زمینه‌ی صدور گاز بوده است. ماه گذشته چهار کشور اروپایی به نمایندگی از اتحادیه‌ی‌ اروپا به ‌همراه ترکیه قرارداد خط لوله‌ی گاز «ناباکو» را امضا کردند. درحالی که ایران به دلیل مخالفت اروپایی‌ها با حضور ایران به دلایل سیاسی کنونی و پرونده‌ی هسته‌ای برای حضور در این طرح مهم دعوت نشد. در این رابطه گفت و گویی داشتم با دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در پاریس:

Download it Here!


آقای دکتر اسدی با وجود این که ایران تعهد کرده بود تا بیست و پنج سال گاز خودش را سی درصد ارزان‌تر از بازار جهانی به هند و پاکستان صادر کند و می‌دانیم هند با توجه به رشد اقتصادی هشت درصدی خودش نیاز فراوانی به انرژی و خصوصاً گاز ایران دارد؛ به نظر شما چرا این کشور از طرح لوله‌ی گاز موسوم به «صلح» کنار کشید؟

سؤال بسیار مهمی است و در عین حال تأسف‌بار برای کشورمان. ببینید؛ با توجه به تحریم‌های بین‌المللی که علیه ایران اعمال شده است و ادغام اقتصادی هند در اقتصاد بین‌المللی و جهانی، هندی‌ها فکر می‌کنند که نزدیک شدنشان به ایران نه به نفع‌شان است، نه ممکن است.

به نفع‌شان نیست، به خاطر این که بقیه‌ی کشورها و خصوصاً شورای امنیت سازمان ملل، ایران را تحریم کرده است و در چنین شرایطی کشوری مانند هند که بزرگترین دلیل رشد اقتصادی‌اش داد و ستد با جهان است؛ نمی‌تواند قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را که کشورهای جهان را در حقیقت نمایندگی می‌کند نادیده بگیرد.

اما در عین حال این کار برای هند ناشدنی هم هست. چرا؟ به این دلیل ساده که کشیدن این خط لوله‌ی گاز احتیاج به یک کنسرسیوم تکنولوژیک و بانکی دارد. یعنی باید بانک‌های بزرگ دنیا و شرکت‌های بزرگ دنیا در این کنسرسیوم شرکت کنند تا کشیدن این خط لوله ممکن بشود. حالا با توجه به این که شرکت‌های بزرگ باتوجه به تحریم‌های مالی و سرمایه‌گذاری علیه ایران، نمی‌توانند این کار را کنند؛ در نتیجه هند حتا مقدور به این کار هم نخواهد بود.

بین ایران و هند و پاکستان این خط لوله قرار بود سهم اصلی گاز را به هند برساند. خب وقتی هند اعلام عدم تمایل به ادامه‌ی این پروژه و همکاری با آن می‌کند؛ بدیهی‌ است که این پروژه سرنوشت روشنی نخواهد داشت و ما بر روی همین منطق پیش‌تراین موضوع را پیش‌بینی کرده بودیم.


آقای دکتر اسدی نکته‌ی جالب دیگر در این طرح ناکام، نام‌گذاری آن به «لوله‌ی صلح» بود که ایران بر مبنای پیش فرض آشتی دو کشور هند و پاکستان روی آن تبلیغ می‌کرد. با خروج هند، این طرح استراتژیک هم از بین رفته است. این طور نیست؟

ببینید؛ اصولاً این مسأله‌ای بود که کشوری مثل ایران نباید روی آن حساب می‌کرد برای گره‌زدن آینده و منافع اقتصادی‌اش. آن هم به امری که تا این اندازه بعید و احتمالی‌ است. کشور هند و پاکستان با هم دعوا دارند و اختلافات مرزی و اختلافات دیگری دارند. حالا سؤال این است که یا ما کار اقتصادی می‌خواهیم بکنیم و یا این دو کشور را می‌خواهیم آشتی بدهیم؟

اگر این دو کشور را می‌خواهیم آشتی بدهیم و میانجی‌گری کنیم؛ خب این چه ارتباطی به خط لوله‌ی گاز دارد؟ مگر هر کسی که مثلاً می‌خواهد فلسطینی‌ها و اسراییلی‌ها را باهم آشتی بدهد یا عراق و سوریه را باهم آشتی بدهد یا به هر صورتی میانجی‌گری بین کشورها بکند؛ احتیاج به قراردادهای بزرگ اقتصادی دارد؟ این کار از همان ابتدا اشتباه بود. چون خطرناک است یک شاهرگ بزرگ اقتصادی‌مان را ما گره به این بزنیم که آن دو را باهم آشتی بدهیم و این خط لوله‌ی گاز را بکشانیم. این از ابتدا ناسنجیده بود.

