خانه > خیابان > پرسهنگار > یک نمایش کامل در چند پرده | |||
یک نمایش کامل در چند پردهامیر رسولیتا سهشنبه اول تیرماه که ریاست دانشگاه تهران دستور داد در تالار مولوی را پلمب کنند، کسی فکرش را نمیکرد که تالار مولوی، این عمارت بدقواره در خیابان ۱۶ آذر خبرساز شود. اما در ایران خبرها به همین سادگی شکل میگیرند و فریب ظواهر را نباید خورد. همانطور که ظاهر تالار مولوی چندان ربطی به تاریخ و محتوای این عمارت ندارد، بستهشدن و پلمب کردن ناگهانی در این عمارت هم از چند سویه برخوردار است و از هر نظر که نگاه کنیم یک نمایش کامل در چند پرده است. سهشنبه اول تیر ماه، ده صبح خبر ساده بود: صبح روز سهشنبه اول تیر ماه وقتی که گروههای تأتری میخواستند برای تمرین وارد تالار مولوی شوند، با در بسته و پلمب شدهی محل کار خود مواجه شدند. هیچیک از مسئولان علت پلمب کردن در یکی از مهمترین تالارهای تأتر تهران را اعلام نکرد. عدهای شایعه کردند که به دلیل اختلافات مالی در تالار مولوی را پلمب کردهاند. عدهای مسألهی بدحجابی را که این روزها با فرارسیدن فصل تابستان از نو به یک موضوع روز تبدیل شده است علت این اقدام دانستند.
در این میان آنچه که واقعیت داشت و کسی نمیتوانست انکار کند این بود که ساعت ده صبح روز سهشنبه اول تیر ماه گروههای تآتری پشت در تالار مانده بودند و ناگزیر در محوطهی بیرونی اجتماع کرده بودند و هیچکس هم به این فکر نمیکرد که امکان دارد بسته شدن در تالار به دعوای بین جناحهای مختلف حکومت بر سر حجاب و بدحجابی ربط داشته باشد که با سخنان احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در نماز جمعه، ۲۸ خرداد ماه و انتقاد او از احمدی نژاد به اوجی دیگر رسید. ما با هم هیچ اختلافی نداریم ساعت یک بعد از ظهر همان روز حمید رضا فرهمند، رئیس جهاد دانشگاهی تهران به خبرگزاریهای نزدیک به دولت گفت بستن و پلمب کردن در تالار رودکی به اختلافات داخلی در جهاد دانشگاهی ربط دارد و مسأله مربوط به تآتر و بدحجابی بازیگران و تماشاگران نیست. رئیس جهاد دانشگاهی همچنین شایعهی اختلاف جهاد دانشگاهی با دفتر نهاد رهبری در دانشگاه را هم تکذیب کرد و گفت عمارت تالار مولوی به جهاد دانشگاهی تعلق دارد و نه به نهاد رهبری در دانشگاه و لذا تنها نهاد تصمیمگیرنده جهاد دانشگاهی است و نه گروههای تآتری که تالار مولوی باید قاعتاً از آنِ آنان باشد. چون به هر حال آنها هستند که پشت در ماندهاند و آنها هستند که به این تالار برای انجام تمرینهاشان نیاز دارند و اگر واقعبین باشیم، میبینیم در همه جای دنیای آزاد هم این هنرمندان هستند که تالارها و خانههای هنر را اداره میکنند. انتظامات روی صحنه میآید مهدی مکاری، مدیر تالار مولوی ساعتی بعد به خبرگزاریها اطلاع داد که دوشنبه شب، ۲۹ خرداد ماه عدهای در تالار را پلمب کردهاند و اظهار امیدواری کرد که مشکل برطرف شود و هنرمندان بتوانند به کارشان بپردازند. در همان حال انتظامات تالار مولوی هم وارد صحنهی این نمایش آبزورد خیابانی شد و به هنرمندانی که پشت در مانده بودند اعلام کرد که مسئولان جهاد سازندگی به دلیل بدحجابی هنرمندان و تماشاگران در تالار را پلمب کردهاند. انتظامات تالار مولوی به حکم حرفهشان احتمالا میدانستند