خانه > شهرنوش پارسیپور > Jul 2008 | |
Jul 2008به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ٩۳ آواز سیندرلا، صدایی که در یاد میماندمن یک متر و میزان برای خودم دارم؛ هرگاه داستانی را بخوانم و در خاطرم باقی بماند چه آن را پسندیده باشم یا نه، تصمیم میگیرم که فکر کنم داستان خوبی است. به دلیلی از دلایل که برای من روشن نیست خاطرهی داستان در ذهنم باقی مانده. بسیاری از آثار ادبی هستند که ما میخوانیم آنها را فوراً فراموش میکنیم. «آواز سیندرلا» نوشتهی «ویدا مشایخی» جزو کارهایی است که در خاطر باقی میماند. ریشهی تاریخی غیرتایران از نظر جغرافیایی، جایی است که همیشه مورد حمله بوده است. به دلیل این حملات و یورشهای تاریخی، یکی از وظایفی که مردان بر دوش گرفتند و واقعاً صمیمانه بر دوش گرفتند، دفاع از حریم شخصیت زن بوده است. یعنی زنان را زیر حمایت گرفتند. چون معمولاً یکی از هدفهای اصلی کسانی که حمله میکنند، تجاوز به زنان و مسائلی از این قبیل است. گزارش يک زندگى - بخش ۷۱ معاشرت با معتادان دردناک استمن در زندگى چندين بار با افراد معتاد روبهرو بودهام و به اين نتيجه رسيدهام که معاشرت با اين افراد بسيار دردناک است. الف. م، هنرپيشهی معروف، يکى از اين افراد معتاد بود. پس از مدتى که از آغاز فيلمبردارى فیلم «آرامش در حضور دیگران» گذشت، او به يکى از پاهاى ثابت خانهی ما تبديل شد. اما در يکى از شبها که آمد حال بسيار بدى داشت. او بعدها جان خود را در راه هرویین از دست داد. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ٩٢ تابوی یک عشق ممنوعدر رمان «در محاق» از سهیلا بسکی، داستان عشق زنی به مردی زندار را میخوانیم و این شجاعتی است که نویسنده در مطرح کردن این مسأله از خود نشان داده. زنی در خانهاش نشسته و دارد دفتر تلفنش را نو میکند. ظاهراً هر سال در آغاز عید، شمارهها را به تقویم جدیدش وارد میکند. در حین این کار یک به یک شخصیتهایی که اسمهای آنها و شماره تلفنشان در دفتر ظاهر شده برای او تداعی میشود و او به آنها فکر میکند. درباره کتاب شما هم حرف خواهم زدکتابهای زیادی بهدست من میرسد که تا من بیایم درباره آنها با برنامه به روایت صحبت کنم، مدت زیادی طول میکشد و ممکن است نویسندگان دچار این احساس بشوند که کتاب آنها نرسیده یا من قصد ندارم از این کتاب صحبت کنم. برای اینکه این اشتباه رخ ندهد، من با اجازه شما سر تیترهای این کتابها را معرفی میکنم و توضیح میدهم که در آینده درباره این کتابها صحبت خواهم کرد. گزارش يک زندگى - بخش ۷۰ مادر بودن را باید آموختدر ماه اردیبهشت سال ١٣۴٧ فرزند خود را به دنیا آورده بودم و بیدرنگ، همانند بسیارى از مادرانى که تازه فرزندى به دنیا مىآورند، در دریاى اندوهى ناشناخته فرو رفته بودم. این واقعیتىست که بسیارى از زنان دچار این حالت افسردگى مىشوند. من نیز دچار همین حالت شده بودم. در یکى از دفعات نادرى که به دکتر مراجعه کرده بودم او پرسید من چه مىکنم که بچهام این همه خسته است. او گفت که جنین خود را در گوشه شکم جمع کرده و این نشان مىدهد شما خسته هستید. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ۹١ یک ایرانی چگونه به فضا میرود؟مرتضی محمودی، نویسنده ایرانی مقیم سوئد، در رمان «چند تموکانی در فضا» سعی میکند نشان بدهد که یک ایرانی قرار است به فضا برود، چه طوری میرود؛ و این خیلی طنز جالبی است. شخصیت اصلی داستان، علاقهمند است به سوئد مهاجرت بکند و از دوستانش کمک میخواهد. آنها او را به شوخی سوار یک سفینه میکنند. سفینه احتیاطاً یک کشتی کوچک بادبانی محلی در جنوب است و بعد ناگهان کشتی به فضا پرتاب میشود. گزارش يک زندگى - بخش شصت و نهم مادر طبیعت، نرینگان را بیشتر دوست داردبدون شک دليل مزاحمتهاى خيابانى تهران و در مجموع ايران، محافلى هستند که مردان را وادار به موضعگيرى در برابر زنان مىکنند. اما فايده اين کار چيست؟ آيا مىتوان با ايجاد مزاحمت، زنان را واداشت تا حجاب داشته باشند؟ البته مىشود با اذيت و آزار انسان را به هرکارى وادار کرد، منتهى بحث بر سر اين است که جامعهاى که بنيادش بر ترس باشد، آيا قادر به خلاقيت و آفرينندگى هست؟ باور نمىکنم. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ۹۰ داستانهایی به سبک پاورقیمهوش نوابی ظاهراً از ایرانیهایی است که خیلی خوب در آمریکا جا افتاده و زندگی آمریکایی را دوست دارد. او در مجموعه داستان خود از «سبک پاورقی» بهره میبرد. یعنی به اصطلاح داستان را طوری پیش ببریم که اگر در این شماره تمام نشد، خواننده آن را در شماره بعدی دنبال کند. بهطور معمول این قبیل داستانها موضوعات عجیبی را در بر میگیرد؛ برای اینکه این پاورقینویسی در حالت عادی زندگی کمتر اتفاق میافتد. گزارش يک زندگى - بخش شصت و هشتم بچهدار شدن یا نشدن، مسأله این است«پارتو»، جامعهشناس ایتالیایی طرفدار اشراف بود و علمش را به گونهاى تفسیر مىکرد که به نفع اشرافیت تمام شود. اما دست بر قضا او کاشف قانونى است که با عنوان «سیر دورانى نخبگان» شناخته مىشود. پارتو کشف کرده بود که اشراف هرچه از نردبان طبقات اجتماعى بالاتر رفته و به رفاه بیشترى مىرسند، تمایلشان به بچهدار شدن کمتر مىشود. «رفاه با خود» احساس لذتجویی را به همراه مىآورد که با احساس پدر و مادر خوب و مسؤول بودن، در تناقض است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
افزایش قیمتها |
خشونت نمایشی |
تحصن برای ستوده |
کنسرتویی برای ویلننوازان |
تاملات شکوفه تقی |