به این ترتیب به عقیده‌ی شما، معلق ماندن یا از میان رفتن این طرح اقتصادی مهم صدور گاز چه تأثیری در اقتصاد ایران خواهد داشت؟

بسیار تأثیر منفی دارد. ببینید؛ مادامی که آقای احمدی‌‌نژاد بر سر قدرت است، خصوصأ بعد از اتفاقات نامبارکی که در انتخابات گذشته افتاد؛ ایران تحت تحریم‌های بین‌المللی است.
مثلاً در میدان پارس جنوبی تنها حدود ٩ فاز از ۳۰ فاز کل راه‌اندازی شده است که در واقع آن هم در زمان پیش از آقای احمدی‌‌نژاد به راه انداخته شده بود. در زمان آقای احمدی‌نژاد هیچ سرمایه‌گذاریی در دو زمینه‌ی حیات اقتصادی ایران، یعنی نفت و گاز، صورت نگرفته است.

یک خط لوله بود که از غرب ایران می‌رفت و از ترکیه می‌رفت تا به اروپا، «ناباکو». آن را چندی‌ پیش از دست دادیم. حتا از ایران دعوت نکردند که در این نشست شرکت کند. حتا سوریه دعوت داشت و ایران دعوت نداشت. این در حالی است که ایران دومین منابع گاز دنیا را دارد. حالا این خط لوله‌ای را از غرب از دست دادیم و از طرف دیگر هم خط لوله‌ای که از شرق ایران هم قرار بود بیرون برود و درآمدی برای ایران داشته باشد؛ آن ‌را هم به این ترتیب از دست دادیم.

این در حالی ‌است که پاکستان و هند، آسیای‌ مرکزی را به‌عنوان تأمین‌کننده‌ی اصلی گاز خودشان در نظر می‌گیرند. همین آسیای مرکزی یعنی مثلاً کشوری مثل ترکمنستان خط لوله‌ای خواهد فرستاد که به غرب هم برود و به اروپا هم برود. در حقیقت در شرایطی که تقاضا برای نفت و گاز و بویژه گاز بسیار بالاست؛ ما تمام بازارها را در اثر تنش‌افروزی‌های آقای احمدی‌نژاد؛ که بویژه آیت‌الله خامنه‌ای هم از ایشان حمایت می‌کنند؛ از دست دادیم.

حتا در نشست چند روز پیش‌شان با آقای چاوز بازهم حمله‌هایی کردند به آمریکا و به غرب. به این ترتیب بزرگترین صدمه را کشور ما می‌برد. کشوری که هنوز اقتصادش، اقتصادی متکی به نفت است و حتا فعالیت‌های دیگر اقتصادی هم وقتی راه می‌افتد که صنایع نفت و گاز ما رونق داشته باشد. در نتیجه سالهای آینده‌ی ما باز هم با بیکاری و افزایش گرانی و زیر خط فقر رفتن مردم؛ دست به گریبان خواهیم بود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با چنگ انداختن سپاه پاسداران بر ارکان سیاسی اقتصادی و اجتماعی کشور باید فاتحه انتخابات نیمه ازاد را هم خواند. جهت کشور به سویی است که در اینده هم هر کسی که سپاه برای ریاست جمهوری بگمارد از احمدی نژاد بدتر است.
به نظر می اید که بیماری جسمی و جنون خود بزرگ بینی خامنه ای در هم تنیده اند و ایران را به سوی پرتگاهی میبرند که حتی بزرگان همین رژیم هم یعنی کسانی مانند رفسنجانی و خاتمی هم جرات نظر دادن و توقف این قطار مرگ را ندارند چرا که به راحتی سپاه سر انها را بر زیر اب خواهد کرد.
گروهی در سپاه با سودهای کلان اقتصادی در زیر عبای مصباح جمع شده اند که کمترین نگرانی ما برای ایران باید نگرانی اقتصادی باشد چرا که این مجنونان میتوانند ایران را از بن نابود کنند و از ان چند کشور چند پاره بد بخت بسازند یا کره شمالی اسلامی.

-- Ali ، Sep 8, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)