خانه > ورزش زمانه > فوتبال > «کریمی جزو نادر بازیکنان نقاد فوتبال ماست» | |||
«کریمی جزو نادر بازیکنان نقاد فوتبال ماست»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comحمایت گسترده از علی کریمی، بازیکن برجستهی فوتبال ایران، یک روز پس از اخراج او از باشگاه «استیلآذین» و مشکل کلاه گشاده دختران نوجوان فوتبالیست ایران در المپیک نوجوانان سنگاپور، دو خبر مهم و البته حاشیهای در ورزش پرحاشیهی ایران، در هفتهی گذشته بودند.
فوتبال زنان ایران و بهطور کلی ورزش زنان ایران همچنان درگیر پوشش اسلامی است. تازهترین این مشکلات، برای فوتبالیستهای کم سنوسال و نوجوان ایران در المپیک نوجوانان سنگاپور پیش آمده است.
در بازی گشایشی بین نوجوانان دختر ایران و ترکیه، سپ بلاتر، رییس فدراسیون جهانی فوتبال، به همراه سههزار تماشاگر در استادیوم حاضر بودند. دختران ایران برتری دو بر یک خود را در پایان بازی، با شکست چهار بر دو برابر ترکیه، عوض کردند. آنچه صدای بالاترین مقام فوتبال جهان، آقای سپبلاتر سوییسی را درآورد، پوشش اسلامی دختران ایران بود.
آن هم کلاه گشادی بود که دختران جوان فوتبالیست ایرانی بر سر داشتند. در طرحی که فدراسیون فوتبال ایران به فیفا داده بود، این کلاه وجود نداشت. همین مسئله ممکن است باعث کنار رفتن تیم نوجوانان دختر ایران، از المپیک نوجوانان سنگاپور شود. علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال ایران گفته است که نظر فیفا را تا بازی بعدی تأمین میکند.
دیگر این که علی کریمی به دلیل تظاهر به روزهخواری از باشگاه استیلآذین اخراج شد. این خبری بود که دیگر خبرهای ورزشی ایران را در یکی دو روز گذشته تحت تاثیر خود قرار داد. بیست و چهارساعت پس از انتقاد شدید علی کریمی، ستارهی فوتبال ایران از مدیریت دولتی باشگاه استیلآذین و مدیرعامل آن، سردار آجرلو، سایت رسمی باشگاه خبر اخراج علی کریمی را به بهانهی تظاهر به روزهخواری اعلام کرد. یک روز پس از اعلام خبر اخراج علی کریمی، کاپیتان تیم استیلآذین، پشتیبانی گسترده از وی به راه افتاده است. مهدی مهدویکیا، ملیپوش پیشین ایران و همتیمی علی کریمی در باشگاه استیلآذین، امروز به خبرگزاری ایسنا گفته است: «چرا باید علی کریمی را متهم به روزهخواری در ملاءعام کرد؟ مگر در تمرینهای ما چند نفر تماشاگر حضور دارند؟ اصلاً شاید او مسافر بوده یا دارو مصرف میکرده است.» سایت نیمهدولتی تابناک نیز نوشت: «آنچه در این میان، مایهی تأسف و انزجار است، بازی کردن با آبروی یک انسان، آن هم بازیکنی است که تا همین چند روز پیش عضو تیم ملی ایران بود.» علی کریمی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، با رد روزهخواری، علت اخراجش را مصاحبهای در مورد مدیریت باشگاه دانسته است. گفتنی است به نوشتهی سایت بالاترین، صفحهی حمایت از علی کریمی در کمتر از ده ساعت توانسته است بیش از هشتهزار عضو جذب کند. نکتهی دیگر اینکه علی کریمی یکی از شش بازیکن تیم ملی ایران بود که در دیدار برابر کرهی جنوبی در مقدماتی جام جهانی، با دستبند سبز در زمین بازی حاضر شد. خبرگزاری نیمهدولتی فارس، با انتشار خبر روزهخواری علی کریمی و توهین او به مسئولین منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال، همچنین نوشته است: «او پیش از این نیز در جریان مسابقههای مقدماتی جام جهانی، با بستن دستبند سبز به دست خود، حاشیهساز شده بود.»
در گفتوگویی با مرتضی شمس، روزنامهنگار و کارشناس فوتبال ایران، وی نیز عقیده دارد مشکلاتی که برای علی کریمی بهوجود آمده، به دلیل انتقادهای او از شرایط روز فوتبال ایران بوده است: علی کریمی جزو نادر بازیکنان نقاد فوتبال ما است. البته من هیچ تایید یا تکذیبی روی حرفهای ایشان ندارم و آنچه میگویم، دیدگاه شخصی من است. علی کریمی یک استثنا در فوتبال ما بود؛ یعنی بعد از این که آقای علی دایی موفق شد عنوان آقای گل جهان را بهدست بیاورد، انصافاً ما بازیکنی به توانمندی علی کریمی نداشتیم؛ بازیکنی که به شهادت بسیاری کارشناسان، لقب «جادوگر» را در فوتبال آسیا گرفت. حضور او در باشگاه مطرح بایرمونیخ آلمان نیز همراه با افتخاراتی بود که میتوانست فوتبال ما را سربلندتر از پیش نشان بدهد. علی کریمی اما نمونهای از خروار مشکلات فوتبال ما است. ما باید بپذیریم افرادی را که در فوتبال کشورمان بهکار میگیریم، آدمهای توانمندی نیستند. معمولاً مربیان، مدیران و حتی در مقاطعی سرپرستان تیمهایمان از افرادی انتخاب میشوند که بیش از آنچه توانایی فنی و مدیریتی داشته باشند، فقط به دلیل ارتباطاتی که با مدیریت باشگاهها دارند که عمدتاً دولتی هم هستند، در این سمتها قرار میگیرند. به این دلیل، این افراد حداقل به لحاظ فنی، کوچکتر از بازیکنان ما بودهاند.
