تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با حسین لاجوردی پیرامون «بحران» ازدواج در ایران

«نه دختر حاضر به ازدواج است و نه پسر»

ایرج ادیب‌زاده
Adibzadeh@radiozamaneh.com

Download it Here!

رییس سازمان ملی جوانان نسبت به بحران در پیش روی ازدواج نکردن جوانان در ایران هشدار داده است.

در حال حاضر ۱۲ میلیون جوان بین ۱۸ تا ۲۵ ساله در کشور داریم که به طور معمول در شرایط ازدواج قرار دارند.

در حال حاضر هم شش میلیون نفر آمادگی ازدواج دارند؛ اما پیش‌بینی می‌شود تعداد کسانی که امسال ازدواج می‌کنند، بیش از ۹۰۰ هزار نفر نباشد.

جمهوری اسلامی برای ازدواج جوانان تبلیغات زیادی به راه انداخته است؛ اما جوانان ایرانی میل به ازدواج ندارند.

این موضوع را با دکتر حسین لاجوردی، جامعه‌شناس و رییس انجمن پژوهشگران پاریس در میان گذاشتم و ابتدا پرسیدم که چه پیش آمده است که جوانان ایرانی میل به ازدواج ندارند؟


عواملی که باعث شده است مسأله‌ی ازدواج با این شکل بسیار گسترده‌اش، امروز در جمهوری اسلامی مطرح شود، از سه دهه پیش به این طرف شکل گرفته است.

از زمانی که رشد جمعیت در ایران به یک‌باره از دو و چند دهم درصد به یک‌باره به حدود ۴.۲ درصد رسید. یعنی جمعیت ایران در عرض ۲۳ سال، دو برابر شد.

به این معنا بعد از یک دوره بیست‌ساله، این جمعیت می‌تواند به سن ازدواج برسد.

نکته مهم در این‌جا این است که رییس سازمان ملی جوانان، سن جوانان برای پسران و دختران را (به ترتیب) ۲۳ و ۲۱ سال مطرح می‌کنند. در حالی که در سرشماری سال ۱۳۸۵، آمار مرکز آمار، سن ازدواج برای پسران را ۲۶.۲ سال (بیست و شش و دو دهم سال) و برای دختران، ۲۳.۲ سال نشان می‌دهد.

مهم‌ترین قسمت در این آمار این است که دختران روستایی ما سن ازدواجشان از این متوسط هم بالاتر رفته است و به ۲۳.۴ سال رسیده است.

به نظر شما از نظر اجتماعی این هم پدیده‌ای جدید در ایران است؟

بسیار جدید است. به این دلیل که در طول سه دهه، رسیدن متوسط سن ازدواج از ۱۹ سال به ۲۳.۴ سال، حرکتی بسیار آگاهی‌دهنده در میان دختران جوان و مخصوصاً دختران روستایی ماست.

ولی نکته‌ی مهم‌تر این است که چه عواملی باعث می‌شود که سن متوسط ازدواج بالا برود و جوانان مجرد تن به ازدواج ندهند.

من تصور مي‌کنم که اگر بخواهیم به طور مختصر به این‌ها اشاره کنیم، اولین آن این است که ما در طول سه دهه، در دهه‌ی اول تعداد زیادی از پسران جوانمان را از دست داده‌ایم. یعنی حدود یک میلیون و دویست هزار نفر که در جنگ ایران و عراق یا مسائل بعدی، جان خود را از دست داده‌اند یا معلول شده‌اند که متجاوز از ۷۵۰ هزار‌ نفر کشته شده‌اند و بقیه به طور معلول باقی مانده‌اند.

دومین مورد بالاتر رفتن سن تحصیلات دختران است که ما شاهد این بودیم که در دو سه سال اخیر، ۶۳ درصد ورودی دانشگاه‌ها دختران بودند. به همین دلیل، این دختران حاضر نیستند با پسری که کم‌سوادتر از خودشان است، ازدواج بکنند.

مشکلات بیکاری و اقتصادی برای پسران بسیار گسترده است. به این معنا که بر اساس آمار جمهوری اسلامی، از هر چهار پسری که فارغ‌التحصیل می‌شود، متجاوز از دو نفرشان بیکار باقی می‌مانند.


به نکته‌ی دیگری هم اشاره کنم و آن این‌که رییس سازمان جوانان یک تعریف را مشخص نکردند و آن این است که درست است که این تعداد در این سن امروز مجرد هستند، ولی ما شاهد این هستیم که بر اساس آخرین آمار سرشماری، متجاوز از چهار ‌هزار دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله طلاق گرفته و بیوه هستند و بعضی‌هایشان هم مادر هستند. این به آن معناست که سن ازدواج پایین هم آمده است.

حتی در بسیاری از موارد در احکام اسلامی در داخل جمهوری اسلامی ما می‌بینیم که حکم رشد وجود دارد. یعنی یک دختری که به طور شرعی در سن هشت سال و هفت ماهگی می‌تواند ازدواج کند، بعضی از مواقع دادگاه حق این را دارد که بگوید حکم رشد وجود دارد و این دختر زیر هشت سال و هفت ماه هم می‌تواند ازدواج کند.

به همین دلیل ما شاهد ازدواج بسیار گسترده‌ای در زمینه‌ی دختران، و حتی پسران ۱۵ تا ۱۹ ساله هستیم و این فاجعه‌ای است که جامعه‌ی ایران با آن مواجه است.

