تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
درباره‌ی روش در تاريخ‌نگاری معاصر (۷)

مشکل انعکاس واقعيت در زبان تاريخ‌نگارانه

نوشته‌ی لين هانت
ترجمه‌ی عبدی کلانتری

هرچند تفاوت‌های بسياری ميان مدل‌های انسان‌شناختی و مدل‌های ادبی وجود دارد ولی يک گرايش اصلی در هردوی آنها امروزه توجه تاريخ‌نگاران فرهنگ را به خود جلب کرده است و آن استفاده از زبان به عنوان استعاره (متافور) است. کنش نمادی يا سمبوليک مانند بلواهای اجتماعی يا کشتار گربه‌ها طوری مورد بررسی قرار می‌گيرند که گويی تکست‌هايی هستند برای خوانده شدن يا زبان‌هايی که بايد از آنها کشف رمز شود. روژه شارتيه در انتقاد خود از رابرت دارنتون [تاريخ نويس معروف و نويسنده‌ی کتاب «کشتار بزرگ گربه‌ها . . .»] مشکلاتی را که از «کاربرد استعاری واژگان زبان‌شناسي» پديد می‌آيد برشمرده: اين کار تفاوت ميان کنش‌های سمبوليک و تکست‌های نوشته شده را از ميان می‌برد. اين روش شکل‌های سمبوليک را آنچنان گسترده تعريف می‌کند که همه چيز را در برمی‌گيرد، و معانی سمبول‌ها را نيز ثابت تلقی می‌کند.(۳۹) با وجود اين انتقاد، و پذيرش اين هشدارهای بجا، بايد گفت استفاده از زبان به عنوان استعاره يا مـُدل کار به طرز انکارناپذيری واجد اهميت بوده و در شکل بخشيدن به يک رويکرد فرهنگی به تاريخ نگاری نقش تعيين کننده داشته است.

به طور خلاصه، قياس با زبان‌شناسی، مسأله‌ی بازنمايی[ی واقعيت] را به نحوی مطرح ساخته که ديگر از سوی تاريخ‌نگاران قابل چشم‌پوشی نيست.

هم در تاريخ‌نگاري‌ی هنر و هم در نقد ادبی، بازنمايی [بازتاب يا انعکاس واقعيت] مدتی است که همچون مشکل اصلی اين رشته‌ها شناخته شده است. چيست که يک تصوير يا يک رمان در عمل انجام می‌دهد و چگونه اين کار را می‌کند؟ چه رابطه‌ای است ميان تصوير يا رمان، و جهانی که به وسيله‌ی آن تصوير و رمان بازنموده می‌شود؟

تاريخ‌نگاری نوين فرهنگی همين نوع پرسش‌ها را مطرح می‌کند؛ هرچند نخست بايد موضوعات ويژه‌ی مطالعات تاريخی را همانند موضوعات ادبيات و هنر به رسميت بشناسد . . . من در فصل اول کتاب تازه ام درباره‌ی انقلاب فرانسه کاری همنظير کرده‌ام با اين ادعا که می‌توان، «گفته‌های گوناگون سياست‌مداران انقلابی را به نحوی بررسی کرد که گويی همه جمعاً يک تکست را تشکيل می‌دهند.» (۴۰) تنها پايه‌ی اين ادعا ثمربخشي‌ی بالقوه‌ی آن در تحليل و تبيين بود و آزمون آن هم بايد بر همين اساس صورت بگيرد. هدف من اين نبود که گفتمان يا ديسکورس انقلابی را تا حد يک سيستم ثابت معنايی کاهش دهم (مثلاً به عنوان انعکاسی از کمونيته) بلکه نشان دادن اين نکته بود که چطور زبان سياسی می‌تواند از لحاظ فن بيان به نحوی به کار گرفته شود که هم احساس کمونيته [اشتراک و وفاق جمعي] را بسازد و هم حوزه‌های تازه تری از مبارزه‌ی اجتماعی، سياسی، و فرهنگی بيافريند ــ يعنی همزمان هم وحدت و هم اختلاف درونی را امکان‌پذير کند.

هدف، بررسی راه‌هايی بود که از طريق آنها زبان فقط برای انعکاس واقعيت اجتماعی به کار نمی‌رفت، بلکه به نحو فعال تبديل به ابزار کسب و اِعمال قدرت نيز می‌شد. وقتی که پاسداران ملی می‌پرسيدند، «آيا تو به ملت تعلق داري؟» فقط هدف‌شان شناختن دوست و دشمن در ميانه‌ی مشکلات نبود؛ بلکه آنها در واقع داشتند حـّس کمونيته را هم به وجود می‌آوردند.