همانطور که یک روز امیر قلعهنوعی را به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران انتخاب کرده بودیم. آن هم در شرایطی که بازیکنان بزرگی در فوتبال ما بودند و نسبت به سابقهی بازی و تعداد بازیهای ملی و بینالمللیشان، بسیار سرآمدتر از امیر قلعهنوعی به عنوان سرمربی تیم بودند. مشخص بود که این بازیکنان حرفشنوی خاصی از امیر قلعهنوعی ندارند و ایشان هم نمیتواند مدیریتی بر آنها داشته باشد. چون توازن قوا برقرار نبود. یعنی نیمکت مربی ما نیمکت سبکی بود و بازیکنان سنگینی میکردند. این روند متأسفانه همیشه در فوتبال ما وجود داشته و اینک هم وجود دارد. علی کریمی تنها بازیکنی است که بعد از اردوی اتریش، به محل اردوی تیم ملی ایران معترض میشود و حتی شنیدم که ایشان به صراحت گفته که حاضر است مابهالتفاوت پول یک هتل خوب را بپردازد که تیم را به یک هتل خوب ببرند. شاید او به عنوان کاپیتان تیم ملی ایران حق چنین اعتراضی را داشته باشد، اما وقتی به این صراحت صحبت میکند، بیشتر به بزرگی این بازیکن نسبت به سرمربی تیم ملی برمیگردد. علی کریمی، بازیکنی با آن شرایط فنی، وقتی در تیم ملیای قرار میگیرد که مربیاش را کوچکتر از خودش میبیند، آنقدر جسارت، شجاعت و شهامت دارد که برخلاف تمام بازیکنان ما که مجبور شده بودند یک مصاحبهی سفارشی انجام بدهند و از اردوی اتریش تعریف و تمجید کنند، به صراحت بگوید: اردوی خوبی نداشتیم، هتلمان کولر نداشت، کنار زمین دامداری و یا کارخانهی چوببری بود و ... اما چون حمایت از افراد کوچک، سرلوحهی ورزش کشور ما شده است، میبینیم فدراسیون فوتبال ایران در عملی انتقامجویانه و بسیار عجولانه، علی کریمی را از تیم ملی حذف میکند. آقای قطبی هم وقتی با واکنش مردم روبهرو میشود و میبیند مردم ستارهی فوتبالشان را دوست دارند و از او حمایت میکنند، در نمایشی تلویزیونی اعلام میکند که: «علی چون خسته بود، گفتیم در بازی ارمنستان همراه تیم نباشد.» این صحبت آقای قطبی، به نظر من، نوعی عقبنشینی تاکتیکی در مقابل واکنش مردم بود که صدای اعتراضشان روی سکوی ورزشگاهها بهخوبی شنیده میشد. شرایطی را که در تیم ملی فوتبال و مدیریت فدراسیون برشمردید باعث انتقادهای علی کریمی شده است، در باشگاه استیل آذین هم بهنوعی برقرار بوده است، اما چرا او را به جرم روزهخواری اخراج کردند؟ این دقیقاً ادامهی همان ماجرا است. اینجا هم همان شرایطی برقرار است که پیش از این به آن اشاره کردم و ناهماهنگی و ناهمگونی در فوتبال استیلآذین نیز حاکم است. یعنی مدیرعامل این باشگاه فردی نظامی است و تنها سابقهی حضور ایشان در ورزش، به یک مدت کوتاه مدیریتی در باشگاه پارس و سرانجام معاونت ورزشی شهرداری تهران منتهی میشود. ایشان اینک مدیرعامل باشگاهی شدهاند که مملو از ستارههای نامدار اخیر، یا دستکم دههی اخیر فوتبال کشورمان بوده است.
