تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

طبقات و نيروی کار در ايران

نوشتهء عبدی کلانتری

شنيدن فايل صوتي

دوتن از پرسابقه ترين اقتصاددانان ايراني ، فرهاد نعماني مقيم فرانسه و سهراب بهداد مقيم آمريکا به تازگي کتابي در بارهء طبقات اجتماعي و موقعيت کار و کارِ مزدي در ايران منتشر کرده اند. اين کتاب که «طبقه و کار در ايران» نام دارد وبه زبان انگليسي است ، ثمرة يک تحقيق دراز مدت است که با اتکا به مهمترين آمار موجود در ايران و خارج از ايران ، و با اتکا به يکي از مهمترين نظريه هاي موجود در زمينهء تحليل ساختار طبقاتي جوامع سرمايه داري ، نوشته شده. ناشر اين کتاب دانشگاه سيراکيوز در ايالت نيويورک است.

{صداي سهراب بهداد در بارة شکل گيري پروژة کتاب ـ در مصاحبه با نيلگون ـ راديو زمانه}
در سالهاي آغاز انقلاب اين سوآل مطرح بود که ساخت طبقاتي ايران چيست تا ديناميسم حرکت انقلابي مردم ايران را بهتر بشناسيم و حکومت تازه نيز بهتر شناخته شود. آن زمان من و دکتر فرهاد نعماني که در دانشگاه تهران کار مي کرديم ، شروع کرديم به بررسي آمار مربوط به اين کار و آنزمان هم آمار مربوط به سرشماري سال ۱۳۵۵ آماده شده بود.

کار ما مصادف شد با «انقلاب فرهنگي» که به دنبال آن دکتر نعماني به فرانسه رفت و من هم به آمريکا آمدم. تحقيق ما متوقف شد تا اينکه بعدها دوباره آنرا از سرگرفتيم و بعد از دو دهه آمار سرشماري سالهاي ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ هم درآمده بود که ما را قادر مي کرد بپرسيم و تحليل کنيم که ساخت طبقاتي جامعه در اين دو دهه چه تغييراتي کرده است.

براي اين منظور دو کار ضروري بود. کارهايي که در گذشته انجام نشده بود. يکي اينکه تعريف مشخصِ تئوريک و روشني از طبقات داده شود ؛ دوم اينکه اين تعريف را به صحنة سنجش آماري بکشانيم ، قبل از اينکه به مسايل ذهني و سازماندهي طبقات بپردازيم.
{پايان صداي سهراب بهداد}

دو دوره پس از انقلاب

درکتاب «طبقه و کار در ايران» ، دو دوره در سال هاي پس از انقلاب از يکديگر متمايز مي شوند. دورهء اول از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۷ که رهبران کشور قول جامعة بي طبقة توحيدي مي دادند و سياست هاي اقتصادي پوپوليستي (دفاع از توده ها) و دولتي کردن اقتصاد را در پيش مي گيرند.

{صداي سهراب بهداد دربارهء ساختار طبقاتي پس از انقلاب ، در مصاحبه با نيلگون ـ راديو زمانه}
آنچه مسلم است آنست که حرکتي که در انقلاب مي بينيم يک حرکت عدالت خواهانه است. ديگر اينکه در دوران بعد از انقلاب ، حرکت انقلابي باعث عقب رفتن سرمايه مي شود. سرمايه خودش را در خطر مي بيند. مالکيت خودش را در خطر مي بيند. سرمايه خودشان را کنار مي کشند ، مخفي مي کنند ، مي خواهند از زير ضرب به کنار باشند.

مجموعة اين ها باعث مي شد که روابط سرمايه داري دچار ضعف شديد بشود و به جاي آن ، در مقابل عقب نشيني آن ، ما مي بينيم که خرده بورژوازي و روابط خرده کالايي رشد مي کند. خوب ، اين حرکت خواه ناخواه با سياست هايي هم که حکومت دنبال کرده در جهت پيشبرد و حمايت از خواسته هاي خرده بورژازي ، اينها تأثير گذار بوده بر قشربندي طبقات و لايه بندي هاي آنها در دورهء بعد از انقلاب.

ما مي بينيم که پيش از انقلاب علارغم بيش از دو دهه توسعة اقتصادي که در ايران انجام شده ، هنوز يک سوم نيروي شاغل در جامعة ايران خرده بورژازي است ؛ که تازه نود و نه درصد آنهم سنتي است. سرمايه داران هم به طور عمده خرده پا بودند و سنتي و در کارگاههاي کوچک يک نفره يا دونفره کار مي کردند. ولي در اين دوره چهل در صد نيروي کار شاغل ايران را کارگران تشکيل مي دادند. و البته تعداد اندکي نيز ، حدود ۵ درصد، در طبقهء متوسط قرار مي گيرد. بعد از آن بوروکراتهاي بالاي دولتي و نيروهاي ارتش هستند که حدود ۸ درصد نيروي کار را تشکيل مي دهند.

