خانه > ورزش زمانه > گزارش > آمستردام، دیروز سراسر نارنجی شد | |||
آمستردام، دیروز سراسر نارنجی شدفروغ.ن.تمیمیوسلی اسنایدر با آن چشمهای درشت و معصومش بغض کرده و روی چمن بازی ولو شده، با هق هقی خاموش. نمیدانم چگونه به این سرعت خودم را به او رساندهام ولی فقط این را میفهمم که باید او را دلداری دهم.حالا او سرش را روی شانهی من گذاشته و آرام اشک میریزد، و من با کلماتی که برای خودم هم نامفهوم است، با او حرف میزنم. اما ناگهان صدای کر کننده ارکستر صد هزارنفری وووزلاها درگوشم میپیچد و مرا به سردرد وحشتناکی دچار میکند. بعد انگار گردبادی مرا از جای میکند و به آسمان میبرد.
وقتی از خواب میپرم، نه اثری از وسلی اسنایدر هست و نه صدایی به گوش میرسد. یادم میافتد که شب گذشته نارنجیپوشان هلند پس از دوساعت نبرد طاقت فرسا در آخرین مسابقه جام جهانی از اسپانیا شکست خورند. پیش بینی اختاپوس درست از آب درآمد! برباد رفتن رویای پیروزی برای بیش از دوازده میلیون هلندی پای تلویزیون و جمعیت انبوهی که در میدان موزه در آمستردام مسابقه را تماشا میکردند، باورکردنی نبود. میدانی که در یک شنبه گذشته به گلزاری میمانست. چه زیبا بود باران گلهای نارنجی که هلیکوپتری قبل از شروع مسابقه بر سر مردم مشتاق در میدان میریخت. جشن و پایکوبی ساعتها قبل از شروع بازی در آمستردام آغاز شده بود. فوتبالدوستان آمستردام تردیدی در پیروزی تیم هلند بر اسپانیا نداشتند. این سومین باری بود که تیم هلند پس از مسابقات جهانی در سال ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ به فینال جام جهانی راه مییافت. برای هلندیها باور کردنی نبود که پس از چهارهفته شور، هیجان و پیروزیهای پیدرپی تیم هلند، جام را اسپانیا به خانه ببرد. پس از پایان مسابقه هزاران نفر با سرهای پایین افتاده و چشمان اشک آلود در سکوت به طرف ایستگاه مرکزی قطار در آمستردام به راه افتادند و یا سوار بر دوچرخههاشان میدان را ترک کردند. جمعیت شوکه و زخمی میرفت تا آهسته آهسته شکست را بپذیرد. افسوس که رویای دشت نارنجی پرپر شد و ریخت.
برت فان مارویک سرمربی تیم هلند پس از این شکست دردناک گفت: «بهترین تیم، بازی را برد.» اعترافی جوانمردانه و تلخ، هرچند که تیم هلند واقعا این بار شایستگیاش را داشت که جام طلایی را به خانه ببرد. نارنجیپوشها در مسابقات امسال همه بازیهای ماقبل فینال نهایی را بردند. وسلی اسنایدر با زدن پنج گل در ردیف بهترینها قرار گرفت. اما در بازی یک شنبه گذشته دفاع مستحکم و آهنین اسپانیا راه را بر ستارههایی مانند وسلی اسنایدر و آرین روبن بست. جنگ تن به تن تا دقایق آخر بدون گل ادامه یافت. از همه بدتر بازیکنان هردو تیم بارها کارت زرد گرفتند. هلندیها در مجموع ۹ بار کارت زرد و یک کارت قرمز گرفتند. رسانههای اروپایی در روز دوشنبه حسابی به نارنجی پوشان هلند به خاطر بازی بد، خشن و خطاهای متعدد در رویارویی با تیم اسپانیا پریدند. اگر چه هلندیها همیشه به خاطر داشتن سبک منحصربه فرد و زیبایشان در فوتبال تحسین میشدند و در همین جام جهانی هم بازیهای فوقالعادهای ارائه دادند. اما اشتیاق بردن جام طلایی، مسابقه نهایی را در واقع به نبردی بیرحمانه تبدیل کرد. نبردی که سرانجام در آخرین دقایق مسابقه با یک گل به نفع اسپانیا پایان گرفت. با این همه تیم فوتبال هلند امسال پس از سی و دوسال دوباره توانست خود را در سطح بهترینهای دنیا مطرح کند. مردم هلند در آخرین بازی هم شاهد تلاش بیامان فوتبالیستهای محبوبشان در نود دقیقه اول و وقت اضافه بودند. مسئلهای که پس از شکست هلند از اسپانیا هم خشم و هم همدردی و احترام آنان را تواما برانگیخت.
