تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گزارشی از نمایشگاه آثار مینیاتور شاگردان عباس معیری در پاریس

با آرزوی جامی در دست و زیبارویی در کنار

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

Download it Here!

میلیون‌ها ایرانی پس از انقلاب ۵۷ کشور خود را ترک کردند و در سرزمین‌های دیگری پراکنده شدند. برخی از این ایرانیان مهاجر، بخشی از فرهنگ سرشار سرزمین خود را همراه بردند تا آن را به همه‌ی ملت‌های دیگر بشناسانند. عباس معیری،‌ هنرمند و استاد مینیاتور یکی از همین ایرانیان مهاجر است؛ شاگرد استاد بهزاد که پس از درگذشت وی مدت‌ها در ایران به تعلیم هنر مینیاتور ادامه می‌داد.

از ۲۵ سال پیش، عباس معیری در پاریس در مرکزی وابسته به شهرداری پاریس که برای گسترش هنرهای تئاتر، موسیقی، رقص و نقاشی برپا شده به آموزش مینیاتور، این هنر ایرانی به فرانسوی‌ها مشغول است. بیش از ۵۰ شاگرد، سال‌هاست به آموزش مینیاتور ایرانی و رمز و راز آن ادامه می‌دهند. از میان آن‌ها استعدادهای شگرفی پیدا شده‌اند که برخی به آموزش مینیاتور در نقاط دیگر فرانسه مشغول هستند.

در جشن پایانی امسال کلاس مینیاتور عباس معیری، در حالی که کارهایی نزدیک ۵۰ تن از شاگردان او به نمایش گذاشته بود، به آتلیه آموزشی او رفتم و از وی درباره سابقه کارش در پاریس پرسیدم:


۲۴ سال است که من کلاس را شروع کردم و این هم به دنبال پیشنهاد شهر پاریس بود. در آن زمان آقای شیراک شهردار پاریس بود و مؤسسه‌ای به نام «مؤسسه‌ای برای پیشرفت و کارهای فرهنگی» ایجاد کرده بود و یکی از دوستان‌شان را هم به ریاست این‌جا انتخاب کرده بودند.

این‌ها دنبال کسانی می‌گشتند که از هنرهای قدیمی اطلاع داشته باشند. من‌جمله سراغ من آمدند و چون من سابقه تدریس در ایران را هم داشتم، یعنی بعد از فوت استاد بهزاد، سه سالی کلاس ایشان را در ایران اداره کرده بودم، آن باعث شده بود که از من بخواهند بیایم و این کلاس را تأسیس بکنم.

من آمدم و با چهار نفر شاگرد شروع کردم و الان خوشبختانه بیش از ۴۸ تا شاگرد دارم که جوان‌ترین‌شان ۲۳ و مسن‌ترین‌شان ۸۶ سال دارد.

فرانسوی‌ها آیا آن احساسی را که یک ایرانی از هنر مینیاتور دارد، دارند؟

من سعی می‌کنم با تمام وجود این حس را به این‌ها منتقل کنم و واقعاً بعضی‌ها خیلی خوب این حس را می‌گیرند. نه تنها این‌ها مینیاتور کار می‌کنند، بلکه به فرهنگ ایران هم علاقه‌مند می‌شوند و می‌روند مثلا مولوی می‌خوانند؛ شاهنامه می‌خوانند؛ سعی در شناخت ادبای ایران می‌کنند؛ فرهنگ ایران باستان را مطالع می‌کنند و ...

مدل این‌ها برای کشیدن مینیاتورها که بعضی‌های آن هم واقعاً بسیار زیباست، چیست؟

مدل این‌ها من سعی می‌کنم که این‌ها نتیجه تصورات و تخیلات خودشان را کار بکنند و تصویر بکنند. کار من با این‌ها اول سه مرحله دارد. مرحله اول به این‌ها آموزش طراحی از طریق خیالی می‌دهم؛ یعنی طرح‌های خیالی بکشند.

