تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر شجاع‌الدین شفا، نویسنده، مترجم و پژوهش‌گر

«فرهنگ فروغ ایران، اولین فرهنگ جهانی بود»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

دکتر شجاع‌الدین شفا از نویسندگان و مترجمان نامدار ایران در سن ۹۱ سالگی همچنان پر کار است. شفا پیش از انقلاب اسلامی، ترجمه کتاب‌های مهم ادبی جهان همچون «کمدی الهی» دانته، سه جلدی «دوزخ»، «برزخ» و «بهشت»، «دیوان شرقی و غربی» گوته، آندره ژید، ایران در ادبیات جهان، جهان ایران‌شناسی و نغمه‌های ایرانی را به دوستداران ادب و فرهنگ در ایران عرضه کرد.

اما پس از انقلاب اسلامی و در مهاجرت، یکسره به پژوهش‌هایی در تاریخ جمهوری اسلامی به ‌ویژه تاریخ اسلام از آغاز تا امروز در کتاب «تولدی دیگر» درباره‌ی آخرین امام شیعیان و پیدایش او از آغاز تا تاکنون در کتاب پس از ۱۴۰۰ سال و کتاب ایرانیان در اسپانیای مسلمان پرداخته است.

دکتر شجاع‌الدین شفا، مهمان یکی از نشست‌های انجمن توسعه و تجدد در پاریس با حضور پر شماری از ایرانیان اهل ادب و فرهنگ بود. این بار این نویسنده، مترجم و پژوهشگر پرکار به ارزش‌ها دینی دیرپای فرهنگی و هویت ملی ایرانیان پرداخت و از سفر فرهنگ و تمدن ایران به کشورهای مختلف جهان سخن گفت.

این نویسنده و مترجم به تفاوت‌های فرهنگ ایران با فرهنگ سامی با ذکر نمونه‌هایی اشاره کرد.

در پایان این نشست در گفت ‌و ‌گوی ویژه با رادیو زمانه از دکتر شجاع‌الدین شفا از همین تفاوت فرهنگ ایران و ارزش‌های فرهنگی و هویت ملی ایران و تأثیر فرهنگ بر کشورهای دیگر جهان می‌پرسم.

Download it Here!

راجع ‌به این خیلی صحبت، ارزیابی و تحقیق کرده‌اند. این‌که از روز اول یک جنبه دلیرانه و حماسی داشته و بعد هم بر آن سه اصل معروف پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک تأکید دارد. همیشه از اول روی راستی تکیه کرده‌اند تا درست باشیم و تقلب نکنیم.

فرهنگ زیبایی است‌. برای این‌که در همه این آثار، هیچ‌وقت صحبت از چیزهای زشت، ریا، تقلب و تزویر نیست، نمی‌شود گفت قتل در آن نیست، اما قتل‌هایی که هست، قتل‌هایی دلیرانه است. مثلاً در جنگ کشته می‌شود‌.

وقتی شاهنامه را می‌بینید کسانی مورد قبول هستند که در جنگ کشته می‌شوند. تصور می‌کنم اصالت فرهنگی آن در این است که وقتی آمد فرهنگ دیگری بود. یعنی بیشتر فرهنگ سامی بود برای این‌که آن‌ها جلوتر بودند.

در بین‌النهرین اصولاً مذاهب سامی خیلی روی دو‌رویی و خرافات تکیه داشت. در حالی که فرهنگ ایران (فرهنگ آریایی) از ابتدا که آمد، ـ به صورت افراطی بیان نمی‌کنم بلکه به ‌صورت علمی می‌گویم ـ روی آفتاب و زیبایی طبیعت و این‌ها تأکید داشت.


دکتر شجاع‌الدین شفا / عکس‌ها: ایرج ادیب‌زاده

آقای شفا، اگر ممکن است از تأثیر فرهنگ ایران در میان اقوام مختلف دنیا که چند نمونه آن را ذکر کردید، بفرمایید؟

چون تاریخ ایران سه ‌هزار ساله است، اگر چیزی بود که چند روز باشد و برود، تمام می‌شد. چون سه‌ هزار ساله است اجباراً با همه ممالک قدیم و جدید دنیا سر و کار داشته است با تعدادی از ممالک، حساب‌های ۱۰۰۰ ساله و ۱۰۰ ساله داشته است.