برطبق سنت قرار بود در صورت پیروزی نهایی تیم هلند، جشن تجلیل مفصلی در آمستردام ترتیب داده شود. همیشه دربخشی از این مراسم میبایست بازیکنان با کشتی از کانالهای زیبای این شهر عبور کنند. سنتی که از دیرباز برای تجلیل از افراد مهم برجا مانده است. اما پس از آن که تیم فوتبال هلند نه جام طلا بلکه مدال نقره را در مسابقه روز یک شنبه صاحب شد، قرار بود که مراسم تجلیل پس از ملاقات با ملکه و نخست وزیر در لاهه، در آمستردام و تنها در میدان موزه برگزارشود. از آنجا که هلندیها قهرمان جهان نشدند، مراسم استقبال باشکوه در کانالهای اصلی مرکز شهر کمی اغراقآمیز به نظر میرسید. اما سرانجام شهردار تازه منصوب شده آمستردام آقای ابرهارد فان درلان، تصمیم گرفت که مراسم رسمی با عبور کشتی حامل بازیکنان تیم ملی از روی آب آغاز شود. صبح سهشنبه اعضای تیم ملی و مربیان، با نخست وزیر بالکننده دیدار کردند. سرمربی برت فان مارویک و جیووانی فان برونک هورست بازیکنی که آخرین مسابقهاش را در برابر اسپانیا بازی کرد، در این ملاقات عالیترین نشان سلطنتی هلند را دریافت کردند. دیدار با ملکه بئاتریس بخش دیگری از این برنامه بود. یکی از ویژگیهای مثبت هلندیها، توانایی آنان در تبدیل انرژی منفی به مثبت است. بیشتر سعی دارند به نیمه پر لیوان نگاه کنند تا به نیمه خالی لیوان. اینبار هم جادوی همبستگی و اتحاد ملی به کار آمد. با قدردانی رسمی از مارویک و فان برونک هورست و با تشکر رئیس دولت از حواریونی مانند وسلی اسنایدر، آرین روبن، فان پرسی و دیگران، یاس و افسردگی از چهرهها محو و درد باختن به اسپانیا تخفیف پیدا کرد. اما مراسم تجلیل در آمستردام هم بینظیر بود. در صبح سهشنبه مردم از چهارگوشه هلند به طرف آمستردام سرازیر شده و از ساعت یک بعد از ظهر کمکم در کنار مسیر عبور کشتی قهرمانانشان جای گرفتند. ساحل وسیع شمال شهر را دهها کشتی بزرگ وکوچک پر کرده ، هلی کوپترها، کشتیها، و صدها پلیس در رفت و آمد بودند. پیشبینی میشد که یک میلیون نفر در این مراسم شرکت خواهند کرد. دو صف فشرده از نارنجیپوشان در اطراف کانال مشهور «آقایان» و کانالهای دیگر جای گرفته بودند. در ساعت دو بعد از ظهر صدای موزیک، هلهله، شیپور، وووزیلاها و آواز مردم کمکم اوج میگرفت. شادی و غرور در هوا موج میزد. انگار نه انگار که تیم هلند جام جهانی را نبرده است. اصلا این موضوع دیگر هیچ اهمیتی نداشت. مردم حالا واقعا میخواستند برای تجلیل از قهرمانان خود سنگ تمام بگذارند. با ظاهر شدن کشتی حامل تیم ملی که با زیبایی تمام با گلهای نارنجی تزیین شده بود. فریادهای شادی و هورا هورا به آسمان میرود. خیلیها در آب میپرند. نیم میلیون نفر نارنجیپوش در این استقبال بینظیر حضور دارند. جادوی فوتبال باز هم کارگر میافتد. خیلیها هم اشک در چشم و هم خنده بر لب دارند. بازیکنان تیم ملی به هرطرف میچرخند. رقص و پایکوبی هم بر عرشه کشتی و هم در کنار کانالها یک لحظه متوفق نمیشود. بازار عکس و فیلم داغ است. هزاران لیوان آبجو خالی میشوند. همه مراسم مستقیم از تلویزیون پخش میشود. رسانههای خارجی هم سخت در تکاپوی تهیه گزارشاند. کاروان شادی در ساعت پنج بعد از ظهر به میدان موزه میرسد. رود خروشانی از مردم از هر طرف به طرف میدان درحرکت است. دویست هزار نفر در میدان موزه ایستادهاند. مراسم با ظاهر شدن اعضای تیم بر جایگاه، تشکر و تعظیم سرمربی در برابر مردم و سخنرانیهای کوتاه فوتبالیستها ادامه پیدا میکند. رقص و پایکوبی به اوج میرسد. فان پرسی چهره محبوب تیم ملی رو به جمعیت میگوید: «جام را اسپانیا برد، اما بهترین تجلیل ممکن از آن ما شد.» در پایان مراسم شهردار آمستردام با اعلام این که حتی یک مورد تخلف، بیقانونی و یا حادثه ناگوار در تمام مراسم گزارش نشده است، از مردم تشکر میکند. جمعیت نارنجیپوش شاد و سرحال آرام آرام میدان موزه را ترک میکند و ملیپوشان سرانجام با خاطرهای بس فراموش نشدنی رهسپار تعطیلات میشوند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
راستش نمیدانم چرا تا بهآخر اين سياهه را خواندم!
-- بيژن ، Jul 16, 2010و دريغم آمد ننويسم ...
آنچه دنيا در بازی نهايی جام جهانی فوتبال ديد، رو در رويی گروهی هنرمند بود با "سر گردنهگير"هايی که جامههايي زيبا بر تن داشتند.
میخواستم چون هر جهار سال ازين بازیها هم بنويسم.
نيافتم انگيزهای. که اگر مینوشتم، حتمن همهی نوشته متاثر از ناداوریها و خشونت بیبهانه نارنجیپوشان میبود و ننوشتم.
و من بهپيشواز چنین گروهی نمیرفتم که آنچه اينان در بازی نهايی کردند نه نمايش بازی بود و نه نشانی از هنر فوتبال داشت ...
و ازين پيشواز هم چنين "مظلومانه" نمینوشتم ...