تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
نقدی بر فیلم: «آقای فاکس حیرت‌انگیز»

اگزیستانسیالیست، در خدمت مرغ‌دزدی

محمود خوش‌چهره

فیلم‌های «وس آندرسون»، همیشه دارای دو ویژگی اصلی بوده‌اند. یکی از این ویژگی‌ها صحنه‌پردازی و ست‌های غریب است که بستری مناسب برای تراکینگ شات‌های آرام و دوربین جستجوگر آندرسون به وجود می‌آورد.

دیگری تمرکز بر رابطه‌ای مخدوش و نابسامان میان پدر و پسر است. هر دو عنصر در «آقای فاکس حیرت انگیز» نیز وجود دارد.

آقای فاکس (جرج کلونی)، روباه بسیار باهوش و بی‌باکی است که به خاطر اعتراض‌های همسر خود، خانم فاکس (مریل استریپ)، حرفه‌ی «مرغ دزدی» را رها کرده و به روزنامه‌نگاری روی آورده است.

حالا چطور چنین تغییری ممکن است و چه رابطه‌ای میان مرغ دزدی و روزنامه‌نگاری وجود دارد، معمایی است که فیلم پاسخ روشنی به آن نمی‌دهد.

در هر حال، آقای فاکس قادر به کنترل غرایز «حیوانی» خود نیست و میلی درونی برای به دندان گرفتن و شکستن گردن مرغ‌ها در او غلیان می‌کند.

آقای فاکس با جملاتی که می‌تواند از زبان ژان پل سارتر جاری شود، به تنش درونی خود بین نظم و آشوب چرخشی اگزیستانسیالیستی می‌دهد و در نهایت، در پی سلسله‌ای از استنتاج‌های فلسفی، مرغ دزدی را به عنوان حرفه‌ی طبیعی خود برمی‌گزیند.

یورش‌های پیاپی او به مرغ‌دانی‌ها درمزارع اطراف، سه کشاورز «شرور و قصی القلب» به نام بین، باگیس و بانس را وا می‌دارد تا از هر وسیله‌ای برای نابودی این روباه یاغی و خانواده‌اش استفاده کنند.

اما شکار آقای فاکس آن‌قدرها هم که آن‌ها فکر می‌کنند ساده نیست و تنها نتیجه‌اش تلفات بیشتر مرغ‌ها، اردک‌ها و بوقلمون‌ها است.

در عین حال، انهدام جنگل‌های اطراف با جرثقیل، مسلسل، دینامیت، بمب و باروت برای شکار یاغیان، آقای فاکس و دیگر حیوانات را وادار به گریز به سوی شهر می‌کند. آن‌ها حالا دیگر حتی مجبور نیستند زحمت دستبرد به مرغ‌دانی‌ها را به خود بدهند، چون از فاضلابی سر در می‌آورند که درست زیر یک سوپر مارکت پر از مواد غذایی واقع شده است.

به این ترتیب، عزم کشاورزان تا دندان مسلح برای نابودی حیات وحش منجر به شهرنشینی آقای فاکس و هم‌دستان او می‌شود.

در همین گیر و دار، تضادی که رابطه‌ی میان آقای فاکس و «اش» (جیسون شوارتزمن)، پسر او را، متزلزل کرده است حل می‌شود. «اش»، طی عملیاتی جانانه، بالاخره شایستگی خود را برای ورود به دنیای کودکانه و پر آشوب پدر ثابت می‌کند.


پدران در فیلم‌های آندرسون غالبا دچار نوعی وقفه و انسداد در تکامل شخصیتی خود شده‌اند و در دنیایی کودکانه در جا می‌زنند. به همین علت، آن‌ها از پذیرش مسولیت شانه خالی می‌کنند و در عوض به ماجراجویانی مبدل می‌شوند که، به خاطر هیجان و کنجکاوی یا اثبات مردانگی، به مصاف هر خطری می‌روند.

به همین خاطر، پسران در فیلم‌های وس آندرسون، به جای آن‌که به هنجارهای اجتماعی تمکین کنند، باید قانون گریز و هرج و مرج‌طلب باشند و در دنیایی کودکانه متوقف شوند تا توسط پدران خود پذیرفته شوند.

در واقع، «عنان گسیختگی و آشوب‌طلبی در هر لحظه» دقیق‌ترین تعریفی است که می‌توان از صفت «حیرت‌انگیز» در «آقای فاکس حیرت‌انگیز» ارائه داد.

به این ترتیب، آندرسون جریان رشد پسر از خلال چیرگی بر عقده‌ی ادیپ را معکوس می‌کند.

بر طبق نظریه‌ی فروید، رشد طبیعی پسر مستلزم نوعی اخته شدن نمادین توسط پدر است. پدر برای پسر نمادی از قانون و هنجارهای مسلط است و پذیرش سلطه‌ی او، پذیرش سیطره‌ی قانون است.

در «آقای فاکس حیرت انگیز» این فرایند معکوس می‌شود زیرا پدر به نمادی از بی‌قانونی تبدیل می‌شود.

در چارچوب منطق فیلم، این البته روندی اجتناب ناپذیر است زیرا همه‌ی تلاش آقای فاکس این است که به غرایز حیوانیش، که در نهایت در مرغ دزدی متبلور می‌شود، مجال بروز بدهد تا بتواند به جوهر وجود خود به عنوان یک «حیوان» بازگردد.

«آقای فاکس حیرت‌انگیز»، از لحاظ تکنیکی نیز فیلمی منحصر بفرد است. بر خلاف بسیاری از فیلم‌های کارتونی که از تکنولوژی کامپیوتری و دیجیتال بهره می‌گیرند، «آقای فاکس حیرت‌انگیز» به سبکی از انیمیشن روی می‌آورد که «توقف- حرکت» نامیده می‌شود.

پروسه‌ی تولید این نوع انیمیشن بسیار طولانی و طاقت فرسا است، زیرا مستلزم فیلم‌برداری از هر حرکت کوچک عروسک‌ها و ما کت‌های سه بعدی است.

طرح رنگ فیلم نیز فضایی غریب خلق می‌کند و قهوه‌ای‌های سوخته و آبی‌های درخشان آن یادآور نقاشی‌های «ون گوگ» است.

زمینه‌ی قهوه‌ای رنگ فیلم، که بعضا ته‌مایه‌ای نارنجی دارد، حسی پاییزی ایجاد می‌کند که، هر چند منعکس کننده‌ی سن وسال آقای فاکس به عنوان یک روباه میان‌سال است، به شکلی کنایی در تقابل با گریز و بازگشت او به دنیای کودکان قرار دارد.

صدای جرج کلونی، که لحنی خردمندانه را با شیطنتی کودکانه در هم می‌آمیزد، تنش‌های اگزیستانسیالیستی آقای فاکس را با تبحری مثال زدنی انتقال می‌دهد.

کلونی با صدایی که به‌طور هم‌زمان گرم، صمیمی، فاصله‌دار و منطقی است، به شقاق درونی آقای فاکس میان عقلانیت و غریزه، جنبه‌ای کاملا ملموس می‌دهد.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)