واژه‌ها فقط به منظور انعکاس دادن واقعيت اجتماعی و سياسی به کار نمی‌رفت بلکه ابزاری برای دگرگون کردن آن واقعيت هم بود. مری رايان با بررسی مراسم رژه در آمريکا اين مايه‌ی وحدت‌ـ و‌ـ اختلاف را دوباره مطرح کرده است. مراسم رژه در شهرهای آمريکا احساس کمونيته را (به شکل دموکراسی کثرت‌گرا) برمی‌انگيخت درست از آن‌رو که در آن تقسيمات اجتماعی و نيز مرزبندی بر مبنای جنسيت به دقت رعايت می‌شد. مری رايان با مدلل کردن اينکه چگونه کارکرد مراسم رژه طی زمان عوض شد نشان می‌دهد که فهم تاريخی اين مراسم چه اندازه مهم است: در حاليکه در دهه‌های ۱۸۲۰ و ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ رژه‌ی دسته‌های مجزا زير پرچم واحدی که نشان‌دهنده‌ی غرور مدنی بود باعث ايجاد وحدت مدنی می‌شد، از نيمه‌ی قرن به اين سمت اين رژه‌ها تبديل شدند به فستيوال‌های قومی که منحصراً اختلاف‌های دستجات را نمايش می‌دادند.

مری رايان همينطور به مسأله‌ی شکل گرفتن نقش عامل جنسيت [برسازی نقش مؤنت‌ـ مذکر] در اين نوع شکل گرفتن هويت مدنی اشاره می‌کند و به ما يادآور می‌شود که جنسيت يا نقش جنسی يکی از مهم‌ترين خطوط تمايز در فرهنگ و جامعه بوده است. هيچ گزارشی از وحدت يا اختلاف فرهنگی نمی‌تواند کامل باشد مگر اينکه بحثی هم از مسأله‌ی جنسيت به ميان آورد. اهميت عامل جنسيت، از موقعيت انکارناپذير و محوری آن در زندگی اجتماعی و فرهنگی هم فراتر می‌رود؛ مطالعات مربوط به تاريخ زنان در سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، و تأکيدی که به تازگی بر تفکيک جنسيت می‌شود نقش بسيار مهمی‌در توسعه‌ی روش‌های تاريخ‌نگاری فرهنگی به طور عام داشته است. برای مثال، ناتالی زيمون ديويس با اتکاء به تمايز ميان نقش مردان و زنان سعی در روشن کردن عملکردهای فرهنگ دوران اوليه‌ی عصر مُدرن کرده است.

نوشته‌های کارول سميت روزنبرگ نيز نمونه‌ی خوبی است از اينکه چطور تاريخچه‌ی مربوط به زنان يا جنسيت می‌تواند باعث پيشبرد تاريخ‌نگاری فرهنگی به عنوان يک اسلوب خاص تحقيق و نوشتن شود. مثلاً در مقالاتی که در کتاب «رفتار خارج از قاعده» جمع آمده اند، سميت روزنبرگ از اسلوب‌های تحليل انسان‌شناسی و ادبی، از آثار مری داگلاس گرفته تا رولان بارت، در کار خود مدد می‌گيرد. او پروژه‌اش را چنين توصيف می‌کند، «با پي‌جويی‌ی تفاوت‌های موجود ميان ساخت‌واره‌های ميتيک مردان و زنان [ساخت‌واره‌های مربوط به هويت مردانه و زنانه که حالت اسطوره‌ی ذهنی و فرهنگی پيدا کرده ـ م] در قرن نوزدهم، برآن شدم تا طرزی را که اثر تحولات اجتماعی و تجربه‌ی قدرت و اِعمال قدرت، توسط عامل جنسيت کاناليزه می‌شد بازآفرينی کنم. ديالکتيک ميان زبان به عنوان آيينه‌ی اجتماع و زبان به عنوان عامل فعال اجتماعی هسته‌ی بررسي‌ی تحليلی مرا تشکيل داده است.» (۴۱) در اينجا نقش عامل جنسيت به عنوان سيستمی از بازنمايی‌های فرهنگی که همزمان اجتماعی، ادبی، و زبانی است به وضوع به چشم می‌خورد.

[ادامه دارد ـ بخش بعدي و پایانی: داستان‌گويی و تاريخ‌نگاري]

پانوشته‌ها

۳۹- نگاه کنيد به مقاله‌ی شارتيه، ذکر شده در پانوشت ۳۲، ص ۶۹۰

۴۰- نگاه کنيد به کتاب من، ذکر شده در پانوشت ۱۶، ص ۲۵

۴۱- نگاه کنيد به ص ۴۵ کتاب کارول سميت‌ روزنبرگ، در اينجا:
Carroll Smith-Rosenberg, Disorderly Conduct: Visions of Gender in Victorian America (New York, ۱۹۸۵), p. 45

×

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

شاید اقای عبدی با گذاشتن متن میخواهند شنوندگان رادیو زمانه را به خواندن وادار سازند که البته کار بدی نیست . اما ایشان باید توجه داشته باشند که رادیو زمانه یک رادیو است و اگر خواهان مخاطب در این رسانه هستند بهتر است متون خود را به صورت برنامه رادیوی دراورند .

-- بدون نام ، Apr 25, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)