بعد از انقلاب به يکباره اهميت خرده بورژوازي سنتي زياد مي شود. ميزان آن به چهل درصد نيروي شاغل مي رسد. مهم اين است که در اين دوره طبقة کارگر به شدت کوچک مي شود. مي بينيم که طبقة کارگري که چهل درصد بود به بيست و چهار يا بيست و پنج درصد نيروي شاغل تنزل پيدا مي کند. طبقة متوسط هم در بخش خصوصي کوچک مي شود اما در بخش دولتي بزرگ مي شود. افزايش تعداد سرمايه داران فقط در ميان سرمايه داران کوچک است.

نسبت کارگران مزدگير يعني طبقهء کارگر به سرمايه دارها که پيش از انقلاب شانزده به يک (شانزده کارگر به يک سرمايه دار) بود ، در سال ۱۳۶۵ مي رسد به ۵/۳. يعني از شانزده کارگر به يک سرمايه دار مي رسد به پنج کارگر و يک سرمايه دار. واحدها کوچک شده اند و خرده بورژوازي هم در شهر و هم در روستا بزرگ تر شده است.

اين روند تا سالهاي ۱۳۶۵-۶۶ ادامه پيدا مي کند که مصادف مي شود با کاهش شديد درآمد نفت.
{پايان صداي سهراب بهداد}




در پايان اين دوره ، اين سياست ها به همراه هزينة بالاي جنگ با عراق و تحريمات اقتصادي و همچنين پايين آمدنِ تقاضا براي نفت خام ، اقتصاد ايران را به بحران فلج کننده اي دچار مي کند. براي اين دوره ، مؤلفان کتاب از اصطلاح انگليسي «اين ولوشن» (involution) استفاده مي کنند که به معني تغيير و تحول به سمت درون و پيچيده شدن بيشتر و تحريفات و ناموزوني هاي پيچ در پيچ است که اقتصاد را در همان ابعاد موجود نگه مي دارد اما ساخت آن را پيچيده تر مي کند.

پس از پذيرش آتش بس با عراق و درگذشت آيت الله خميني ، دورة تازه اي از سياست هاي اقتصادي آغاز مي شود که عبارت است از ليراليزاسيون اقتصادي ، تشويق بخش خصوصي ، و دنبال کردن نسخة صندوق بين المللي پول و بانک جهاني . در اين دوره اقتصاد جهتي خلاف دورة قبل در پيش مي گيرد. در نتيجه ، سياست هاي اين دوره در ساختار دولت و ترکيب طبقاتي جامعه نيز تأثيرمي گذارد. دولت تا حدود زيادي از يک دولت پوپوليستي و خلقي به يک دولت عادي سرمايه داريِ جهان سومي متحول مي شود.

تئوری طبقات اجتماعی

فصل دوّم کتاب «طبقه و کار در ايران» پايه هاي نظري کتاب را مي ريزد. در اين فصل مفاهيم طبقه ، روابط طبقاتي در جامعة سرمايه داري ، نحوة بهره برداري از نيروي کار ، منافع طبقاتي و آگاهي طبقاتي به دقت تعريف مي شوند. همة کساني که علاقه دارند ساختار طبقاتي يک جامعة سرمايه داري را با همة پيچيدگي ها و قشربندي هاي دروني آن درک کنند ، اين فصل کتاب را مفيد خواهند يافت زيرا اين فصل خلاصه اي است از بهترين و متأخرترين بررسي هاي جامعه شناسي و اقتصاد سياسي در بارهء اين موضوع.

فرهاد نعماني استاد اقتصاد در دانشگاه آمريکايي در پاريس است. او از نخستين شارحان و مترجمان مکتب «مانتلي ريويو» و تئوري وابستگي (سوئيزي ، باران ، مگداف و ديگران) در ايران بود. از او تحقيق مفصلي در مورد فئوداليسم به فارسي منتشر شده است. او همچين يکي از مؤلفان کتابهاي «اسلام و سياست هاي دولتي» و «نظامهاي اقتصادي اسلامي» مي باشد.




سهراب بهداد استاد اقتصاد در دانشگاه دنيسن در آمريکا است. او يکي از مولفان کتاب «اسلام و سياست هاي دولتي» است. از او مقاله هاي زيادي در مورد اقتصاد ايران در سه دههء اخير در نشريات فارسي و انگليسي به چاپ رسيده است.




