تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد درباره‌ی گرانی‌ موادغذایی:

اقتصاد ایران در دور باطل

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

بحران مواد غذایی در جهان زنگ‌های خطر قحطی، گرسنگی و شورش گرسنگان را به صدا درآورده است. بانک جهانی می‌گوید بالا رفتن قیمت مواد غذایی بیش از صد میلیون نفر را در جهان فقیرتر می‌کند.

به گفته سازمان ملل متحد تنها در سال ۲۰۰۳، ۲۵ هزار نفر در اثر قحطی جانشان را از دست داده‌اند. در هاییتی شورش گرسنگان شش قربانی به‌جای گذاشت.

سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی وابسته به سازمان ملل این وضعیت را وخیم‌ترین بحران غذایی ۱۵ سال اخیر توصیف می‌کند. در ایران هم گرانی مواد غذایی در چند سال اخیر چند برابر شده و خشکسالی هم تولید گندم ایران را به شدت کاهش داده است. وزیر نیروی جمهوری اسلامی از مردم خواسته نماز باران بخوانند. در همین مورد با دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در پاریس گفت و گو کردم.

Download it Here!

آقای اسدی، وضع نگران کننده‌ای از نظر مواد غذایی و گرانی آن وجود دارد. علت بالا رفتن شدید قیمت مواد غذایی را در چه می‌بینید؟

برای افزایش قیمت‌ها دو دلیل عمده‌را می‌شود ذکر کرد. یکی این‌که به علت رشد اقتصادی که در بعضی از کشورهای جهان سوم به‌ویژه کشورهای پرجمعیت چین و هند صورت گرفت، تقاضا برای مواد غذایی و افزایش مصرف در این کشورها به سرعت بالا رفت.

می‌دانید از سال ۱۹۹۲ تا به امروز، هر ماه در حدود یک میلیون نفر از جمعیت فقرای چین کاسته می‌شود. یعنی این‌ها کسانی هستند که می‌توانند بهتر از گذشته مایحتاج غذایی خودشان را تهیه کنند. خب، این یک دلیلی بود که باعث افزایش تقاضای محصولات کشاورزی در جهان شد.

از سوی دیگر بالا رفتن قیمت نفت، بسیاری از بازارهای مصرفی به خصوص در کشورهای صنعتی را به فکر یافتن گزینه‌هایی در برابر نفت و دیگر مواد سوخت فسیلی مثل گاز قرار داده بود.

از این جمله به فکر افتادند که محصولات کشاورزی خودشان را تبدیل به سوخت بکنند برای مثلاً ماشین و دیگر احتیاجاتی که می‌تواند مواد سوختنی داشته باشد. این هم دلیل دیگری بود برای اینکه تقاضا برای مواد کشاورزی، اما این بار نه برای مصرف غذایی بلکه برای مصرف سوخت بالا برود.

خب، هر وقت در اقتصاد تقاضا به شدت رشد می‌کند و عرضه نمی‌تواند به همان اندازه رشد بکند، قیمت‌ها به شدت افزایش پیدا می‌کند.


دکتر جمشید اسدی، استاد استراتژی‌ اقتصاد در دانشگاه‌های پاریس

شما از سوخت در کشاورزی به عنوان گزینه‌ای برای نفت صحبت کردید. این، چطور سوختی می‌تواند باشد؟

عمدتاً در محصولات کشاورزی از دو ماده سوختنی استفاده می‌کنند.یکی اتانول است و دیگری اسمی فرنگی دارد ای‌ام‌وی‌اچ است که این‌ها را تولید می‌کند. اتانول عمدتاً با محصولات کشاورزی مثل نیشکر و چغندر گندم و ذرت تولید می‌شود و آن ای‌ام‌وی‌اچ را عمدتاً با چیزهایی مثل کلرا و تورناسل و سویا و پنبه تولید می‌کنند.

اتانول بیشتر جایگزین بنزین می‌شود و ای‌ام‌وی‌اچ بیشتر جایگزین دیزل می‌شود. خب، این‌ها باعث می‌شود که بسیاری از این مواد غذایی را بخرند؛ نه برای اینکه از آن‌ها غذا بسازند، بلکه از آن سوخت‌های معادل بنزین و دیزل را تهیه بکنند.

عمده‌ترین تولید‌کننده اتانول که قرار است جایگزین بنزین شود، ایالات متحده است و بعد برزیل. اروپا سهم بسیار پایینی در این مورد دارد و آن که قرار است جای دیزل بشود؛ عمده تولید‌کننده آن اتحادیه اروپا است و بعد آمریکا.

به این مساله هم توجه داریم که هم آمریکا و هم اتحادیه اروپا از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان محصولات کشاورزی هستند. پس وقتی این‌ها محصولاتی کشاورزی خود را برای تهیه سوخت به‌کار می‌برند، محصولات کمتری باقی بماند که به بازار محصولات غذایی عرضه کنند.

