Feb 2007


عشق و انقلاب

درست به همان سان که عشق می تواند مرهمی باشد بر بيگانگی از چيزهای روزمرهء زندگی، بيگانگی از خانواده و کار، انقلاب نيز مي تواند تکانی باشد براي بيرون جهيدن از انزوا. اين دختر جوان بايد بنويسد، عاشق شود، با انقلاب به وصال برسد و سرانجام در همان انقلاب، با حريقی روبرو شود که امکان نابودي او و بستگانش را در خود دارد. براي او ، انقلاب ايران يک داستان عاشقانه بود؛ داستاني که مهرش هرگز از دل او بيرون نرفت. کتاب خاطرات او، اداي دِينی است به اين داستان عاشقانه.



دربارهء روشنفکر حوزهء عمومی (۵)
روشنفکر حوزه عمومی و زبان فارسی

علی ميرسپاسی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه نيويورک می‌نويسد: ما در جستجوی گفتمان‌ای هستيم که بر هويت تاکيد نکند، از ستم مردانه به دور باشد، فرد را به رسميت بشناسد، کمتر به دين و عرفان آغشته باشد، نخبه‌گرا و اشرافی (يا برعکس تسليم و عاجز) نباشد. آيا چنين گفتمانی می‌تواند جدا از پراکتيس آن در متن نهادهای دموکراتيک به وجود آيد و رشد کند؟



ترور مقدس

«ترور مقدس» عبارتي است که دکتر حسن عباسي يکي از مديران بالارتبهء مسايل استراتژيکِ جمهوري اسلامي ايران در دفاع از آن سخن رانده است. به عقيدهء او جبههء مقاومت اسلام در برابر جنگ هاي صليبي را يک انقلاب مداوم شکل مي دهد: «انقلاب انفسي، يك انقلاب مداوم است.» انقلاب انفسي تا آخرالزمان ادامه خواهد داشت.



دربارهء روشنفکر حوزهء عمومی (۴)
تاريخيت حوزه عمومي و روشنفکران آن

با در نظر گرفتن نکته‌های داريوش آشوری و محمدرضا نيکفر، شايد بتوانيم درباره وضع خاص ايران يک حکم کلی بدهيم: در مقايسه با اروپا و آمريکا، ما همانطور که «جامعه مدنی» نداشته‌ايم، حوزهء عمومی هم نداشته‌ايم، درنتيجه روشنفکر حوزه عمومی هم نمی‌توانسته‌ايم داشته باشيم، زيرا، در حقيقت و در اصل، ما «روشنفکری مُدرن» نداشته‌ايم (و نداريم).



دربارهء روشنفکر حوزهء عمومی (۳)
روشنفکر حوزهء عمومی در جهان های غيرغربی

داريوش آشوری به بحث نيلگون دربارهء «روشنفکر حوزهء عمومی» می پيوندد و می نويسد روشنفکری های خارج از کانون جغرافيايي و تاريخيِ مدرنيت، عاريتي و وارداتي هستند. روشنفكري ”شرقي“ نيزحاملِ ايده هاي مدرن و پيشاهنگ و پيشتاز است، امّا برامده از دلِ ويرانه هايِ جهان هايِ شرقي، و گرفتاري هاي رواني و مادّيِ همه ی مردمِ ”خرابه نشين“.



دربارهء روشنفکر حوزهء عمومی (۲)
روشنفکر حوزهء عمومي در برابر دين و انقلاب

محمدرضا نيکفر در حاشيهء بحث نيلگون دربارهء روشنفکر حوزهء عمومي مي نويسد: تبار آلماني‌ها جنبش ديني آزادي‌بخش (پروتستانتيسم) است، تبار فرانسوي‌ها انقلاب سياسي آزادي‌بخش (انقلاب کبير). کار بر روي اين دو سنخ از اين نظر جالب است که دو عامل را برجسته مي‌سازد، دين و انقلاب سياسي را. در ايران نيز فضايي که ترسيم مي‌کنيم تا جايگاه روشنفکر را بنمايانيم، دو پايه‌ي صورت‌ساز دارد: يکي دين است و ديگري انقلاب (انقلاب مشروطيت، جنبش ملي مصدقي، و انقلاب اسلامي).



دربارهء روشنفکر حوزهء عمومی (۱)
روشنفکر حوزه عمومی کيست؟

آن بخش از روشنفکران و نويسندگاني که براي سلامت حوزهء عمومي و ادامهء بحث و فحص آزاد عقلاني در آن تلاش مي کنند، به نام «روشنفکر حوزهء عمومي» شناخته مي شوند. در برنامهء اين هفته مي خواهيم بدانيم آيا در ايران هم چنين قشري از روشنفکران وجود دارد يا بايد براي شکل گيري روشنفکر حوزهء عمومي شرايط خاصي مهيا باشد.



نقش «وبلاگ ايرانی» در فرهنگ و سياست

وبلاگ نوعي «روزنامهء شخصي» يا «روزنامهء تک نفره» است که با استفاده از تکنولوژي اينترنت با خوانندهء خود ارتباط دو طرفه و با وبلاگ هاي ديگر ارتباط چندطرفه برقرار مي کند. شبکهء وبلاگ هاي ايراني، يا «وبلاگستان» ، محيطي است در فضاي مجازي اينترنت که در آن نويسندگاني با علايق و گرايش هاي گوناگون آزادانه به بحث و اظهار نظر مي پردازند. وبلاگ نويسي ايراني تا چه حد توانسته است نمونه اي باشد براي «حوزهء عمومي» ارتباط دموکراتيک و همگاني؟