فرهاد نعماني و سهراب بهداد در فصل هاي اصلي کتاب «طبقه و کار در ايران» مي خواهند به اين پرسش پاسخ دهند: «به چه ترتيبي انقلاب ايران در مرحلة مقدماتي اش که سمت گيري خرده بورژوايي داشت و در مرحلة بعدي پس از مرگ آيت الله خميني که به بازسازي نهادهاي سرمايه دارانه پرداخت ، بر نابرابري هاي طبقاتي و فرصت هاي دراز مدت و امکانات شغلي و کاري تأثير گذاشت.»

در بررسي روابط طبقاتي ، فرهاد نعماني وسهراب بهداد توجه شان را به مالکيت حقوقيِ مصالح و تجهيزات توليدي و توزيعي ، و نيز بر عامل اختيار و کنترل بر توليدکنندگان مستقيم ، جلب مي کنند. ساختار طبقاتي در جامعة سرمايه داري بر سه محور شکل مي گيرد: مالکيت منابع و ابزار توليد ؛ اختيارات و قدرت در امور سازماندهي کار و توليد ؛ و مهارت ها و دانش لازم در روند توليد. بنابراين، مفهوم «طبقه» هم بر روابط حقوقي مالکيت ، و هم بر روابط قدرت در سلسله مراتب سازماندهي توليد متکي است.

تحقيقات سراسري مرکز آمار ايران که هر ده سال يکبار از سال ۱۹۵۶ ميلادي تاکنون انجام شده از منابع مهم کتاب «طبقه و کار در ايران» است. طبق تعريف مرکز آمار ، اشتغال در ايران شش مقوله را در بر مي گيرد: صاحبکاران يا کساني که استخدام کننده هستند ؛ کارگرانِ خرده مالکي که به طور مستقل براي خود کار مي کنند ؛ مزد بگيران که براي بخش خصوصي کار مي کنند ؛ حقوق بگيران بخش دولتي (از جمله کارکنان «بنياد» ها) ؛ کارگران خانگي که حقوق رسمي ندارند ؛ و سرانجام افرادي که موقعيت شغلي آنها به درستي تعريف نشده است.

تحولات جمعيتی و نقش آن بر ساختار طبقاتی

يکي از فصول کتاب «طبقه و کار در ايران» به تحولات جمعيتي و تأثيرات آن در ترکيب نيروي کار و ساختار طبقاتي کشور مي پردازد. فصلي ديگر تحولات مشارکت زنان در بازار کار را دنبال مي کند.

از ميان تحولات جمعيتي که بر کيفيت نيروي کار اثر گذاشت مهاجرت يک تا يک و نيم ميليون ايراني به غرب بود که به طور عمده ظرف دهة اول انقلاب روي داد و باعث «فرار مغزها» و از دست رفتن نيروي تخصصي و تحصيل کرده شد. (حدود ۴۲ درصد مهاجراني که به ايالات متحده رفتند در زمينه هاي مديريت و حرفه هاي تخصصي در آن کشور به کار پرداختند و بقية اين جمعيت نيز به طور عمده کارهاي حرفه اي و تخصصي پيشه کردند). از سوي ديگر ورود جمعيت مهاجر از افغانستان و عراق به ايران باعث افزايش کار يدي در ترکيب نيروي کار شد.

فرهاد نعماني و سهراب بهداد سعي مي کنند براي رشد کم سابقهء نرخ افزايش جمعيت در سالهاي ۱۳۵۵-۱۳۶۵ که از ۲/۷ به ۳/۹ رسيد توضيحي پيدا کنند. اين رشد پديدهء عجيبي است آنهم در سالهائي که جنگ (طبق آمار بنياد شهدا) بين دويست تا سيصد هزار قرباني گرفت. عامل سياست هاي تبليغاتي رژيم در تشويق زاد و ولد نيز به تنهائي رشد بالاي باروري در ميان زنان ميان سال ، به ويژه در مناطق شهري ، را توضيح نمي دهد.

يکي از جالب ترين فصل هاي کتاب «طبقه و کار در ايران» به نقش زبان فارسي و زبانهاي قومي در موقعيت کاري و شغلي افراد و در نتيجه ترکيب طبقاتي جامعه مي پردازد. نويسندگان کتاب با اتکا به آمار کساني که زبان فارسي مي فهمند يا نمي فهمند به نتايح بسيار جالبي مي رسند.

بنياد ها


در کتاب «طبقه و کار در ايران» اشارات کمي به دين اسلام و نقش ايدئولوژي ديني در تحولات اقتصادي و طبقاتي جامعه شده است. وزن اصلي در توضيح ساختار طبقاتي را تحليل زير بنايي اقتصاد خرده کالايي جهان سومي ، عامل نفت ، وجود مافياي غير رسمي و نقش مهم بنيادها تشکيل مي دهد.