چه مشکلاتی از نظر اجتماعی برای ایران در سال‌های پیش رو پیش‌بینی می‌شود که رییس سازمان ملی جوانان گفته است که اگر تدابیر ویژه‌ای در نظر گرفته نشود، وارد شرایط بحرانی خواهیم شد؟ به نظر تدابیر ویژه‌ی مورد نظر ایشان کدام‌ها هستند؟

ببینید، ایشان در صحبت‌های خود در دو سه جا مطرح می‌کنند که برنامه‌های قبلی انجام نشده است؛ برنامه‌ریزی درست نبوده است و تقصیر مدیران ۳۰ سال گذشته است. ولی واقعیت چیز دیگر است.

چیزی که پیش روی جامعه‌ی جوان ایران است - چون جامعه‌ی ایران، بعد از اردن، جوان‌ترین جمعیت‌ دنیا را دارد - بزرگ‌ترین مشکلی که در جامعه‌ی امروز ایران وجود دارد، از هم گسیختگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.

در رابطه با مسائل اقتصادی آن باید گفته شود تا زمانی که مشکل بیکاری حل نشود و هر ساله این تعداد افزایش پیدا کند و به همراه آن تورم بالا برود و جوانان نتوانند به کار برسند، چون بیکاری مادر تمام آسیب‌های اجتماعی است، نه دختر حاضر به ازدواج است و نه پسر حاضر به ازدواج است.

بعضی از مواقع می‌بینیم که امروز بسیاری از دختران، سنشان هنگام ازدواج از پسران بیشتر است؛ به دلیل این‌که توانایی‌های دختران بیشتر است و این دارد به یک نرم (الگو) در جامعه تبدیل می‌شود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

تحقیق جالبی است ، فقط ما نفهمیدیم دختران مجردی که بالای 35 سال دارند ، و در این آمارگیری جایی ندارند ، کجای معادل قرار دارند!

-- مرجان ، Oct 28, 2008

با سلام
با این وضعیت که ما می بینیم هیچ امیدی به بهبود شذایط اقتصادی جهت کاهش مشکلات پیش روی ازدواج نیست لذا منتظر افزایش بیشتر سن ازدواج و کسب رتبه نخست در آن باشید در حال حاضر به نظر دولتمردان علت اصلی افزایش سن ازدواج سخت گیری والدین و مهریه های بالا و ازدواجهای پر خرج ذکر می شود که یعنی مردم مقصرند در حالیکه یه نظر من به عنوان یک جوان مشکل اصلی در عدم وجود اطمینان در مراحل پس از ازدواج می باشد چرا که بخصوص در مشاغل کارمندی و کارگری سیستم به سمتی رفته که نیروی کار را فقط به صورت پیمانکاری کوتاه مدت یا قرار دادی ماکزیمم یک ساله جذب می کنند و هیچ پشتوانه ای در صورت از دست دادن شغل وجود ندارد و کارفرمایان نیز به راحتی عذر مستخدم را می خواهند لذا کلاه خود را قاضی کنیم چه کسی جرات می کند با این مخارج کمر شکن و پرداختیهای پایین و بخصوص عدم هیچ گونه تضمین شغلی به ازدواج بیندیشد .

-- مهدی اسلامی ، Oct 29, 2008

ببخشید جسارتا این که 20 - 30 سال پیش یه عده تو جنگ کشته شدن چه ربطی داره به بالا رفتن سن ازدواج الان؟!!!

-- بدون نام ، Oct 29, 2008

yak rahe khobash komake dawlat ast, wa rahe dowomash worodiya ba daneshgah ra mashrote ba ezdewaj konand, wa rahe sewomash een ast ke ba oon haye ke ezdewaj mekonand ta behtar shodane waze eqtesadi shan yak rayanaye dawlati pardakht konand wa az een qabeel rah ha ya hoooooooooooooo

-- tareq ، Oct 30, 2008

باسلام. من مهدی هستم واصلا طرفدار ازدواج نیستم. زیرا انسان از بدو پیدایش ازاد خلق شده است. من ازدواج را یک پدیده احمقانه میپندارم. به نظر من باید مرد وزن خودرا تابع ازدواج ندانسته با هرکسی که دلشون میخاد زندگی کنند وبعدا هرگاهی از همدیگر خسته شدند میتوانند بروند دنبال یکی دیگر.

من یک چنین توصیه را به همه میکنم. ملایان احمقانه کوشش میکنند تامارا وادار به ازدواج بکنند. اخند ها هرگز درفکر زاد ولد موش مانند مردم نیستند. من طرفدار داشتن فرزند بدون ازدواج هستم وفکر هم میکنم که طرفداران این امر امروز کم کم زیادتر از گذشته ها میشوند.

وسلام

-- مهدی ، Oct 30, 2008

با درود دوستان مژده دو روزی است.که بدون فیلتر شکن میتونیم وارد سایت زمانه شد نمی دونم شاید از لیست سانسور خارج شده ویه ساخت وپاختی تو این میون شده وما خبر نداریم به هر هال ما دوستتون داریم همیشه سلامت وسرافراز باشید وبه امیده دیدار9/8/1387

-- رحیم مجاور ویجویه ، Oct 30, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)