تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

طلاق توافقی، ابتکار زنانه مقابل قانون مردانه

زهرا مینوئی

طلاق توافقی حاصل ابتکار زنانی است که در برخورد با نواقص قانون مردسالار، آن را به وجود آورده‌اند. با مروری بر زندگی لیلا – که بعد از تحمل مشقت‌های فراوان بالاخره موفق می‌شود به صورت توافقی از همسرش جدا شود - در می‌یابیم که طلاق توافقی استراتژی‌ای است که زن‌ها هنگام جدایی از آن استفاده می‌کنند.

Download it Here!

لیلا دختری از یک خانواده مذهبی است که در سن 18 سالگی ازدواج کرده، خانواده همسرش چندان مقید به مذهب و اخلاق نبودند و بی‌ادبی‌ها و شوخی‌های آنها در جمع‌های خانوادگی،‌ از ابتدای زندگی مشترک، لیلا را آزار می‌داد.

لیلا از آن سال‌ها فقط بغض و سرکوفت و توهین شوهرش را به یاد دارد. همان سال‌های اول زندگی، شوهر لیلا بیمار شد. با شدت گرفتن بیماری «ام اس» شوهرش، او مجبور شد با کارگری در خانه‌های دیگران، خرج زندگی خود و بچه‌هایش را در بیاورد.

با سخت‌تر شدن زندگی، آنها به خانه مادر لیلا نقل مکان کردند و در یکی از طبقات آنجا ساکن شدند. علی‌رغم اینکه تنها درآمد آن خانه از کار لیلا به دست می‌آمد، شوهرش هنوز یک‌جانبه اعمال قدرت می‌کرد. کتک خوردن‌ها و فحاشی‌های شوهر لیلا همیشه با پنهان‌کاری او از چشم خانواده‌اش دور می‌ماند.

شوهر لیلا برای بهبود وضع جسمانی‌اش عضو انجمن ام ‌اس شد و آنجا با زنی آشنا شد که او هم بیمار بود و این بهانه‌ای شد که رابطه آنها و مکالمات تلفنی‌شان از حد معمول بگذرد و فاصله بین لیلا و شوهرش بیشتر و بیشتر شود.

لیلا به شدت احساس تنهایی می‌کرد، با وجود اینکه تأمین زندگی دختر و پسرش به عهده او بود، شوهرش با بی‌مسئولیتی تمام به تعهد اخلاقی‌اش به زندگی با او پایبند نبود. لیلا قصد طلاق داشت، اما نه خانواده‌اش پشتیبان او بودندو نه خودش آگاهی کافی از روند قانونی طلاق داشت.


لیلا توسط یکی از آشنایان با مؤسسه راه توانمند زیستن (راهی) آشنا شد و با کمک مشاورین مؤسسه توانست روحیه‌اش را به دست آورد. در تمام مدتی که لیلا سعی می‌کرد از خشونت‌های شوهرش رها شود، خانواده‌اش تماشاچی ماجرا بودند. فرهنگ بیمار مردسالاری، مانع از همدردی آنها با دخترشان می‌شد.

لیلا علی‌رغم مخالفت‌های شوهرش، کلاس آرایشگری را تمام کرد و همین دلگرمی بود که بتواند استقلال مالی داشته باشد و بعد از طلاق محتاج خانواده‌اش نباشد.

با وجود اینکه بیماری شوهر لیلا رو به بهبودی بود، اما رابطه‌اش با آن زن هر روز نزدیک‌تر می‌شد و لیلا برای کم کردن از فشارهای روحی، دور از چشم شوهرش به جلسات مشاوره با روانشناس ادامه می‌داد.

او تصمیم گرفته بود از شوهرش جدا شود. با راهنمایی‌های مشاورش دریافت که طلاق توافقی ساده‌ترین راه برای جدایی است. ولی هربار که شوهرش را راضی به طلاق می‌کرد، با سنگ‌اندازی‌های او در مراحل مختلف مواجه می‌شد. خانواده هم به هیچ عنوان نمی‌پذیرفتند که او جدا شود.

شوهر لیلا تصمیم گرفت با آن زن ازدواج کند و همین بهانه خوبی برای لیلا بود تا برای چندمین بار تقاضای طلاق توافقی را مطرح کند. در واقع تقاضای طلاق توافقی لیلا فقط زمانی از طرف شوهرش پذیرفته شد که قصد ازدواج مجدد داشت.

لیلا بچه‌ها را به شوهرش داد و اکنون در یکی از طبقات منزل مادرش آرایشگری می‌کند و کلاس‌های آموزشی را می‌گذراند. اما خانواده‌اش فقط زمانی که داماد سابق‌شان زن گرفت توانستند دخترشان را به خاطر جدایی ببخشند و او را دوباره در جمع خود بپذیرند.

در ادامه گفت‌وگو با مشاور حقوقی پرونده‌ی لیلا را می‌خوانید.

