خانه > آهنگ زمانه > موسیقی ایرانی > گلگشتی در گلها - ۱۸ | |||
گلگشتی در گلها - ۱۸محمود خوشنامپیش از این گفتیم که یکی از وجوه تمایز گلهای تازه از گلهای پیرنیایی، رغبت و گرایش برنامهسازان جدید به بهرهگیری از شعر نو در ساخت و پرداخت برنامهها بود. البته بیشتر از قطعات چهارپایهای و موزون و مقفی استفاده میشد. آفریدههای شاعرانی که اگرهم گاهی از قافیه صرفنظر میکنند، وزن به جانشان بسته است و بدون آن احساس بیوزنی میکنند.
یکی از این شاعران که استاد زبانشناس و پژوهشگر تاریخ ایران بهشمار میرود، پرویز ناتل خانلری است. خانلری پیش از آن هنگامی که در دارالفنون درس میخواند، با همدرس خود روحاله خالقی موسیقیشناس برجسته آشنا شد که علاوه بر دارالفنون در مدرسهی موسیقی وزیری نیز تحصیل میکرد. این آشنایی و دوستی به جایی رسید که خانلری بر روی دو آهنگ از خالقی شعر نهاد و آنها را به ترانه تبدیل کرد. این ترانهها بعدها با صدای عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان با عنوان «نغمهی نوروزی و نوبهار» به اجرا درآمد.
سالها گذشت تا یکبار دیگر در سال۱۳۵۳ نام خانلری همراه با ترانه به میان آمد. این بار جواد معروفی از همکاران نزدیک گلهای تازه به سراغ مجموعه شعر «ماه در مرداب» آفریدهی خانلری رفته و بر روی غزلی نوآورانه از او آهنگی نهاد و آن را برای اجرا با ارکستر بزرگ تنظیم کرده و به صدای گرم عهدیه سپرده است. این ترانه در گلهای تازهی شمارهی ۹۳ به اجرا در آمده است: هر چه با خود داشتم از من گریزان میرود [ماه در مرداب، با صدای عهدیه] شاعر نوآور دیگری که نامش در میان شاعران گلهای تازه بهچشم میخورد، مجدالدین میرفخرایی با نام هنری «گلچین گیلانی»ست. شاعری که با قطعهی معروف «باران» سادگی و لطافت را به شعر نو ارمغان کرد و از همین روی به شهرت رسید. او شعر دیگری دارد که علاوه بر سادگی، سرشار از نیروی سرخوشانه است. بهار را بهانه کرده تا می بنوشد و می را بهانه کرده تا از جام جمشید بگوید و سرمستی را مایهی خوشبختی بداند.
فرامرز پایور بر روی این شعر آهنگ سازگار نهاده و شادی و سرخوشی آن را دو چندان ساخته است. پایور که از همکاران نزدیک گلهای تازه بهشمار میرفت، علاوه بر مهارت در سنتورنوازی، قریحهای درخشان در آهنگسازی داشت. در ساختههای او مایههای غمانگیز نیز از رنگ و بوی سرخوشانهای بهرهمند است که مخاطب را از فروغلتیدن در غم و اندوه در امان نگه میدارد. از آن گذشته پایور اهل ایجاز بود. معمولاً قطعات کوتاهی از شاعران را برای آهنگگذاری برمیگزید که با شیوهی موجز او سازگار باشد. آهنگهایی که روی شعرهای از رودکی و رباعیات خیام نهاده است، نمونههای برجستهای از قدرت ایجاز او بهشمار میرود. قطعهی «می نوش» از گلچین گیلانی نیز که نمونهی دیگری از کوتاهسازیهای اوست، به وسیلهی گلچین دیگری با نام کوچک نادر ولی با همان روحیهی سازگار سرخوشانه در برنامهی گلهای تازهی ۱۳۹ خوانده شده است. می نوش که خورشید به میخانه درخشید مستی کن و اندوه جهان را ببر از یاد [می نوش، گلهای تازهی ۱۳۹] |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|