Nov 2007


وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «لیلای لیلی»

توی همون سن كم «خرمگس» را كه خواندم فهمیدم كه اینو از روی مرد من، یعنی تو، با الهام از شجاعت تو نوشته بودن. از روی آنچه تو هستی. «ژان كریستف» رو می‌خواندم و هی بیشتر به سادگی و آزادگیت ایمان می‌آوردم و توی «شیطان و خدا» از تنهاییت گریه‌ام می‌گرفت. در «سیذارتا» از هوش زیادت نگران بودم و توی «مسیح باز مصلوب» از سنگینی باری كه داشتی پشتم شكسته می‌شد و تو «صد سال تنهایی» از نفرین سرنوشت محتومی كه ازش رهایی نداشتی از هراس به خودم می‌پیچیدم.



زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران
زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران (6)

کتاب «عقاید‌النساء»، به صورت رسالات فقهی است که مراجع تقلید، جهت راهنمایی مقلدین می‌نویسند. در این مقوله «کلثوم‌ننه» جای مجتهد را گرفته و همراه سه گیس‌سفید کارکشته، در باره‌ی آیین شوهرداری، حمام رفتن، آرایش‌کردن، مقابله با مادرشوهر، هوو، و غیره نصایحی به زنان می‌دهند.



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (3)

در ادامۀ روایت از «نیستان جدا افتادن» و غربت و غریبی فیل که روزگاری نه از پی حشمت و جاه، که از اتفاق روزگار گذرش به «شهر قصه» افتاد و از بدِ حادثه دندانش شکست، بعد از اضمحلال شخصیت و باروها و اعتقادات او، به مهمانی شوم «مرگ هویت» و از دست‌رفتگی فیل می‌رویم. «فیل» حالا نه تنها «یک چیز هشهلفت» شده است، بلکه حتی دیگر نامش هم «فیل» نیست. «منوچهر» است!



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «میکدۀ کوهستانی»

هر از گاهی نام آلات تناسلی را همینطور ببرید. لازم نیست که جایی و دلیلی داشته باشد یا نه. همۀ ملت در اینترنت اول دنبال همین چیزها می‌گردند



زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران
زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران (5)

یکی از ده‌ها نمونه، داستانی است که در دفتر چهارم مثنوی آمده‌است. داستان زنی‌ که شوهر خود را به باغی می‌برد که قبلاً معشوق خود را در آنجا مخفی کرده‌است. زن بالای درخت گلابی می‌رود و از آن‌جا شوهر خود را مورد خطاب قرار می‌دهد که . . .



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (2)

پرده دوم «شهر قصه» با یک قطعۀ مونولوگ یا تک‌گویی شروع می‌شود. آنجا که «خر» شهر قصه پیش میمونِ عریضه‌نویس، دارد نامه‌ای را دیکته می‌کند. «آره! داشتیم چی می‌گفتیم؟ بنویس!» تکیه کلامی که او در این واگویه به کار می‌برد یعنی «حالیته؟» را بعدها در بسیاری از متن‌ها و قطعه‌های نمایشی و به‌خصوص در ترانه‌های ایرانی به کار گرفتند که هنوز هم کاربرد دارد و شنیده‌ایم و می‌شنویم.



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «سایه»

فکر می‌کنم دیشب دختر چهارساله درون من بود که بغضش ترکید. هنوز هم به خاطر ندیده گرفته شدن بغض می‌کنم. هنوز هم دلم نمی‌خواهد که کسی سفارش‌ من را بکند. هنوز هم راحت بغضم می‌ترکد، خیلی راحت. . .



زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران
زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران (4)

زنان مقدس یا قدیسه و صوفی در ادبیات و تاریخ کشورمان در جایگاهی بالاتر از زنان معمولی قرار داشته‌اند. با وجود کمبودها و مشکلاتی که بر سر راه تحصیل و آموزش زنان وجود داشته، افرادی پیدا می‌شدند که از لحاظ دانش، فضیلت و تقوا شهره بودند



مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
یادمان «بیژن مفید» و یادی از «شهر قصه» (1)

«بیژن مفید» روز 21 آبان‌ ماه سال 1363، دو سال بعد از ورودش به آمریکا، در لوس ‌آنجلس در گذشت. با مرگ او ایران یکی از بهترین هنرمندان دوران اخیر را از دست داد. نمایشنامۀ «شهر قصه» در بخش‌های چهارگانۀ خود، به نوعی روایت‌گر مسخ شدن و بی‌هویتی آدمی‌ست در غربت که در این حکایت «فیل» نماد آن است.



وبلاگ‌خوانی در «جُنگ صدا»
معرفی وبلاگ «روزهایی به طعم آلوچه»

یه‌روز که مامانش اومده بود خونۀ ما و گرم صحبت با مامان من بود، دستشو گرفتم و بردمش توی حیاط زیر درخت توت. خیلی با ناز قدم بر می‌داشت و منم سعی می‌کردم خیلی مردونه باشم.



زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران
زن در ادبیات طنز‌آمیز ایران (3)

در «ارداویراف‌نامه» که موضوع سفر روحانی زردشتی به دنیای دیگر، یا دنیای پس از مرگ است، آمده که او در دوزخ به زنی می‌رسد که نافرمانی و بدزبانی کرده و در مورد آن‌چه دیده چنین می‌نویسد: «دیدم روان زنی که زبان به گردن همی‌کشید و در هوا آویخته بود. پرسیدم این روان از که است؟ سروش پاک و ایزد آذر گفتند که این روانِ آن بدکار زن است که به گیتی، شوی و سرور خود را پست انگاشت، نفرین کرد و دشنام داد و پاسخ‌گویی کرد.»