{صداي سهراب بهداد دربارهء پديدهء «بنيادها» در اقتصاد ايران ـ در مصاحبه با نيلگون ـ راديو زمانه}
بعد از انقلاب يک پديدهء عجيب و غريب در ايران به وجود آمد و آن پديدهء «بنيادها» هستند. اين بنيادها نه در چارچوب سرمايه داري قرار مي گيرند ، نه تابع رفتار باز و قوانين بازار هستند و نه واحدهاي رسمي دولتي هستند که شامل قوانين و جنبه هاي حقوقي دولتي بشوند. اين ها عظيم هستند! اين ها نيروي فوق العادهء نظامي دارند. اين بنيادها در واقع يک مافياي رسمي هستند که هيچ کس هم نمي تواند جرئت و شهامت آن را داشته باشد که مقابل آنها بايستد.

بنابراين ، براي سرمايه داري که در ايران مي خواهد براي خودش راه باز کند تنها راه چاره و اميدش براي رشد آن است که جزو ابواب جمعي اين بنيادها بشود وگرنه امکان رشد برايش وجود ندارد. خوب همه کسي هم نمي تواند جزو ابواب جمعي بنيادها بشود ، بالاخره تعداد آقازاده ها کم نيست ، تعداد خود آقايان کم نيستند! رشد سرمايه داري در ايران به خاطر وجود چنين واحد بسيار گردن کلفت و چماق به دستي که قدرت نظامي دارد ـ شوخي نيست ـ براي خودش کارخانه و دم و دستگاه دولتي دارد ، «سپاه» براي خودش فعاليت هاي خصوصي مي کند. چه کسي مي تواند در بازار با سپاه مقابلهء بکند؟ امکان ندارد. جرئت فکر کردن اش را هم ندارد.
{پايان صداي سهراب بهداد}

کتاب «طبقه و کار در ايران» نوشتهء فرهاد نعماني و سهراب بهداد که اين ماه در آمريکا منتشر شد ، يکي از بهترين تحليل هاي موجود را از تحولات طبقاتي جامعهء ما به دست مي دهد.

عبدی کلانتری
نيلگون / براي راديو زمانه ـ ۲۷ اکتبر ۲۰۰۶

**

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

گزارش جالبي بود.دست شما درد نكند!

-- سيد.ا.محمدي ، Oct 29, 2006

omidwaram in ketab rozi be farsi tarjome schawad.
اميدوارم اين کتاب روزی به فارسی ترجمه شود.

-- siavosh ، Oct 30, 2006

از دكتر بهداد گاهي حرف و سخني در راديوها شنيده بودم ولي از دكتر نعماني هيچ خبري نداشتم و هميشه افسوس ناتمام ماندن كارشان روي فئوداليسم را مي خوردم. خيلي خوشحالم كه كار درخشان آكادميك شان را ادامه ميدهند. از معرفي اين كتاب مهم سپاسگزارم.

-- k.khnvd ، Oct 31, 2006

از دكتر بهداد گاهي حرف و سخني در راديوها شنيده بودم ولي از دكتر نعماني هيچ خبري نداشتم و هميشه افسوس ناتمام ماندن كارشان روي فئوداليسم را مي خوردم. خيلي خوشحالم كه كار درخشان آكادميك شان را ادامه ميدهند. از معرفي اين كتاب مهم سپاسگزارم.

-- k.khnvd ، Oct 31, 2006

قبلا از سهراب بهداد یک تحقیق بکر در مورد فدائیان اسلام و رابطه آن ها با رهبر انقلاب خوانده بودم. به نظر من همان تحقیق مهم متاسفانه گمنام مانده است.

-- خسرو ، Nov 5, 2006

درصورت امكان تحقيق سهراب بهداد در باره فداييان اسلام را برايم بفرستيد .
با درود
نشاني
mfbirjandi@yahoo.com

-- بدون نام ، Nov 7, 2006

ba sepas az in neveshteh v karhaye hamanand , dar sorat emkan noskheh chapy in goftego ra ham dar sayt dashteh bashid ke betavan az in kare elmi v farhangi negahdari nemood. ba sepas dobareh az shoma , Dr Sohrab Behdad v Dr Nomani be khater in kar andishmandaneh va roshangaraneh -
jahagir arshid

-- jahangir ، Nov 18, 2006

سلام .من نیاز به مطالبی در مورد اقشار فرا دست و فرو دست دوره پهلوی اول دارم. به لحاظ آماری جمعیتی .ممنون میشو م از راهنمایتان.

-- لیلا ، Jun 10, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)