یعنی با همه کار داشته، چون با همه کار داشته، بنابراین خواه ناخواه بد یا خوب روی همه تأثیر گذاشته است. تقریباً همیشه هم خمیرمایه‌اش وجهه‌ی فرهنگی آن بوده است.

بیشتر از همه در کجا تأثیر گذاشته است؟

دایرةالمعارف یا فرهنگ‌نامه‌ای دارم که باید منتشر شود که از صد مملکت مثال آورده‌ام. در این ممالک که تعدادی از آن‌ها کشورهای قدیمی هستند، ممالکی از پیش بوده‌اند. کشوری که در تمام مراحل تاریخ، فوق‌العاده با ایران نزدیک است و با هیچ‌کدام نمی‌شود مقایسه‌اش کرد، هندوستان است.

یعنی به قدری این دو مملکت در اثر گذاشتن به هم نزدیک هستند که نمی‌توان مانند آن را پیدا کرد. ولی غیر از آن تأثیر ایران در چین، در ممالک آسیای شرقی و در آسیای مرکزی است.

یکی از مثال‌هایی که زدید از امپراتوری شیرازی در آفریقا نام بردید.

این‌ها چیزهایی هستند که به نظر من فرعی است. برای دفاع از فرهنگ ایران نرفت بلکه دید زمینه فراهم است. مثل هر امپراتوری دیگر که درست شد. منتها چون در آفریقا امپراتوری شیرازی بود، جالب است.

از این لحاظ مثل انگلستان، در همه جا امپراتوری تشکیل داد. ولی هدف، هدف بهره‌برداری بود و بعضی امپراتوری‌ها مثل امپراتوری هخامنشی در عین حالی که بهره‌برداری می‌کردند چیز تازه‌ای هم در آن داشت.

پیام تازه‌ای برای بشریت داشت که به جای این‌که بزنند و بکشند گفت، همه آزادند که رومی‌ها هم این را تصدیق می‌کنند. تازگی را ایرانی‌ها آوردند و ایرانی‌ها هر جا که رفتند فرهنگ روشنی و فروغ را ترویج کردند.

هگل دو چیز دارد، یکی فلسفه مذاهب، دیگری بحث‌های تاریخ، در مذهب می‌گوید فرهنگ فروغ ایران، اولین فرهنگ جهانی بود. برای این‌که همه ‌جا را نور می‌پاشید آن چیزهایی را که بودند روشن می‌کرد، و فروغ می‌داد. برای این‌که هر کدام ببینند چه چیزهای دارند و چیزهای خوبش را پرورش دهند. فرهنگ نور و فروغ، تفاوت آن بود.


نشست‌ انجمن توسعه و تجدد در پاریس با حضور دکتر شجاع‌الدین شفا

آقای شفا در همین سال‌های اخیر، شاید در ماه‌های اخیر گفته‌هایی نقل شده است که ایرانی‌ها قبل از اسلام فرهنگ چندان زنده‌ای نداشته‌اند و این اسلام بود و آمد فرهنگ را به ایرانیان داد. شما چه پاسخی برای این دارد؟

باید گفت هرچه دروغ بزرگ‌تر باشد بیشتر می‌شود باور کرد. یک فیلسوف معروف فرانسوی می‌گوید حقیقت این است که اگر تأثیر ایران را از فرهنگ اسلامی بگیرند، فقط عرب می‌ماند و شتر آن‌.

بخشی از فصل اول کتاب «ایران و اسپانیا» من راجع‌ به تأثیر اعراب است. در این کتاب سعی کرده‌ام که از لحاظ قانونی، منطقی و با ذکر منبع بگویم که آن‌ها قبل از اسلام هیچ نداشته‌اند شاید شعر داشته‌اند ولی‌...