در قانون طلاق توافقی نداریم

آیا ما در قانون چیزی به نام طلاق توافقی داریم؟

ما در قانون چیزی به نام طلاق توافقی نداریم. در واقع عنوان طلاق توافقی محصول ابتکار زنانی است که در برخورد با نواقص قانون مردسالار، آن را به وجود آورده‌اند. ما در قانون طلاقی داریم به نام خلع؛ در طلاق خلع زن به واسطه کراهتی که از مرد دارد باید مالی کم‌تر، معادل یا بیشتر از مهریه خود را به مرد بدهد تا او را راضی به طلاق کند. قضات دادگاه‌ها طلاق توافقی را به لحاظ قانونی با مواد مربوط به خلع توجیه می‌کند.

در این نوع طلاق زن و مرد با هم توافق می‌کنند از هم جدا شوند. در مورد حقوق مالی زن مانند مهریه، جهیزیه و... و حتی حضانت فرزندان هم،‌ طرفین توافق می‌کنند. این توافق در حکم دادگاه ثبت می‌شود و ضمانت اجرای قانونی پیدا می‌کند. ولی متأسفانه از آنجایی که زن‌ها هیچ ابزاری برای راضی کردن همسر خود ندارند، معمولاً همه حقوق مالی خود را می‌بخشند تا همسرشان را برای جدایی راضی کنند.

پروسه طلاق توافقی به این ترتیب است که طرفین دادخواست طلاق توافقی به دادگاه می‌دهند و در کم‌تر از چند هفته، حکم طلاق صادر می‌شود. این حکم فقط سه ماه اعتبار دارد. در صورتی که در این سه ماه طرفین برای جاری شدن صیغه طلاق به محضر نروند، اعتبار حکم ساقط می‌شود و معمولاً مردها هستند که برای گرفتن امتیاز بیشتر از زن‌ها و یا برای آزار رساندن به آنها از رفتن به محضر خودداری می‌کنند.

بعد از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد. به نظر شما برای این مشکل چه راهکاری می‌توان در نظر گرفت؟

ما هم داریم به پیدا کردن راهکاری که محمل قانونی داشته باشد، فکر می‌کنیم. چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد.

اما به هر حال همیشه این مشکل باقی است که مردها در بیشتر موارد مثل مورد لیلا تا مدتی از رفتن به محضر طفره می‌روند. اگر شوهر لیلا قصد ازدواج با آن زن را نداشت، شاید راضی نمی‌شد برای جاری کردن صیغه طلاق به محضر برود. من با زن‌های زیادی مثل لیلا برخورد کرده‌ام که شوهرشان بعد از صادر شدن حکم حاضر نشدند برای جاری کردن صیغه طلاق به دادگاه بروند.

شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را هم جزئی از تعهدات خود در دادخواست ذکر کنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است، از دادگاه درخواست کرد.

شوهر لیلا با زن دیگری رابطه داشته، آیا مطرح شدن این مسئله در دادگاه می‌توانست روی حکم طلاق تأثیر بگذارد تا لیلا مجبور نباشد از حقوق مالی خودش بگذرد؟

لیلا برای اینکه شوهرش را به طلاق ترغیب کند، از همه‌ی حقوق خود گذشت و البته در این بستر قانونی چاره دیگری هم نداشت. لیلا در صورتی می‌توانست رابطه شوهرش با آن زن را مطرح کند که برای اثبات این مسئله دلایل محکمی می‌داشت. دلایلی که ثابت کند شوهرش با آن زن رابطه داشته و برای اثبات این موضوع هم حداقل دو شاهد مرد لازم است.

لیلا حتی اگر شاهدی هم داشته باشد، هیچ تضمینی نیست که شهود حاضر باشند برای بیان شهدات خود به دادگاه بیایند. و اگر هم نمی‌توانست این رابطه را اثبات کند، خودش به دیل تهمت به شوهرش مجازات می‌شد. در بسیاری از موارد زن‌ها نمی‌توانند برای اثبات رابطه خارج از ازدواج همسرشان دلیلی بیاورند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

چقدر تلخ است! نمیخواهم خودمان را با غربیان حتا از دور مقایسه کنم. ولی برای ایرانی مقیم در غرب که شاهد امکان طلاق دادن مرد توسط زن است و حتا گاه بدلیل نداشتن کشش جنسی به او، این مقایسه دایم پیش میآید.
غربیان بعد از طلاق دوستان خوبی برای هم میشوند و ما اگر دشمن هم نشویم، لا اقل به زندگی هم بی تفاوت میشویم.
مریم. ص

-- بدون نام ، Jun 14, 2008

Again a very biased story about how awful the men are and how great the women are!!! I do feel sick of all this rubbish which is published by some feminist web sites. Please be fair and publish the man side of history as well. You are not tired of throwing all this rubbish towards your readers?

-- Omid ، Jun 16, 2008

متاسفانه در ايران از اينكه يك خانم هستم بسيار متاسفم چون با توجه به شرايط بد برخي مردان زنان يا بايد تحمل نمايند يا بايد ازهمه حق و حقوق خود بگذرند واقعاً چه كسي بايد جوابگوي اين همه تحقير شدن زنان، از بين رفتن حق و حقوقشان و بي احترامي باشد. چه كسي مسئول است؟؟؟ چه كسي گفته اگر مرد معتاد باشد، جنون داشته باشد و يا موارد ديگري كه ذكر نموديد زن به راحتي مي تواند طلاق بگيرد؟؟؟ اين خبرها نيست بهتر است يك سر به دادگاهها بزنيد و ببنيد كه زنان بدبخت با چه مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كنند آخر هم بايد از تمام حق خود بگذرند. از زن بودن بيزارم. متاسفم!!!

