تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه در استکهلم سوئد

«انقلاب فرهنگی دوم، عملی نیست»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌اله علی خامنه‌ای با ابراز نگرانی از تحصیل دو میلیون دانشجوی ایرانی در رشته‌های علوم انسانی گفت: «علوم انسانی منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و تعالیم اسلامی خواهد شد.»

او که در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه سخن می‌گفت، تأکید کرد: «این مسأله نگران‌کننده است، زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه‌ها در زمینه‌ی کار بومی و تحقیقات اسلامی در حد این تعداد دانشجو نیست.»

او افزود: «علوم انسانی مبتنی بر فلسفه‌های مادی‌گری و بی‌اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می‌شود». و از مراکز تصمیم‌گیری، دولت، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی خواست که این موضوع را مورد توجه قرار بدهند.

در همین رابطه با آقای مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه در استکهلم سوئد گفت و گو کرده‌‌ام.

Download it Here!

آقای درویش‌پور، به نظر شما علوم انسانی چه زمینه‌هایی را دربرمی‌گیرد و چرا باعث نگرانی آقای خامنه‌ای شده است؟

این یک واقعیت است که اصولاً علم از آغاز پیدایشش در برابر باورهای دینی و باورهای خرافی موضوعیت پیدا کرده و به یک معنا ذاتاً علم را با نوعی سکولاریسم و زندگی دنیوی همراه کرده است. ستیزی که بین اندیشه‌های علمی و باورهای تعصب‌آلود دینی که در طول تاریخ بشری با آن روبه‌رو بودیم، بی‌تردید منجر به این شده است که هرچه علوم رشد بیشتری پیدا کردند، این تعصبات و باورهای ایدئولوژیک دینی به عقب رانده شدند.

حتا به گونه‌ای که امروز گرچه در علوم اجتماعی، شاهد حوزه‌های دین‌شناسی هم هستیم، اما حتا معرفت‌شناسی دینی هم از یک منظر دنیوی و به‌اصطلاح مبتنی بر شناخت، قوانین و جهان امروز دنبال می‌شود.

اگر این نکته را مدنظر قرار بدهیم، می‌توانیم بفهمیم که نفس توسعه‌ی اندیشه‌های علوم اجتماعی می‌تواند نوعی رویکرد سکولار را در جامعه توسعه بدهد و این باورهای تعصب‌آلود دینی را به‌عقب براند، به نوعی باعث می‌شود که بنیادگرایان اسلامی و ازجمله شخص رهبری نسبت به مسأله‌ی توسعه‌ی آموزش‌های علوم اجتماعی با نظری منفی روبه‌رو بشود و همان طور که گفته‌اند، نوعی شکاکیت علمی در برابر آن تعصبات دینی قرار بگیرد.

علاوه برآن حوزه‌های علوم اجتماعی اساساً نوعی نگره‌ی انتقادی را دربردارند. یعنی به‌جای این که افراد با تعصب، دگم‌اندیشی تربیت بشوند و با سطحی‌نگری با مسایل روبه‌رو بشوند، علوم اجتماعی یاری می‌رساند که دانشجویان و جوانان از سطح به عمق بروند و با آموختن روش‌های تحصیلی، آکادمیک، دانشگاهی به نوعی تفکر انتقادی در آنان توسعه پیدا بکند.

رشد تفکر انتقادی در جامعه‌ای که اصولاً حاکمیت توتالیتاریسم اسلامی، کوچک‌ترین انتقاد اجتماعی و سیاسی را برنمی‌تابد، روشن است که علوم اجتماعی را نوعی دشمن خود تلقی می‌کند و بنابراین این عنادورزی که ما شاهدش هستیم، ناشی از دل‌نگرانی آن است که شالوده‌های حکومت اسلامی، توسط رشد علوم اجتماعی در دانشگاه‌ها بیش از هر زمان دیگری مورد تهدید قرار بگیرد، و این علت دل‌نگرانی آقای خامنه‌ای است.


دکتر مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و فعال مدنی

آیا سخنان آقای خامنه‌ای که همخوانی مستقیم با آنچه در محاکمه‌ی سعید حجاریان از قول وی خوانده شد، در انتقاد شدید از علوم انسانی در دانشگاه‌ها، در پیش‌بودن یک «انقلاب فرهنگی» دیگر را خبر نمی‌دهد؟

به‌ یک معنی کاملاً آنچه می‌گویید مصداق دارد، یعنی در دوره‌ی انقلاب فرهنگی که نوعی یورش ضد فرهنگی به دانشگاه‌ها بود، شاهد آن بودیم که حکومت اسلامی، دل‌نگران از رشد اندیشه‌های چپ، لیبرال، دموکراتیک و انتقادی در جامعه، سعی کرد به نام «انقلاب فرهنگی» نوعی باورهای ایدئولوژی بنیادگرایان اسلامی را به جامعه تحمیل بکند و حتا برای تعمیم این کار، تسویه‌های گسترده‌ای از کتب درسی، اساتید دانشگاه، دانشجویان و محیط دانشگاه انجام دادند.