بعد از آن طرح خیالی برای این‌که ما سایه روشن در ایران نداریم، نقاشی خطی است؛ چیزی شبیه نقاشی با قلم‌مو. قلم‌گیری را به آن‌ها یاد می‌دهم و بعد، موقع ترتیب‌بندی‌هایی که در مینیاتورهای ایرانی داشتیم که حالا متأسفانه در خود ایران هم خیلی از استادها آن‌ها را فراموش کرده‌اند، سعی می‌کنم تا آن‌جا که جسته و گریخته در کتابخانه‌ها پیدا کردم، این‌جا به این‌ها بیاموزم.

بعد مرحله رنگ شروع می‌شود و خودشان آزاد هستند که نتیجه تخیلات خودشان را در قالب ایرانی تصویر بکنند.

الان در این نمایشگاه کارهای چند نفر از شاگردانتان به نمایش گذاشته شده؟

الان تقریباً بیش از ۵۰ نفر از شاگردهایم هر کدام یکی دو سه تا آوردند.

در این مدت کسی هم بوده که درخشان باشد بتواند خودش این هنر را تدریس کند؟

بله خیلی‌ها. الان یکی هست که در کلمر در یک مدرسه هنری تدریس می‌کند، یکی هست که کتاب سومش را تصویر کرده که آخرین آن‌ها اسمش هست شاهزاده قالی‌باف. چند نفر دیگر هستند که این‌ها انیمیشن کار می‌کنند و از مینیاتور استفاده می‌کنند.


بعد با چند تن از شاگردان او گفتگو می‌کنم و از یکی از آنان می‌پرسم چه احساسی نسبت به مینیاتور دارید؟

من همیشه و از خیلی وقت پیش دوست داشتم. شوهر ایرانی دارم و قبل از این که شوهرم را بشناسم، مینیاتور ایرانی دوست داشتم. همیشه دنبال یک معلم بودم که می‌توانم خودم بکشم.

قبلاْ نقاشی هم می‌کردید؟

نقاشی هم می‌کردم؛ ولی نه به این سبک.

می‌خواهید هم‌چنان ادامه بدهید؟

بله بله.

***

از الیزا، یکی دیگر از شاگردان آقای معیری می پرسم به نظر او هنر مینیاتور چیست؟

کار بسیار ظریفی است که بهشت را تصویر می‌کند. هم هنر روحانی دارد و هم زیبا است. ابتدا ایجاد رابطه کمی مشکل به نظر می‌رسید. توضیح آن مشکل است. با کار کردن روی مینیاتور و آشنا شدن با این هنر، خیلی خیلی به طرف داستان‌ها و قصه‌های ایرانی و فرهنگ ایران کشیده شدم.

***

از خانم دیگری که از راه پرداختن به مینیاتور به فرهنگ و ادبیات ایران علاقه‌مند شده، درباره تفاوت کارش با دیگران می پرسم.

این کاری است کاملاً شخصی. ابتدا می‌ترسیدم تصویرهایی را که درست می‌کنم، از تصویر مینیاتور ایرانی دور بشوم. اما زمانی که مهارت پیدا کردم که در چارچوب مینیاتورهای ایرانی جلو بروم، ایده‌های خودم را تصویر می‌کنم. ولی هفته‌ای یک بار به مدت سه ساعت در این کلاس کار می‌کنم. اما خودم هر شب در خانه چند ساعت با علاقه روی مینیاتور کار می‌کنم.

***

در پایین ِ نقاشی مینیاتور یکی دیگر از شاگردان آتلیه عباس معیری که برگرفته از یکی از رباعیات خیام است، این جمله را که به زبان و خط و فارسی نوشته شده، می‌خوانیم: در آرزوی روزی هستم که رصدخانه‌ای داشته باشم و باغی پرگل. آسمان را سیر کنم؛ با جامی در دست و زیبارویی در کنار.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)