-- فرشته حافظي ، Jun 19, 2008

سلام خسته نباشید
من می خواستم درد دلی کنم ما همیشه وقتی یه جریان طلاق پیش میاد فوری به این فکر می کنیم که به زن چه ظلمی شده است در صورتی ما زنانی داریم کهاز روباه مکارتر هستند . پسر من 4 سال پیش با حماقت و در منگنه قراردادن مجبور به ازدواج با دختری شد که از نظر اصل و نسب و طائفه با هم هماهنگی نداشتیم ؛ شب ساعت 10.5 به خواستگاری رفتیم و ما را 11 شب به محضر برده و دختر را برای پسرم عقد کردند بعد از گذشت 6 ماه از عقد آنها به این نتیجه رسیدیم که از نظر اخلاقی هیچ تفاهمی نیست و این جریانرا با دختر مطرح کردیم و ایشان در جواب گفتند که ما هم حرفی نداریم پسرتان توافقی بیایند تا جدا شویم . مسافت از تهران تا اهواز را پسر من رانندگی کرد و خسته و کوفته به درب منزل دختر رسید که متاسفانه دید جشن عروسی برپاست و چون پسرم خودش تنها بود ترسید و همسرش را راهی کردن تا به تهران بیاورد در مدتی هم که اینجا بود خیلی اختلاف و دعوا داشتیم حتی بارها ما با دختر صحبت کردیم که چه بازی را شروع کردی و میگفت من آزمایشی آمدم اگه خوب نبودم می روم و من می گفتم دختر جان مگه زندگی آزمایش است خلاصه یک روز گفت من نقشه ام را اجرا کردم و دیگر هیچ کاری نمی توانید بکنید و اصلا هم مهم نیست شما چه فکری می کنید مهم اینه که من به هدفم رسیدم و الان هم سه ماهه باردار هستم پسر من خیلی گریه کرد و بهش گفت من برای خودم نمی توانستم و حق انتخاب نداشتم برای بچه ام که می توانم الان برای بچه دار شدن زود است و او گفت تو هیچ حق انتخابی نداری چون من میخوام بهرحال او رفت پیش خانواده اش و پسر من هم به این امید که بدون بچه برگردد ولی پیغام داد که بچه بدنیا می آید و کاری هم نمی توانی بکنی . پسر من به دادگاه اهواز شکایت کرد و چون آنجا قانون جنگل و طائفه بازی است حق را طبق معمول به زن دادن و پسر من را محکوم به پرداخت سه میلیون تومان نقد و مهریه نمودن و بعد از اینکه پسر من پیش قاضی رفت و ناگفته نماند بدلیل عدم تامین جانی پسر من وکیل گرفت که تو دادگاه حضور پیدا نکند ؛ وقتی قاضی پسر من رادید گفت من فکر می کردم تو دیوی ؛ طوری صحبت شده بود که من فکر کردم با یه آدمکش و جانی طرف هستم و بهر حال حکم را گذاشتیم تا باطل شد و اکنون بچه 1.5 ساله است و دختره ادعا دارد که بچه تان را ببرید و مهریه ام را هم کامل بدهید و طلاقم بدهید می خوام شوهر کنم در صورتی که استطاعت پرداخت مهریه را هم نداریم حالا نگهداری بچه را می شود کاریش کرد ولی میخوام بدونم آیا می تواند با این اوصاف اینجا را هم زور بگوید و با من و پسرم دوباره بازی شیطانیش را از سر بگید اگر می شود جواب مرا بدهید ؟

-- هستی ، Jun 23, 2008

سلام خانم حافظی من یکی از همکاران شما در موسسه تایپ زرین سال 1374 هستم با شما کاملا موافقم در مورد سرگذشتتان بسیار ناراحت شدم.
از این که توانستم از شما نشانی و اثری پیدا کنم خوشحال شدم
email:higogoatwww@yahoo.com

-- زرین مهر ، Oct 28, 2008

سلام من خودم دختري هستم كه درخواست طلاق از شوهرم را دادم به خدا سوگند ميخورم كه هيچ كس پايش به دادگاه نرسد . توي جامعه ما زنان هيچ حقي ندارند . من خودم سه سال بايكي نامزد شدم كه بوي آدميزاد دروجودش نيست ، بااينكه شاهد به دادگاه معرفي كردم كه مرا كتك ميزد حتي چاقو مي كشيد، باز هم قاضي حكم طلاق را صادر نميكند . ديگه خسته شدم بس كه رفت و آمد كردم . آخر هم كاري ميكنند كه من هم بقول معروف توافقي تمام كنم . توروخدا شما بگوئيد آيا اين عدالت است . حق طلاق را به داماد ميدهند و آنها هم هر بلائي سرما بياورند.

-- بدون نام ، Feb 8, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)