اما پس از گذشته سه دهه می‌بینیم این تلاش بی‌ثمر مانده و امروز ذهنیت انتقادی در جامعه‌ دانشگاهی بسیار گسترده است. با توجه به این کودتای انتخاباتی هم که صورت گرفت، بنیادگرایان به این نتیجه رسیدند که هیچ راهی برای حفظ سیطره‌ی خودشان ندارند، جز آن که در حوزه‌ی سیاست به قوه‌ی قهر متوسل بشوند و در حوزه‌ی آموزشی هم سعی کنند با به اصطلاح «انقلاب فرهنگی»، نوعی تحمیل اجباری و تسویه‌ی فرهنگی، تمام افکار سکولار و انتقادی را از دانشگا‌ه‌ها برانند و سیطره‌ی بنیادگرایی اسلامی را به‌عنوان «مبانی آموزش دانشگاهی» به نوعی احیاء کنند.

می‌توانیم به صراحت بگوییم، کل این روندی که در این دوره‌ی اخیر با آن روبه‌رو هستیم، نوعی یورش نوبنیادگرایی است که هم در حوزه‌ی سیاست در این چند ماهه نتیجه‌ی آن را دیدیم، هم در حوزه‌ی روابط بین‌المللی، پیش‌تر آن را دیده بودیم.

امروز می‌خواهند در حوزه‌ی فرهنگی با تلاش بر نوعی به اصطلاح «انقلاب فرهنگی دوم» نوبنیادگرایی اسلامی را تحکیم کنند و تمام افکار چپ، لیبرال، دموکرات و سکولار را از حوزه‌ی اندیشه‌ی علوم اجتماعی در دانشگاه‌ها به‌عقب برانند و متعاقب آن، دانشگاه‌ها را از اساتید‌، دانش‌آموختگان و دانشجویانی که ذهنیت انتقادی و سکولار را پیش روی خود قرار داده‌اند، تسویه کنند.

آقای درویش‌پور، طرح این مسایل و مشخصاتی که آقای خامنه‌ای برای دانشجویان و اساتید مطلوب حکومت خودشان تعریف می‌کند، با در پیش بودن شروع سال تحصیلی دانشگاه‌ها، اول مهرماه، و نگرانی از ادامه‌ی اعتراض‌ها به شکلی دیگر در ارتباط نیست؟

امروزه بازگشایی دانشگاه فرصت بسیار ممتازی را در اختیار دگراندیشان و هواداران آزادی و دموکراسی برای سازماندهی و گسترش اعتراضا‌تشان قرار می‌دهد، و بیم و دل‌نگرانی از بازگشایی دانشگاه‌ها که ممکن است تظاهرات، اعتصابات و اعتراضات به‌گونه‌ای گسترده‌تر و سازمان‌یافته‌تر دنبال بشود، باعث شده است که حکومت اسلامی پیشاپیش اعلام جنگ بکند و آمادگی خودش را برای مقابله با دانشگاه‌ها انجام بدهد.

آیا این مقابله صرفاً با یک یورش نظامی توأم خواهد بود یا با بستن مجدد دانشگاه‌ها و به بهانه‌ی بازسازی آموزشی و یا فرهنگی، این چیزی‌ است که در آینده روشن خواهد شد. بی‌تردید به گمان من اگر حکومت اسلامی احساس کند که از پس جنبش دانشجویی و اعتراضاتی که در آن صورت می‌گیرد، برنخواهد آمد، قطعاً به نام یک «انقلاب فرهنگی» دیگر، برای بستن‌ دانشگاه‌ها تدارک خواهند دید.

اما این‌که آیا زور و توان آن را داشته باشند که چنین پروژه‌ی سنگینی را بر جامعه و بر دانشگاه تحمیل کنند، امری است که به آرایش قدرت سیاسی، ابعاد اعتراضات، مقاومت دانشجویان و مقاومت کل جامعه بستگی دارد و فکر نمی‌کنم به‌رغم اظهارات آقای خامنه‌ای تحمیل یک «انقلاب فرهنگی دوم» بدون دردسر و یا با آن شکل و شمایلی که در گذشته صورت گرفت عملی باشد.

فکر می‌کنم امروز مقاومت دانشگاه‌ها بسیار بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که به راحتی حکومت اسلامی بتواند نوعی طالبانیزه‌‌کردن دانشگاه‌ها را، که رؤيای آن است، به اجرا دربیاورد.

Share/Save/Bookmark

خبر مرتبط:
«آموزش علوم انسانی نگران کننده است»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Isn't it sad that Iran is still in year 1984?????????it means years behind what the real world is going through!!!!!

-- N ، Sep 1, 2009

رهبران ایران می دانند که ضعف تئوریک پاشنه آشیل اپوزیسون ایران است وملغمه هایی مانند مارکسیسم اسلامی ویا تجدد خواهی شیعی خطرناک نیستند بلکه روشنفکران مسلح به دانش روز میتوانند جایگاه عقاید افسونگرای مذهبی را معین کنند. انقلاب فرهنگی سی سال است که ادامه دارد نشان آن ضعف تئوریک جنبش های امروز ایران.

-- بدون نام ، Sep 1, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)