علی کریمی که در گفتوگویی با باشگاه خبرنگاران تلویزیون ایران صحبت میکرد، به صراحت اعلام کرد: «ایشان از مدیریت فوتبال فقط اهدای چک، ساندویچ و ساندیس را برای چند نوجوان عاشق فوتبال تدارک میبینند و فکر میکنند کل مدیریت فوتبال همین است. اما من دلم برای سرمایهی مدیر مالک باشگاه میسوزد و با روندی که ایشان دارند مدیریت میکنند، قدر مسلم باشگاه استیلآذین ره به جایی نخواهد برد.» پرواضح بود که ما منتظر واکنش منفی باشگاه استیلآذین بودیم که یکی از دوستان نزدیک مدیرعامل فعلی این باشگاه و مالک آن آقای حسین هدایتی است. این واکنش هم اتفاقاً رخ داد. عجیب برای من این بود که آنها با پنهان شدن پشت سپر دفاع از مذهب، واکنش نشان دادند. هیچ اشکالی نداشت اگر باشگاه استیلآذین رفتاری حرفهای میکرد و میگفت به دلیل این بازیکن به دلیل توهین یا اهانت به مدیرعامل باشگاه، حذف میشود. چنین برخوردی خیلی محکمهپسند و مردمپسندتر بود، اما وقتی پشت سپر مذهب پنهان میشوند و بازیکنان را به این شکل مورد عتاب و خطاب قرار میدهند، پذیرش آن مقداری سخت میشود. من البته صلاحیت دخالت در مسائل مذهبی را ندارم، اما به عنوان یک مسلمان و مسلمانزاده میدانم بازیکنان وقتی به سفر میروند، برای اینکه بتوانند روزه بگیرند، حداقل باید ده روز در سفر باشند و در غیر اینصورت روزهشان باطل است. این بازیکنان نیز که باید دستکم یکهفته در میان به سفر بروند، اگر دو هفته از سی روز ماه رمضان را هم در سفر باشند، دوتا سه روز یا دوتا چهار روز و در نهایت حدود هفتهشت روز، روزهشان باطل است. در تمام تمرینات فوتبال و نه تنها فوتبال، حتی اردوهایی که در حال حاضر بهخاطر بازیهای آسیایی گوانجو برقرار است، امکان روزهگرفتن برای بازیکنان جوان وجود ندارد. خود من امروز شاهد انجام تمرینات جودوکاران جوان کشورمان در مجتمع ورزشی انقلاب بودم و دیدم که آنها بهراحتی دارند نوشیدنیشان را میل میکنند و غذایشان را سر وقت میخورند. چون این بچهها به خاطر تمرینات سنگین و فشردهای که دارند، امکان روزه گرفتن برایشان وجود ندارد. همانطور که گفتم، صلاحیت مذهبی ندارم و نمیدانم تبعات این کار چیست، ولی میدانم به لحاظ رفتار حرفهای، این بازیکنان نمیتوانستهاند روزهی خود را حفظ کنند. علی کریمی هم مستثنی نیست. او هم بازیکنی مانند بقیه است. من ایمان دارم که خیلیهای دیگر هم سر آن تمرین آب خوردهاند یا احتمالاً از میوه یا خوراکی دیگری استفاده کردهاند، اما این مسئله متاسفانه بهانهای برای باشگاه استیلآذین شد که به دنبال راهکاری برای حذف علی کریمی از این باشگاه میگشت. موازنهی قدرت در این باشگاه بههم خورده بود و بازیکن، بالاتر از سطح مدیریتی قرار داشت. به همین دلیل پشت سپر مذهبی پنهان شدند و یکبار دیگر دست به شاهکاری زدند که برای مردم قابل پذیرش نبود. من واکنش مردم و دوستانم را میدیدم: هیچکس نمیپذیرفت که علی کریمی بهخاطر نوشیدن جرعهای آب سر تمرین، مستحق اخراج از باشگاه باشد. ای کاش استیلآذینیها آنقدر شهامت داشتند که میگفتند بر اساس قوانین حرفهای، چون آقای کریمی، علیه مدیرعامل باشگاه یا ساختار اداری باشگاه صحبت کردهاند، حقشان اخراج است و اخراج میشود. متأسفانه این برخورد مقداری دردناک بود و فکر میکنم کار زیبایی نکردهاند. شما علی کریمی را چقدر از نزدیک میشناسید؟ ما میدانیم که علی کریمی بچهی معتقدی است. من خودم از نزدیک میبینم که او حتی به خیلی از خانههای سالمندان سرکشی میکند و برخی هزینههایشان را میدهد. یا به خیلی از ورزشکارانی که مریض بودهاند، کمک میکند. از جمله چندی پیش، زمانی که آقای بابک معصومی با سرطان دست و پنجه نرم میکرد، هزینههای بیمارستان وی را تقبل کرد. این است که وقتی به جوانی با این شایستگی، انگ غیرمذهبی بودن میزنند، میگویم کار قشنگی نکردهاند. فکر میکنید این پایان کار علی کریمی در فوتبال ایران باشد؟ مسلماً خیر. این که ما علی کریمی و امثال علی کریمی را یک شهاب زودگذر فرض کنیم، کاری بسیار غیرمنطقی و ببخشید که از این واژه استفاده میکنم، غیرعقلانیای انجام دادهایم. اینها ستارههای ماندگاری هستند که سالهاست دارند در آسمان فوتبال کشور ما میدرخشند. مگر میشود علی کریمی از دل کسی بیرون برود؟ مگر میشود مردم هنرمندیهای این جوان با توپ را فراموش کنند؟
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
با سلام . بنده هم به عنوان یک استقلالی شدیداً از علی کریمی حمایت خواهم کرد
-- محمد رضا ، Aug 19, 2010