که اول خرداد ماه، با آغاز فصل تابستان مصطفی خسروی، مدیر کل حراست دانشگاه اعلام کرده بود که از ورود افراد بدحجاب به دانشگاه جلوگیری میکنند. آنها، مدیرکل حراست دانشگاه و همچنین رئیس دانشگاه تهران و دفتر نهاد رهبری به خوبی میدانستند که اگر چه دروازهی دانشگاه تهران را نمیشود بست و پلمب کرد، اما در عوض در تالار مولوی را راحت میتوان بست و پلمب کرد. رئیس دانشگاه دستور داده چهارشنبه، دوم تیرماه رئیس جهاد دانشگاهی به خبرگزاریها اطلاع داد که رئیس دانشگاه تهران دستور داده در تالار را پلمب کنند. او در پردهی دوم این نمایش خیابانی اعلام کرد: «ما هم از علت این اتفاق بیخبریم و خودمان نمیدانیم مسئولان دانشگاه تهران بر چه اساس اقدام به این کار کردهاند.» در این میان روابط عمومی خانهی تآتر هم همان روز پس از روشن شدن این حقیقت که رئیس دانشگاه تهران دستور پلمب کردن در تالار را داده است، به صحنه آمد، بیانیهای صادر کرد و گفت: «با گذشت دو روز از پلمب تالار مولوی که منجر به توقف اجرای دو نمایش شد، متأسفانه هنوز تا این لحظه هیچ اقدامی برای رفع این مشکل انجام نشده است. این در حالی است که مسئولان تالار مولوی و جهاد دانشگاهی اعلام کرده بودند مشکل پلمب تالار مولوی به زودی حل شده و حتی قرار بود از دیروز (سهشنبه اول تیر ماه) اجرای نمایشها آغاز شود که چنین نشد.» یک سایهی هولناک روابط عمومی خانهی تآتر که یک تشکل صنفی است و خود را نهادی حامی هنرمندان تآتر میداند در دومین پرده از این نمایش به پلمب تالار مولوی با صدای بلند اعتراض کرد. اما نگفت ریاست دانشگاه تهران با دفتر نهاد رهبری در دانشگاه تهران چه رابطهای دارد و نخواست این واقعیت را ببیند که با وجود آنکه تالار مولوی از آن صاحبان حقیقی آن، یعنی هنرمندان تآتر نیست و این عمارت فرسوده مایملک جهاد دانشگاهی است، اما ظاهراً حتی جهاد دانشگاهی هم نهاد تصمیمگیرنده نیست. به عبارت دیگر تازه بعد از دو روز معلوم شد که کلید در تالار مولوی در جیب کسانی که خود را صاحب این تالار میدانند قرار ندارد. مشکل تالار همانطور که آنها هم اعلام کرده بودند قابل حال است، اما نه توسط جهاد دانشگاهی، بلکه توسط ریاست دانشگاه تهران و نهاد رهبری که ادارهی امور را در دست دارند. در این میان گروههای تآتر که باید همه کاره باشند هیچ کارهاند و جهاد دانشگاهی که خود را صاحب تالار میداند، حتی به اندازهی سرایدار یک عمارت هم اختیار ندارد و او که دستور دهنده بوده و کلید تالار را در جیبش قرار داده، معلوم نیست کجاست و در خبرگزاریهای طاق و جفت هم هیچ نشانی از او در دست نیست. به عبارت دیگر این نهاد در تاریکی فرورفته و در سکوتی که از دوشنبه شب بر تالار بیریخت مولوی سایهی هولناکش را انداخته فرورفته و گروههای تآتری هم به سادگی به خانه رفتهاند و منتظرند که پردهی آخر نمایش بدحجابی در تالار مولوی که یک نمایش کسالتآور و بارها تجربه شده است به پایان برسد و آنها بتوانند از نو به کارشان بپردازند که فقط تآتر است و تآتر و عشق به صحنه، فارغ از آییننامهها و بخشنامهها و طرحهای عفاف و حجاب و زورآزماییهای نهادهایی که خود را صاحب خانهها و تالارهای این کشور میدانند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|