دومینیک استراسگان، مدیر اجرایی صندوق بین‌الملی پول، اقتصاددان و سیاستمدار مشهور فرانسوی از تورم به عنوان ریشه بسیاری از مسایل دردسر‌آفرین اسم برده که صدها هزار نفر را گرفتار قحطی کرده است. شما به این مساله تورم که ایران هم به نوعی گرفتار آن است، چطور نگاه می‌کنید؟

اجازه بدهید پیش از هر چیز مساله ایران را از آن مساله مورد اشاره دبیر کل صندوق جهانی پول جدا بکنیم.

آن‌چه را که آقای استراسگان به آن اشاره دارد قبل از هر چیز افزایش قیمت است. بین افزایش قیمت و تورم تفاوت وجود دارد. اما متاسفانه چون این افزایش قیمت محصولات کشاورزی در شرایط کنونی همزمان شده است با بحران مالی فراگیری در دنیا، امکان شدت گرفتن تورم بسیار زیاد است.

چون اگر بسیاری از کشورها برای پاسخگویی به افزایش قیمت‌ها، به راه‌حل ناصواب و نادرست ایجاد پول و نقدینگی بپردازند، آن وقت تورم به شدت رشد خواهد کرد و چون این مشکل افزایش قیمت‌های محصولات غذایی جهانی است، تورم هم جهانی خواهد شد و کل اقتصاد جهان در یک بحران بسیار بسیار نامبارکی فرو خواهد رفت.

چون از یک طرف این می‌شود تورم، از یک طرف دیگر ما الان بحران مالی جهانی داریم، خب این‌ها اگر با همدیگر ترکیب بشوند و همراه بشوند، آن وقت برای اقتصاد دنیا ضربه بزرگی است.

پرسش پایانی این است که در ایران هم افزایش قیمت مواد غذایی واقعاً باعث مشکلات زیادی برای مردم شده است. این افزایش مواد غذایی و مواد دیگر در ایران، با افزایش قیمت جهانی در جهان چه ارتباطی دارد؟

متاسفانه کشور ما برای اینکه به شدت از تورم آسیب ببیند منتظر این بحران نشد و سیاست‌های اقتصادی آقای احمدی‌نژاد که از ابتدا تورم‌زا بود، قبل از اینکه افزایش قیمت محصولات غذایی در جهان صورت بگیرد؛ کشور را با بحران عجیب مالی مواجه کرده بود.

دلیل آن هم عمدتاً این بود که علی‌رغم تذکر بسیاری از اقتصاد‌دان‌ها، علی‌رغم تذکر بسیاری از اشخاص مستقل، علیرغم تذکر اصلاح‌طلب‌ها و حتی این اواخر محافظه‌کارانِ تا پیش از این همراه آقای احمدی‌نژاد؛ آقای احمدی‌نژاد کماکان برداشت‌های بدون توجیه اقتصادی از صندوق ذخیره ارزی می‌کرد و نقدینگی را افزایش می‌داد.

بدون توجیه اقتصادی بانک‌ها را به دادن وام با بهره بسیار پایین‌تر از قیمت عرضه و تقاضا مجبور می‌کردند و این‌ها تورم را در ایران به شدت افزایش داده است، قبل از اینکه این افزایش قیمت مواد غذایی در سطح دنیا صورت بگیرد.

اما چون ایران در عین حال وارد‌کننده مواد غذایی هست، این افزایش قیمت‌ها بر اقتصادی که عملاً دچار تورم است، مزید بر علت خواهد شد و متاسفانه افق بسیار بسیار تیره و تاری برای اقتصاد ایران می‌شود متصور شد. به‌ویژه اگر آقای احمدی‌نژاد به سیاست‌های تورم‌زای خودشان و افزایش نقدینگی ادامه بدهند.

به خصوص اینکه یک مقام وزارت کشاورزی امروز اعلام کرده که کشور الان مدت‌ها‌ست، دچار قحطی آب است و به همین جهت محصولات کشاورزی و به خصوص گندم تولیدشان بسیار پایین می‌آید.

همین‌طور است. می‌دانید که همین گندم در سال پرآبی هم با یارانه‌های بسیار زیادی از طرف دولت همراه بود. اما این یارانه‌ها، آقای احمدی‌نژاد را وادار کرده بود که هرچه بیشتر از صندوق ذخیره ارزی برداشت بکند و این‌ها را به اقتصاد کشور تزریق بکند که این هم باعث نقدینگی و تورم زیادتر شده بود.

‌یعنی اقتصاد ایران در بسیاری از زمینه‌ها، در حقیقت وارد یک دور باطلی شده است. به این شرح که برای اینکه مردم قادر باشند بسیاری از مایحتاج خودشان را بخرند، چون تورم زیاد است و چون گرانی است، دولت باید یارانه بدهد.

اما برای اینکه دولت یارانه بدهد، احتیاج دارد از صندوق ذخیره ارزی برداشت بکند و به هرحال به طریقی که خود می‌داند، نقدینگی را افزایش بدهد. اما چون نقدینگی را افزایش می‌دهد دوباره این محصولات گران‌تر می‌شود. دوباره باید یارانه داد به مردم که بتوانند این‌ها را بخرند، این دوباره باعث نقدینگی و تورم بیشتر می‌شود و این سیر باطل به این شکل ادامه دارد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)