در پایان سخنرانی‌تان اشاره کردید که پیامی برای جوان‌های امروز ایران دارید. اگر ممکن است آن را بفرمایید؟

همین حرف‌هایی که الان زدم پیامی بود که به آن‌ها گفتم. معتقد هستم بعد از این باید راهی را پیدا کنیم، برنامه‌ای درست کنیم‌، نهضتی به وجود بیاوریم و مبارزه‌ای را شروع کنیم که روشنگری را برای همین جوان‌ها به حد اعلا برسانیم.

این‌ها را با واقعیت‌های تاریخ آشنا کنیم واقعیت‌های گذشته‌شان، واقعیت‌های تمدنشان، نه واقعیت‌های جنگ و این‌ها. آن‌ها را با با واقعیت‌های فرهنگی و هنری و آن‌هایی که زیبایی این فرهنگ و اصالت فرهنگ آن با خیلی از فرهنگ‌های دیگر است، آشنا کنیم.

در این سال‌ها در میان جوان‌های ما خیلی هم گرایش وجود دارد.

قطعاً است. به ‌خاطر این‌که در موارد سخت است که ایرانیتش بروز می‌کند. باید به‌جایی برسد که پای مرگ و حیاتش در میان باشد آن موقع خودش را نشان می‌دهد. و الان این موقع است.

کتاب‌هایی که بیشتر از همه در ایران فروش دارد، کتاب‌های تاریخی است و این همه نشان می‌دهد که این‌ها می‌خواهند به ریشه برگردند. ریشه‌هایی را می‌خواستند از بین ببرند، نتوانستند و حالا می‌خواهند برگردند.

به این فکر هستم که تلاشی را راه اندازیم که کار خودش را بکند و این‌ها را با واقعیت‌های تاریخی که باید بشناسند، آشنا کند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

خود همين كه همواره داد زده اند از ما خشكسالي و دروغ بردار نشان مي دهد كه اين تاريخ ... هزار ساله با اين دو مشكل رو در رو بوده است. هميشه. يعني اين تاريخ ... هزار ساله كم دروغ نمي گفته است و كم تنگسالي نديده است. امروز هم سنگين گوش نباشي از هر مناره ي ايراني تا دلت بخواهد در دروغ و ريا باز است. همين توي خانه آن توي خيابان اين رفتار خود دروغ نيست؟

-- بي نام ، Apr 22, 2009

پس چرا اکثر آثار مکتوب به جامانده مربوط به پس از اسلام است؟

-- Amin ، Apr 22, 2009

اگر وطن فروشی کسانیکه ، بخاطر اختلافشان با شاه ساسانی، در صدر اسلام با تازیان همکاری نموده و خود فروشی عده ای از قلم بدستان تازه مسلمان شده نبود، دین اسلام در شنزارهای حجاز به باد فراموشی سپرده میشد، چون چیز تازه ایی برای عرضه به ایرانیان، که حداقل جوی آب روان ، میوه های خوش طعم و حوریان زیبای رو را در این جهان مشاهده نموده بودند ، نداشت. و اینک سی سال از حمله دوم تازیان ... میگذرد و ایرانی باید زندگیش را بر مبنای گفته های عده ایی بیابان گرد تنظیم نماید وگذشته و تاریخ قبل از اسلام مملکت خود را انکار نماید و بمسلمان بودنش افتخارکند. با پوزش از بدی انشأ ، یک ایرانی

-- - ، Apr 23, 2009

کتاب 'ایرانیان دراسپانیای مسلمان' رابرای خواندن درکجا می توان جست؟

-- هادی ، Apr 24, 2009

پروفسور ابراهیم میرزایی:

به فرهنگ توانای ایران زمین، تا راهگشایی به کیهان زمین.

-- پارسا ، Apr 24, 2009

پروفسور ابراهیم میرازیی:

سوگند به پیران پارس و عارفان و اندیشمندان که در این پشته از زمین جایگزین شدند و از بازتاب فروغ هستی در آئینه نهاد خود پرمعناترین و درخشانترین پیاله های فرهنگ را چکه هستی هستا کردند.سوگند به آئین بزرگی و راز هستی بخش، به آنها که بدین راه بار یافتند...

-- پارسا ، Apr 27, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)